عادات و مناسبات قبیله‌ای و رفتار مردسالاری موجود در طوایف عقب‌مانده در طول زمان، روابطی را به وجود آورده که در اثر آن اصل برابری حقوق زن و مرد اکثراً رعایت نشده و در برخی از قوانین عقب‌مانده و مذاهب از جمله دین اسلام زنان که به‌عنوان مادران نقش بزرگی در تربیت و آموزش نسل‌های آینده را به عهده دارند مورد ستم و نابرابری قرار می‌گیرند. به همین دلیل باید روز جهانی زن را ارج گذارد و یادآور شد که علیرغم همه کوشش‌ها و قوانینی که در دنیای مدرن برای برابری حقوق زن و مرد به عمل آمده اما هنوز این نابرابری و تجاوز به حقوق زنان ادامه دارد .
تجاوز به حقوق زنان در واقع همان تجاوز به حقوق بشر است و عدم رعایت برابری زن و مرد چیزی غیر از مبادرت به تبعیض از نظر حقوقی وعینی نیست و نشاندهنده آشکار رشد نابرابری در جامعه می‌باشد. تجاوز علیه حقوق زنان باعث عواقب سنگینی می‌گردد و راه رشد و توسعه مانند: از بین بردن فقر و بیچارگی و مبارزه علیه بیماری های جنسی را سد می‌کند و نمی‌گذارد صلح و امنیت در جامعه برقرار گردد.
مبارزه علیه تجاوز به حقوق زنان و دختران امری نیست که ناممکن باشد و پیش گیری از آن نه تنها امکان پذیر بلکه اقدامی اساسی می‌باشد. مبارزه با این عمل ناشایست در اثر اطلاع‌رسانی و با کمک دولت‌های معتقد به منشور بین‌المللی حقوق بشر امکان‌پذیر است و این دولت‌ها موظف می‌باشند نه تنها با قوانینی مترقی جلوی این وحشیگری ها را بگیرند بلکه متجاوزین به این حقوق را به مجازات‌های سنگین محکوم کنند.
متأسفانه تجاوز به حقوق زنان امروز به‌عنوان یک مسئله جهانی مطرح است زیرا براساس آمار سازمان ملل ۷۰% از زنان در دوران زندگی خود مورد آزار و اذیت و تجاوز قرار گرفته‌اند ۳۵% از زنان و دختران ضرب‌وشتم دیده‌اند و یا به آن‌ها تجاوز جنسی شده است .
چگونه می‌توان قبول کرد که در جهان امروز، قرن بیست و یکم، آلت تناسلی ۱۳۳٬۰۰۰٬۰۰۰ از دختران در ۲۹ کشور آفریقا و خاورمیانه ختنه می‌شود و این اقدام خطرناک کماکان در این کشورها شیوع دارد و متأسفانه دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی یا امکان اقدامی جدی در این باره را ندارند و یا اینکه ملاحظات ومنافع و مناسبات عقب‌مانده موجود در این کشورها اجازه جلوگیری از این عمل ناشایست را به آن‌ها نمی‌دهد.
چگونه می‌توان قبول کرد که در جهان امروز ۷۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ از زنان ازدواج کرده کودک اند و ۲۵۰٬۰۰۰٬۰۰۰ از این زنان کودک کمتر از ۱۵ سال دارند و بارداری این زنان به علت کمی سن همواره دچار مشکلات بسیار خطرناک می‌شود و غالباً زندگی آن‌ها در سنین بسیار کم به پایان می‌رسد. همین دختران به علت ازدواج در سنین کم امکان ادامه تحصیل خود را از دست می‌دهند و دچار خشونت‌های خانوادگی ومشکلات زناشویی وتوانایی یک بار داری سلامت را پیدا نمی‌کنند. اثرات این ازدواج‌ها در سنین پایین برای جامعه بسیار سنگین است و خشونت‌های ناشی از آن چندین نسل آینده را دامن‌گیر می‌کند.
متأسفانه وطن ما ایران به دلیل قوانین ناشی از حکومت اسلامی و ولایت فقیه در این ۳۷ سال گذشته از نظر حقوق زنان و برابری زن و مرد نیز دچار صدمات بسیار بزرگی شده است. ملاحظه می‌کنیم علیرغم هوشیاری، آگاهی، روشن‌فکری، همبستگی، مقاومت واستقامت بی‌سابقه‌ی شیر زنان ایران در مقابل جمهوری اسلامی، اما به علت جهل و عقب‌ماندگی و خشک مغزی رایج در اقشار رشد نایافته جامعه، از یک سو و قوانین جمهوری اسلامی و تحجر موجود در طبقه حاکمه از سوی دیگر، حقوق زنان میهن ما هنوز به انواع و اقسام بهانه‌ها زیر پا گذارده می‌شود و اثرات ناشی از آن آینده جامعه ما را بیش از پیش به مخاطره می‌اندازد.
فرهنگ قاسمی
۲۵ نوامبر ۲۰۱۵