میلاد پورعیسی: چرا باید از رسیدن معترضان کازرونی به خواستشان ترسید؟


امروز بعد از ماه ها اعتراض، مردم معترض کازرون به خواستشان یعنی دو تکه نشدن شهرستان خود رسیدند. وزارت کشور طی بیانیه ای اعلام کرد تا تکمیل کارشناسی، این طرح متوقف می شود. 

این اطلاعیه بعد از آن صادر شد که شب قبل، معترضان در تجمعات خیابانی به این طرح اعتراض کردند؛ اعتراضاتی که البته قبلا هم دیده شد اما به خشونت کشیده شدن آن، همراهی مردم و شبکه های اجتماعی با معترضان را صد چندان کرد. چرا باید از این روند بیمناک شد؟

این همراهی های عمومی تنها در نفی خشونت حکومت علیه معترضان خلاصه نشد؛ بلکه یکصدا شدن فعالان شبکه های اجتماعی با نفس ” مطالبه” معترضان کازرونی از نکات جالب توجه تحول امروز بود.
نزدیک دو ماه است  اعتصاب بازاریان بانه در کردستان به دنبال تصمیم دولت برای بستن گذرگاه های مرزی ادامه دارد و کمترین انعکاس را  در میان فعالان شبکه های اجتماعی داشته است!

از آن همراهی با “مطالبه” مردم معترض کازرون و این سکوت در برابر اعتراض آهسته و پیوسته مردم بانه چه می توان فهمید؟

باید کمی عقب تر رفت؛ جایی که کشاورزان ورزنه بعد از روزها اعتصاب، توانستند بالاخره با شعار “پشت به دشمن، رو به میهن” و حرکت خلاقانه پشت کردن به تریبون نماز جمعه، صدای خود را نه تنها در سطح کشور که جهان، پژواک دهند.
همگامی جوانان در شبکه های اجتماعی با کشاورزان ورزنه ای که خواستشان قطع انتقال آب زاینده رود به یزد بود اوج گرفت.
شعارها و مطالبات نه در ورزنه و نه در کازرون سیاسی نبودند. 

این دو منطقه از محروم ترین مناطق و البته سنتی ترین مناطق کشور، با درجاتی متفاوت هستند‌‌. 
عموم مردم و حتی خود فعالان اجتماعی هم توجهی به ماهیت مطالبه مردم این دو شهر نداشتند. 

یکی می خواست از پیوستن برخی امکانات توریستی و بازرگانی به شهری دیگر جلوگیری کند (کازرون) و دیگری بدون توجه به این که  مردم استان همجوار (یزد) آبی برای نوشیدن هم ندارند، پای خود را برای عدم انتقال آب به آن استان در یک کفش کرده بود.

قابل تامل تر آن که در اعتراضات جنجالی دیشب در کازرون، کسی نپرسید از بخش خاموش ماجرا یعنی موافقان دو تکه شدن شهر چه خبر؟ آنها در چه شرایط رفاهی هستند و قرار است با این طرح چه کمکی به آنها شود!
اینجا البته بحث در حقانیت یا عدم حقانیت مطالبه دو تکه شدن کازرون نیست. 

دقیقا موضوع همین همراهی و پشتیبانی از این خواست، علیرغم بی اطلاعی هاست. به نظر می رسد به اوج رسیدن خشم اکثریت مردم از ” وضع موجود” شرط کافی شده برای پیوستن آنها به هر موجی که با این وضع متفاوت است!

وضعیتی به معنای دقیق کلمه بنیان برافکن که خواهان هر چه هست جز آن چه “هست”. 

شباهتی عجیب میان امروز و روزهای واپسین حکومت محمد رضا پهلوی دیده می شود؛  از یک  سو عقلانیت  در میان توده ها به حداقل رسیده؛ درست مثل روزهایی که کسی اصلاحات دیرهنگام و از روی ضعف شاه را ندید و مدام همه تکرار کردند:شاه باید برود.

از دیگر سو هم پسرفت کارآمدی جمهوری اسلامی، اقتدار این حکومت را در اجرای تصمیمات خود به شدت کاهش داده است. دولت اگر به منطق این دو تکه شدن کازرون شک داشت، چرا تا امروز، صدای خود را قاطعانه به مردم نرساند؟ اگر هم اطمینان داشت، چرا ایستاد تا خشم انقلابی مردم را ببیند و بعد از تصمیم خود ” انصراف” دهد؟؛ درست مثل اصلاحات از روی ضعف شاه در روزهای آخر.
این وسط، معترضانِ از هر قشر و صنف هستند که رگ خواب دولت را به ویژه بعد از  واکنش ضعیف او به تجمعات طلبکاران موسسات مالی دیدند؛ پرداخت بدهی سپاه از جیب بیت المال تا ریال آخر.
در غیاب اقتدار و مشروعیت حکومتی، این اقشار معترض به همه چیز هستند که با فریادهای خیابانی برای مطالبات رنگارنگ خود در میان افکار عمومی رای جمع می کنند تا دولت را به زانو دراورند. یکی آب آشامیدنی شهر همجوار را برای رونق کشت و زرع خود می طلبد، یکی رونق زیست خود را به قیمت فقر همسایه ها می خواهد و دیگری سراغ پول جهیزیه ای را که به حساب سردار جعفری ریخته از  خزانه روحانی می گیرد.
پوپولیسم پروگرسیو همه را در خود می بلعد؛ از روشنفکر آزادی خواه تا دولت اقتدارگرا.

میلاد پورعیسی

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است