تاملی در نام‌گذاری ۲۸ مرداد کودتا یا قیام؟ محسن آزمود ه


شاید در وهله اول نام‌گذاری وقایع و رویدادها امری ثانوی و غیرمهم تلقی شود اما واقعیت چنین نیست. نام‌گذاری وقایعی مانند روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به خوبی نشانگر این موضوع است. با گذشت قریب به ۷۰ سال از این واقعه، هنوز اجماعی در مورد اینکه آنچه در این روز رخ داد، میان عموم صورت نگرفته است، عده‌ای آن را کودتا می‌خوانند، برخی از «قیام مردمی» سخن می‌گویند، شماری آن را «سقوط دولت» در نتیجه اشتباهات آگاهانه یا ناآگاهانه مصدق قلمداد می‌کنند و… .
در عمل آنچه در این روز اتفاق افتاد را شاید بتوان در این چند خط خلاصه کرد: از ساعات اولیه صبح در برخی از خیابان‌های جنوبی شهر تهران، دسته‌هایی از مردم گرد هم آمدند، از خیابان‌هایی مشخص به سمت مرکز شهر حرکت کردند، با چوب و چماق و در حالی که علیه مصدق و له شاه، شعار می‌دادند به برخی از ساختمان‌های دولتی و دفاتر روزنامه‌ها و احزاب حمله کردند، بسیاری از آنها را تسخیر و در نهایت دفتر رادیوی تهران را اشغال کردند و از آن اعلام کردند که «مصدق خائن گریخته… و مردم تهران قیام کرده‌اند.» همزمان شماری با چوب و چماق و تانک پس از چند ساعت درگیری، خانه مصدق را تسخیر و اموال آن را تخریب کردند یا با خودشان بردند.
در وقوع آنچه در پاراگراف پیشین بیان شد تقریبا همه تاریخ‌نگاران و راویان و خاطره‌نویسان متفق‌القولند، فارغ از اینکه آن افراد و دسته‌ها را «اوباش» بخوانند یا «توده‌های مردم»، یا اینکه مصدق را «نخست‌وزیر قانونی» بنامند یا یک «خائن». اما آنچه محل اختلاف راویان گوناگون تاریخ است، نحوه نام‌گذاری این واقعه و دست‌اندرکاران و بازیگران آن است. برخی از پژوهشگران و مورخان و اساتید علوم انسانی همچون محمدعلی موحد، همایون کاتوزیان‌، یرواند آبراهامیان، مارک گازیوروسکی، فخرالدین عظیمی، سهراب یزدانی، علی رهنما و استفان کینزر بدون شک و تردید ۲۸ مرداد را «کودتا» می‌نامند، آنها در این زمینه کتاب‌ها و مقالات فراوانی نوشته‌اند و برای ادعای خودشان به انواع و اقسام مدارک و اسناد از اعتراف خود امریکایی‌ها و اسناد بریتانیایی‌ها تا گفته‌های شاهدان عینی و خاطرات بازیگران استناد می‌کنند. برخی از این محققان(مثل سهراب یزدانی و علی رهنما) با مبنا قرار دادن تعریف‌های کلاسیک و رایج مفهوم «کودتا» در علوم سیاسی که خود از نمونه‌های عینی یا از گفتارها و نوشتارهای دانشمندان علوم سیاسی اخذ شده، می‌کوشند نشان دهند که آنچه در ۲۸ مرداد رخ داده یک کودتا است، یعنی یک اقدام توطئه‌آمیز و براندازانه طراحی شده با مداخله مستقیم نظامیان برای ساقط کردن دولت.
در مقابل منتقدان مصدق یا سلطنت‌طلبان یا کسانی که به هر انگیزه یا دلیلی با او همراه نیستند یا این نحوه نام‌گذاری را نمی‌پذیرند برای اثبات اینکه آنچه در ۲۸ مرداد رخ داده کودتا نبوده، استدلال‌ها و روش‌های خاص خودشان را دارند. برخی می‌گویند که مصدق با انحلال مجلس راه را برای قانونی بودن برکناری خودش باز گذاشته به خصوص که خودش پیش‌تر بر اجازه شاه برای عزل و نصب نخست‌وزیر در دوران فترت یا فقدان مجلس صحه گذاشته است، عده‌ای دیگر با تاکید بر آنکه کودتا یعنی اقدامی با برنامه‌ریزی مشخص از سوی نظامیان، می‌گویند که اگرچه ۲۵ مرداد کودتا بود اما شکست خورد و آنچه در ۲۸ مرداد رخ داد یک کودتا نبود بلکه در بهترین حالت(به نفع مدافعان مصدق) شورش اوباش علیه او بود که در سکوت و در نهایت همراهی نظامیان پیروز شد. سلطنت‌طلب‌ها که پا را از این هم فراتر می‌گذارند و مدعی‌اند ک در واقع این مصدق بود که با نادیده گرفتن فرمان عزل عملا قصد کودتا داشت و آنچه در ۲۸ مرداد در شکل یک «تظاهرات بزرگ» رخ داد عملا ضدکودتا بود. شماری هم اقدامات مصدق مثل انحلال مجلس(هم در شکل و هم در محتوا) را اقدامی غیرقانونی و شبه قانونی قلمداد می‌کنند و آنچه بر سر او و دولتش آمده را نتیجه اشتباهات او می‌خوانند، برخی از ایشان مصدق را پوپولیست و گروهی هم او را یک دیکتاتور قجری می‌خوانند. شماری هم او را بازیچه دست برخی اطرافیانش یا حزب توده قلمداد می‌کنند.
اینکه ۲۸ مرداد را کودتا یا ضدکودتا یا شورش یا قیام ملی بنامیم و دست‌اندرکاران آن را اوباش یا توده‌های مردم، بستگی به موضعی دارد که در قبال تحولات تاریخی اتخاذ می‌کنیم. خود این موضع را شبکه میل‌باور هر یک از ما مشخص می‌کند. اینکه باورهای ما در قبال ۲۸ مرداد از کدام منشأ و خاستگاه شکل گرفته باشد از یک سو و اینکه این باورها هم‌راستا با کدام امیال و خواسته‌ها جهت‌گیری شده از سوی دیگر، علل و عوامل نحوه نام‌گذاری ما از این واقعه را مشخص می‌کند. هیچ یک از این دو مجموعه(مجموعه باورها و مجموعه امیال) به تنهایی در این موضع‌گیری نقش ندارند. باورها را به راحتی می‌توان مورد بحث قرار داد اما در مورد امیال، قضیه به این سادگی نیست. هیچ کس نمی‌تواند به سادگی نشان بدهد کسی که ۲۸ مرداد را کودتا می‌خواند یا ضدکودتا چه امیالی دارد و کدام شبکه باور این خواسته‌ها را تقویت می‌کند یا قرار است، تقویت کند. در عرصه عمومی تنها می‌توان به باورهای ارایه شده، استناد کرد اما تردیدی نیست که خواسته‌ها و امیال ما(آگاهانه یا ناآگاهانه) در نام‌گذاری رویدادها موثرند. کار پژوهشگر آن است که اولا باورهای خود درباره یک رویداد را تا سر حد امکان مشخص ثانیا و مهم‌تر از آن تا جایی که امکان دارد، خواسته‌ها و امیال خود را روشن کند، آنگاه این دو مجموعه در تلائم و همراهی با هم به او نشان خواهد داد که ۲۸ مرداد یک کودتا بود یا چیزی جز آن.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است