مدارک منتشر شده توسط ویکی لیکس نشان می دهد که دولت اسرائیل برای مقابله با حکومت جمهوری اسلامی از امکانات صدای امریکا برای ایجاد شکاف و تفرقه قومی در ایران استفاده کرده است. به گزارش سایت خبری-تحلیلی آذری ها به نقل از ویکی لیکس میر داگان رئیس موساد در جلسه آگوست ۲۰۰۷ که با سفیر امریکا در اسرائیل انجام شده بود یکی از اهداف مهم این دولت را بی ثبات کردن ایران از طریق ایجاد بحران های قومیتی در کشور اعلام کرد.او گفت با دامن زدن به اختلافات قومی می توان حکومت را تضعیف کرد. رئیس موساد بر این نکته تاکید کرد که با تمرکز بر هویت نژادی اقلیت های قومی می توان رژیم ایران را تغییر داد. داگان گفت این موضوع مهم است که کشورهای عربی را بر تهدید ایران متمرکز نمود و یک روش منطقه ای برای برخورد با ایران ایجاد کرد.
در این نشست میرداگان رئیس موساد نقش تلویزیون صدای امریکا برای ضربه زدن به قلب ایران را حیاتی دانست عنوان نمود که باید تعداد فرستنده های این شبکه افزایش یابد.
رئیس موساد اضافه کرد در خصوص تضعیف وحدت ملی ایران، علاوه بر همکاری با کشورهای عربی باید با ظرفیت های جمهوری باکو نیز استفاده نمود و ایجاد بی ثباتی در ایران از طریق بحران بین اقلیت ها میسر است و این مسئله فرصتی استثنایی برای اسرائیل و امریکا به شمار می رود.
گفتنی است این نخستین بار نیست که ماهیت وابسته جریان های قومیت گرا بر اساس مدارک و اسناد خارجی ثابت می شود. حزب دموکرات پیشه وری و قاضی محمد بر اساس اسناد KGB به دستور مستقیم استالین و سفارش کمک های مادی و معنوی او به میرجعفر باقروف تشکیل شد. گروه های قومیت گرای کرد و آذری نما در چند دهه گذشته از سوی دولت های مختلف و رقبای منقطه ای ایران مورد استفاده «ابزاری» قرار گرفتند. از جمله صدام حسین احزاب کومله،حزب دموکرات کردستان و همین طور در یک برهه محمدتقی زهتابی را علیه ایران تحریک می کرد.
پیرو این مذاکرات در چند سال گذشته به بهانه های گوناگون از فعالان تجزیه طلب در برنامه های صدای امریکا و بی بی سی فارسی استفاده می شود. برای نمونه از یوسف عزیزی بنی طرف و برخی دیگر، علاوه بر موضوعاتی در خصوص مسائل خوزستان، در مورد مناقشه اعراب و اسرائیل و سیاست های بین المللی دعوت به عمل می آید در حالی که این افراد فاقد هر گونه مطالعه و تحصیل در حوزه های مربوطه می باشند. به نظر می رسد اینگونه بهره گیری از چنین افرادی با هدف عادی سازی و حساسیت زدایی و همچنین چهره سازی از برخی فعالان ضد ایرانی صورت می گیرد.
جالب این جا است که برخی از کارکنان و برنامه سازان این شبکه ها از جمله بی.بی.سی به بهانه مختلف نارضایتی خود را رویکردهای قومیت گرایانه این شبکه ها را عنوان کرده اند با این وجود به نظر می رسد که اراده ای مافوق برنامه سازان در ایجاد این رویکرد دخیل بوده است و ردپای این اراده را نیز باید در حوزه های امنیتی جستجو کرد.