بازار مکاره ای به نام انتخابات ولایی: رضا آذرخش


این روز ها اگر به سخنان خامنه ای با دقت توجه کنیم، و آنها را با یکدیگر مقایسه نماییم، ضد

و نقیض گویی های او چنان است که به نظر میرسد رمانی برای آرام نگه داشتن توده های

مردم جان به لب رسیده است. هر چند پیش از استقرار نطام اسلامی ، سخن از برابری و

عدالت اجتماعی بود. اما بعد از نشستن بر کرسی قدرت سرشت دیکتاتوری و خود بزرگ

بینی آخوندیسم ظاهر میگردد.

بعد از درگذشت خمینی و جانشینی خامنه ای، شرایط چنان تغییر کرد که او علاوه بر تسلط بر

همه ارگان ها لشگری و کشوری، بیت المال مردم ایران را نیر متعلق به خود دانست و چنان

رفتار کرد که همه موظف باشند آنچه را او میگوید و میخواهد انجام دهند.

پاره ای از سخنان او درمورد انتخابات پیش رو :

شرکت در انتخابات نظام جمهوری اسلامی

برای افراد واجب و یک وظیفه شرعی، اسلامی و الهی است.

شرکت در انتخابات واجب عینی است!

اگر رأی سفید دادن موجب تضعیف نظام باشد، حرام است.

شرکت نکردن موجب تضعیف اسلام و مسلمین است!

سخنانی که خامنه ای میگوید این معنی را دارد که چه عواملی منطبق با موازین شرعی و

اسلامی هستند و چه عواملی خارج از موازین اسلامی میباشند؟

برای توجیه اعلام عدم صلاحیت شمار زیادی از داوطلبان، میگوید:

ما از اول انقلاب تا حالا سی و چند تا انتخابات داشته ایم، کدامش آزاد نبوده است؟ در کدام

کشور دیگر انتخابات از آنچه که در ایران میگذرد آزاد تر است؟ خامنه ای گویا فراموش کرده است که در انتخابات سال ۸۸ بازجو رضایی را که تغییر نام داده بود با عنوان دکتر احمدی نژاد را بجای مهندس موسوی به مقام ریاست جمهوری برگزید.

روش فرمانروایی علی خامنه ای واقعیتی را نه فقط برای مردم ایران، بلکه برای همه جهانیان

روشن میسازدکه «کلمه فساد ونادرستی درمذهبی که خامنه ای آنرا اسلامی میداند معنی

و مفهومی دارد که غیر از معنی واقعی آن در جهان است

هر چند قانون اساسی جمهوری اسلامی صراحتا اعلام میدارد «پیش از انتصاب به مشاغل

دولتی و بعد از پایان خدمت باید مایملک آنها دقیقا بررسی گردد تا مشخص شود» فسادی رخ نداده است»

هرچنددامنه فسادطی سه دهه گذشته چنان گسترده شده است که نمیتوان درنوشتار مختصری گنجانیده شوند. بیماری فسادحاکم بر جامعه ایران منحصرا دردولت احمدی نژاد نبوده است ونمیباشد

فساد در تمام ارگانهای نظام اعم از سپاهی، بسیجی، امنیتی، دولتی و …….گسترده است ناچار به یک نمونه از آن میتواند اشاره شود که میتوان آنرا مشتی از خروار دانست.

فردی به نام بابک زنجانی (راننده ای که زمانی درخدمت فرمانروایان منصوب رهبر کار میکرد) ناگاه در زمان ریاست جمهور فاسدی که در کودتای سال ۸۸ به فرمان رهبر به ریاست جمهوری مبعوث گردید که به اعتقاد و گفته رهبر معظم، لقب سالم ترین و صادق ترین رؤسای جمهور تاریخ ایران گردید.

