تظاهرات ضدرژیم در کلن و شاه الهی های ما – احد واحدی


روز شنبه ۲۳ نوامبر ساعت ۲ بعد از ظهر جلوی ایستگاه مرکزی راه آهن در شهر کلن با دعوت عده ای از هموطنان، برای اعتراض به سرکوب و دستگیری های اعتراضات اخیر در ایران گرد آمدیم تا پژواکی از فریاد خشم مردم به جان رسیده میهنمان و انعکاسی از صدای دستگیرشدگان روزهای اخیر کشورمان باشیم. دوستان و هموطنان بیشتری در این نمایش اعتراضی شرکت داشتند که اکثرا” از اهالی کلن و شهرهای اطراف بودند. بلندگو در اختیار برگزارکنندگان تظاهرات بود و حاضرین شعارهای آنان را تکرار می کردند. شعارها به زبانهای فارسی و آلمانی بود و پژواک آن ضمن پیچیدن در فضا، تماشاگران آلمانی و غیره را از وقایع تلخ میهنمان آگاه می کرد. تماشا کنندگان به همراه شرکت کنندگان این تظاهرات ضد رژیم، اقدامات امنیتی و سرکوبگرانه رژیم ج. ا. را با نفرت تمام محکوم می کردند.

در این میان عده ای سلطنت طلب سعی در مصادره تظاهرات و وانمود کردن آن بمثابه تظاهراتی در حمایت از رژیم سابق، داشتند. عده ای بدون اعتناء به شعارهایی که از بلندگو پخش می شد، شعارهایی در حمایت از رضا پهلوی می دادند. بتدریج تظاهرات علیه رژیم جمهوری اسلامی به تظاهراتی در دفاع از رژیم استبدادی سرنگون شده پهلوی تبدیل می شد. و این در حالی بود که بیش از هشتاددرصد شرکت کنندگان در تظاهرات، که از مبارزان چپ و دموکرات و بسیاری از آنان زندانیان هر دو رژیم دیکتاتوری بودند، در مقابل سماجت و پررویی این عدهء قلیل، هاج و واج مانده بودند، آنها که هنوز آثار شکنجه و شلاق هر دو رژیم را بر تن داشتند، اندک اندک معترض این وضعیت می شدند. برگزار کنندگان تظاهرات که سعی داشتند این اقلیت خودسر را متقاعد کنند، بیشتر متقاعد می شدند که: “نرود میخ آهنین بر سنگ!” هر کس با این جماعت عوام که از مبارزه سیاسی، برداشتن پرچمهای شاهنشاهی و یا پیچیدن این پرچمها را بر خود می فهمیدند، در گوشه ای وارد بحث و مناقشه شده بودند. کم کم ریتم تظاهرات از بین رفته و بسوی تشنج جدی پیش می رفت. هدایت کنندگان این اقلیت عوام، سعی داشتند به بهانه آرام کردن آنها میکروفون را گرفته و بجای آرام و متقاعد کردن آنها، با بیان این که «اکنون که میلیونها مردم در داخل کشور “رضاشاه، روحت شاد” فریاد می زنند، ما هم باید “وحدت کلمه!” خود را در مقابله با رژیم حفظ کنیم و شعارهای تفرقه افکنانه ندهیم»، آنها خود با سوءاستفاده از نیت خیر برگزارکنندگان تظاهرات و دادن شعار انحرافی فوق، سعی در ریختن بنزین بر آتش برهم زنندگان تظاهرات می کردند.

برای من و بسیاری از شرکت کنندگان باعث تاسف بود که ما بعد از چهل سال پاگیری فاشیسم مذهبی در ایران، اکنون باید نگران جدی پاگرفتن فاشیسم سلطنتی باشیم. من خود ساعاتی را که در آنجا سپری کردم، روزهای منتهی به انقلاب را می زیستم که فریادهای “حزب فقط حزب الله” گوش فلک را کر می کرد. هرچند مبالغه خواهد بود اگر این پدیده نوظهور و اندک مایه را با ابعاد شعارهای کرکننده آن زمان مقایسه کرد، ولی احساس من تکرار تاریخ این بار به شکل مسخره آن بود. بیشتر متقاعد می شدم که این وضعیت و این پررویی و سماجت عده کمی شاه اللهی – که سالها هر دو نفرشان چهار پرچم و نشان سلطنت با خود داشتند- نتیجه رفتار برگزارکنندگان برخی تظاهرات های پیشین در این شهر است که همدلی پنهان خود با فالانژهای شاه اللهی را نوعا زیر پرده «برخورد دموکراتیک» عرضه می کردند. حال آنکه این جماعت نادان فالانژیست استحقاق اینهمه تولرانس و تساهل را نداشتند. و اصولا تولرانس در برابر جریانات ضد تولرانس، فاقد موضوعیت است. برای من حیرت انگیز است که برخی از رفقای سابق ما چقدر باید کور باشند که با استناد به پزهای دموکرات نمایانه این یا آن رهبر سلطنت طلب، طالب تحمل «امت» و جماعت شاه اللهی و فالانژی باشند که به هیچ معیار و میزان دموکراسی پایبند نیستند. زهی خیال باطل! تظاهرات کلن نشان داد که درجه شعور و آگاهی این جماعت در حد و اندازهء “شعبان بی مخ” ها و “پری بلنده” هاست.

