حقیقت یا فریب- ضیاء مصباح


در پی فرمایشات امروز آقایان متولیان سپاه که خود را به دلایل بسیار عهده دار حراست از نظام میدانند ، آنهم متعاقب اعتراض بسیار گسترده و عمیق اجتماعی هفته بگذشته که برآن شورش نام مینهند و با انکار واقعیت عمدا سر مبارک را بزیر برف اندکی که در اواسط ابانماه آمد فرو میبرند و با برنامه ریزی بدینگونه بر سر شاخ بن میبرند و…. با تبلیغات گزاف طبق برنامه فرهنگی – تبلیغاتی عملکرد پهلوی دوم رازیر سئوال میبرند که اطلاع رسانی درستی به نسل جوان صورت نگرفته و توسعه عنوان شده در دوران رژیم پهلوی «فریبی بیش نیست »
نگارنده که از اواسط دهه ۳۰ دوران تحصیل در کرمان «در همسایگی محل تبعید زعمای قوم فعلی » تا امروز شاهدماجراها بوده، برسم وظیفه ای ملی اجتماعی برای ماندگاری و تکمیل نوشتارهااز ورود به دانشگاه تهران در مهر ماه ۴۱و گذران دوران پر تلاطم ۱۵ خرداد و انقلاب سفید و مجموعه آنچه براین ملک و ملت تا بهمن ۵۷ و پس از آن گذشت چنین مینویسد :
« رشد » کمی است و بصورت طبیعی همچون بزرگ شدن آدمیان یا گیاهان غیر قابل اجتناب و با گذشت زمان مشاهده وتا حدودی نا خواسته تحقق مییابد، بیشتر و بهتر شدن ساختمانها و امکانات زیست با بودجه برآمده از در آمدهای ارضی و سماوی با مشارکت ومدیریت انسانها نیز رشد محسوب میشود .
اما « توسعه » کیفی است و با تدبیر، برنامه ریزی آگاهانه بر آمده ازتامین نیازهای فیزیکی و اعتقاد دست یافتنی ، شعار و عوام فریبی را با آن کاری نیست وبسادگی میتوان به چگونگی توانمندی حکومتها در مسیر توسعه جوامع با نگاه به فرهنگ رایج مردمان ان مرزو بوم پی برد و نشات گرفته ازافکاردرست « ذاتهای یافته از هستی بخش !»میباشد .
«توسعه » با رفتاردرست و احترام به همنوع ، صداقت برآمده از پندار، کردار و گفتارنیک نشات گرفته از سلامت فکر و روان ، پس از تامین نیازهای معیشتی و بهداشتی ، آرامش فکر و متعاقب آن خلاقیت ، ابتکار و پیشرفت مادی و معنوی نهایتا وطن دوستی و دیگر خواهی بوسیله نیک اندیشان متخصص وطن دوست با برنامه ریزی میسورخواهد بود .
توسعه یافتگی از هر گونه پلیدی ، کژی ، نادرستی ، دروغ ، فساد ، تقلب ، سهم خواهی و مطالبه آنچه که فرد صلاحیت احراز انرا ندارد وخلاف ضوابط بشمار میرود ،مبری میباشند وحصول به همه جوانب انسانی ، اخلاقی ، صنعت و خود کفائی در پی آن .
آنچه که به دلیل نسپردن کاربه کاردان واستقرارحکومت رابطه پایداربردشمن پنداری و نبود پاسخگوئی در قبال اختیارات نا محدود، در تمامی جهات مشاهده میشوددر جوامع توسعه یافته مطروداست .
نمونه عینی رشد را در تاسیس و گسترش بی رویه و بدون محتوی دانشگاه آزاد در سطح کشورمتاسفانه میتوان مثال زد که از کمترین توسعه یعنی برخورداری از: اساتید واقعی ، امکانات و دانشجویان علاقمند به آموزش علوم روز «با پوزش از کلیه دانشگاهیان این مراکزخالی مانده از توسعه واقعی »به دلیل توجه به در آمد و صدور مدرک و ….دور مانده است .