در حالی که میلیارد ها دلار از درآمد های ملت ایران در زمان فرمانروایی او به یغما برده شدند که زنجانی نمونه ای کوچک، اما شاخص آن است. بعد ازیک محاکمه غیر علنی و تشریفاتی از اتهامات مبری و وکیل او مژده آزادی او را اعلام میدارد. یعنی آنچه در مورد چپاول و غارتی که از بیت المال مردم ایران گفته شده است حرفهایی نادرست و بی پایه ای بوده است زیرا به گفته وکیل او بی گناهی او ثابت شده است و عنقریب آزاد میگردد.

ملت ایران از مقام معظم رهبر سؤال میکند:

«چه کس یا چه کسانی مقصرواقعی به غارت بردن میلیارد ها دلار از بهای نقل و انتقادات نفت

میباشد و آیا رهبر معظم انقلاب و وابستگان او در این ماجرا نقشی ممکن است داشته اند که چنین بی تفاوت از آن میگذرند؟ست؟

چه دلایلی در پشت پرده پنهان است که دادگاه او غیرعلنی برگذار شد و نهایتا بی گناهی او اعلام گردید، ضمنا ادعای خواهر و بستگان او که بخشی از دارایی های بابک زنجانی متغلق به آنها است!

دادگاه در این مورد چه تصمیمی گرفته است که ملت نباید از آن آگاه گردند؟

وقتی رهبر درحواست میکند همه ایرانی های واجد شرایط برای سربلندی نظام باید در انتخابات شرکت کنند آیا نباید در این مورد از قوه قضائیه بخواهد که حقایق را برای مردم ایران فاش سازد و همکاران زنجانی را که مطمئنا در ارگان های کشوری و لشگری شریک حادثه بوده اند را به ملت ایران بگوید؟

وقتی خامنه ای برای کشانیدن مردم به پای صندوق های رأی گیری فتوای صادر میکند چگونه درمورد غارت های علنی منصوبین و مقامات تصمیم گیرنده نظام سخنی نمیگوید و وقتی دولت روحانی از او درخواست میکند که رهبر اجازه دهد دولت او به موارد فساد در دولت گذشته و سایر مقامات که اکثریت آنها از سرداران سپاه و مقامات عالیرتبه میباشند بررسی نماید و حتی درخواست بازداشت احمدی نژاد را میکید، رهبر با درشتخویی از او میخواهد کار خودش را بکند و دراین مسائل دخالت ننماید

فساد حاکمیت ولایی آنقدر درهم ریخته است که هرکس سازی مینوازد، از اینرو در ارکستر آقای رهبر همآهنگی وجود ندارد. رهبر برای کشانیدن مردم صادق و پای بند مذهب به پای صندوق آراء، تا مرحله التماس رفته است، اما فرماندهان سپاه اظهار نظر میکند که ۸۰ در صد مردم ایران مجری سیاست های رهبر انقلاب هستند به کدامیک از آنها باید توجه کنیم؟

نگاهی به ساختار اجتماعی ایران بعد از انقلاب بنماییم. «برابری و عدالت اجتماعی خمینی برای همه ایرانیان در نوفل لوشاتو»، ناگاه به «اقتصاد متعلق به خر تبدیل میگردد» «بازگشت به قم و واگذاری دولت به سیاستمداران به نام خدعه کنار گذارده میشود» بعد از مرگ او نیز خامنه ای با توطئه رفسنجانی رهبری با آرای عده ای آخوند خواب آلودبه خامنه ای واگذار میگردد. رهبر معظم نیزبا بکارگیری سیاست ماکیاولی « حکومت در سایه فقر و دیکتاتوری»که مکتب و سیاست استالینی در روسیه بود، سه دهه سیطره خود را با سیاست فقر و فشار اجتماعی به مردم ایران تحمیل میکند.

مردم ایران تا چه وقت میتوانند چنین حاکمیتی را تحمل نمایند؟ مسافرت پوتین به ایران و مذاکرات آنها بطور انفرادی در چه مورد بوده است؟ آیا رهبر خامنه ای مسلط به زبان روسی میباشد، یا پوتین زبان فارسی میداند که بدون حضور مترجم چند ساعت با هم مکالمه داشته اند؟ این راز چرا نباید فاش شود؟

رضا آذرخش

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است