اینک برخی سلطنت طلبان، که بر عکس نیروهای چپ، عدالتخواه و دموکرات ایران- داغ و درفش چهل ساله دژخیمان اسلامی را به تن ندارند و با پولهای بادآورده در کشورهای اروپایی و … در رفاه و ناز و نعمت زیسته اند و تا این اواخر هیچ نوع فعالیت سیاسی و مبارزاتی بخصوص در داخل کشور نداشتند، از لاک خود خارج شده اند و می خواهند میوه چین حرکات اعتراضی اخیر مردم ایران باشند. این حضرات با پشتیبانی رسانه های قدرتهای بزرگ، به عده ای عوام ناآگاه و فریب خورده چنین تلقین کرده اند که گویا ایران دوره حکومت پهلوی ها، بهشت برین بوده و بدون دیکتاتوری، تمامی حقوق انسانها در آن ایران رعایت می شده است. سازمانگران فالانژیستهای شاه اللهی چنان جری شده اند که با راه انداختن عده ای عوام فریب خورده، تظاهراتی را که اکثریت شرکت کنندگانش نیروهای چپ و دموکراتند، به هم می ریزند و هر گردهمایی اعتراضی علیه رژیم را به محل تبلیغ و پخش عکس نمادهای استبداد شاهی تبدیل می کنند، هر تظاهر علیه رژیم ایران را به نام خود می نویسند تا در رسانه های پشتیبانشان بعنوان قدرت شاه پرستان و برای فریب عده بیشتر بکار گرفته شود.

و صد البته این حرکات محدود به کلن نیست. در روزهای اخیر شاهد آن بودیم که در برخی شهرهای دیگر، شاه اللهی ها با پرچم ها و نمادهای بسیار سلطنت و تصاویر رضاشاه و رضا پهلوی، پیشاپیش در محل تظاهرات حضور یافته و قبل از شروع تظاهرات این نمادها را میان انبوه جمعیتی که صرفا برای اعتراض علیه رژیم ایران گرد می آمدند، پخش کرده اند. در تظاهرات کلن سخنگویان جریان سلطنت طلب با اغتشاش آفرینی، سعی در سر دادن شعارهای خود و به هم زدن آن داشتند. تا جائیکه در چند مورد من خود شاهد بودم که نیروهای پلیس به حال آماده باش در آمده و برای جلوگیری از درگیری قصد مداخله داشتند. اینهمه سبب نگرانی بسیار بود و بخشی از تظاهرات به بحث درباره این تحرکات فالانژهای شاه اللهی گذشت. همه نگران نوع رفتاری بودند که سالها در ایران تجربه شده اند.

ما خواهان اقدام واحد همه ایرانیان آزادیخواه و شرافتمند در پشتیبانی از اعتراضات مردم و خواستار اقدام مشترک علیه سرکوب و کشتار و حبس معترضین در کشورمان هستیم. ما با وسعت مشرب و تسامح و تساهل در این راه تلاش می کنیم. ولی نیروی شاه پرستان به اقتضای طبیعت خود و در نتیجه آموزش رهبرانش، هدف دیگری دارند. هدف آنان تنها و تنها تبلیغ سلطنت و بزرگنمایی طرفداران استبداد شاهی است. آنها از این بزرگنمایی های فریبکارانه، برای گمراه کردن و فریب افکار عمومی در ایران بهره می برند. اعتراضات اخیر در ایران این جریان را مدام جری تر و وقیح تر کرده است.. آنان با این رفتار خود نمایشگر نظامی هستند که قصد استقرارش را دارند. همانگونه که رفتار حزب اللهی های دوره دیکتاتوری پهلوی ها نمونه نظام کنونی بود. نیروهای چپ، دموکرات و میهن دوست ایرانی در خارج از کشور باید درباره چگونگی رفتار با شاه اللهی های برهم زننده تظاهرات علیه رژیم بازاندیشی کنند. باید از اغتشاش آفرینی ها و سو استفاده های شاه اللهی ها در تظاهرات عمومی ضد رژیم جلوگیری کرد. وقایع روزهای اخیر در بسیاری از شهرها، باید ما چپ ها، طرفداران دموکراسی و مردم دوستان را به تصمیم جمعی رهنمون شوند.

افزون بر این، نیروهای چپ و دموکرات صرف نظراز مواضع و نحله های فکری گوناگون برای پاسداشت ارزشهای نیک مبارزه و پیشبرد مواضع صحیح و نتیجه بخش، و بخاطر ممانعت از سوءاستفاده نیروهای دیکتاتوری طلب، باید به اتحاد عملی دست یابند. می توان با توسل به حداقل ها و اتخاذ چند شعار عمومی و محوری، بر روند حوادث جاری تاثیرگذار شد. تجربه طلایی سال ۵۷ و پاگیری فاشیسم مذهبی را نباید از یاد برد.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است