با تاکید براینکه سلطنت در این زمان آنهم در ایران با بودن این نسل محروم و عصیانگر مقبولیتی ندارد با پرهیز از اغراق باید گفت :
پهلوی دوم قدرت متمرکزو احساس مسئولیت را باعث ترقی جوامع میدانست ومعتقد بود دمکراسی بتدریج حاصل شدنی بوده و نظام برآمده از مدیریت قوی و آگاه مبتنی بر تخصص ، نگاه علمی مناسب زمان ،مشروط به اینکه نیروی انسانی تامین و انگیزه های مادی و معنوی فردی ، خانوادگی و اجتماعی در حد معقول در مقایسه با مردمان ممالک دیگر فراتر از منطقه بدون دغدغه فراهم شدنی و شایستگی ها ملاک پیشرفت باشد ، انگیزه خدمت – مانع عوام فریبی شده با اشتغال بکار مفید و برخورداری از نعمات زندگانی خداداد ازورود غیر تخصصی به مسائل و نکات بسیار متنوع وگسترده دیگرپرهیز،هر کس بکار خویش دل میسپرد و سیاست مردان کارکشته عهده داراین مهم خواهند بود .
در این باب با همه بی دقتی به حقوق اجتماعی و شهروندی توانست ارزش و اهمیت فکر و اندیشه ایرانیان وطن دوست را به اقصی نقاط گیتی رسانده ، پول ملی و پاسپورت ایرانی که جلوه اهمیت مدیریت مادی و معنوی حاکم بر ایرانمان بودرا در رده اولین ها در مقایسه با قوی ترین کشورهای صنعتی ۵ دهه قبل قرار دهد .
نگارنده با حضور فعال از سنین جوانی در صحنه مدیریت اداری و نیروی انسانی و تدریس ، این خدمات و ویژگیهارا بخوبی لمس نمود «که از آغاز انقلاب با عوام فریبی خیانت عنوان شد »
در آنزمان بطور گروهی و فردی در اوقات فراغت علاوه بر حضور در مجامع مذهبی بدون غل وغش راهی ممالک پیشرفته که اراده میکرد یم «بدون کوچکترین دغدغه دریافت ویزا » شده و ریال و گذرنامه عبورمان در تراز ارزشمند ترین ها بود که امروز با این وضع خواب و خیالی .
سفارت خانه هایمان بدون خدم وحشم همچون آمد وشد تمامی مقامات ریز و درشت بدون کوچکترین محافظ و تشریفات در درون کشور، در بهترین نقاط مراکز دیپلماتیک آن روزگار با روی گشاده در خدمت و راهنمای ایرانیان بودند و سفرا با آگاهی وتسلط به زبان و تخصص در راس سفراء کشورها ی دیگر«با عنوان مقدم السفراء» به دلیل شایستگی و تجربه قرارداشته و روابط تجاری و بازرگانی و امد وشد توریستها در اوج ارز آوری وکشوری مستقل با تعریفی درست و اصولی .
ایران سهامدار بزرگترین کارخانجات صنعتی کشورهای راقیه بود و ارتباط لازم محترمانه بین دولت و حکومتهای تعین کننده و مقتدر در بهترین حالت ممکن ….تا آنجا که محمد رضا شاه با گذاردن شصت دستها در جیب های جلیقه شجاعانه اعلام نمود که : فروش نفت خام را «به چشم آبی ها » متوقف و مواد ساخته شده را صادر مینماید ، همچنانکه نیروی کار خارجی – ایران را بهترین بازار صنعت و فعالیت برمیشمردند که البته توسعه ای با این تعریف و سرعت در آنزمان تالی فاسدی نیز همراه می آوردکه شد آنچه را که بطول ۴ دهه شاهدیم .
« توسعه ای » مناسب زمان داشتیم آنچنانکه «ژیسکار دستن رئیس جمهور فقید فرانسه » تحولات ۵۷ را که با حضوردر«گواددلپ »برتغییرآرام قدرت درایران صحه گذاردبه«خود کشی نهنگها » تشبیه نمود
بزرگ سالان نیک پندار بدون غرض و اغراق در تعریف گذشته هر چه اشتباهات سیستم بقیمت از بین رفتن سر مایه های ملی بروال موجود ادامه یابد سعی دارند با همه مخاطرات ، گذشته پر از نعمت و صلابت را ایرانیان از یاد نبرند و به متولیان سالمند سیستم حاکم که اغلب آنان آن دوران را بخوبی بیاد دارند یاد آوری نمایند که : دین و ایمان مردمان درصورتی کار آمد خواهد بود که هر چیز در جای خود قرار داشته و اغراض فردی و گروهی حکومت نکند و مملکت را بیش از این آزمایشگاه نپندارند .

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است