دوستان و رفقای گرامی شرکت کننده در همایش اتحاد جمهوری خواهان ایران درودهای مرا بپذیرید.
با سپاس از دعوت شما و تاسف از اینکه نتوانستم در همایش شما شرکت کنم. دوست مشترکمان آقای مهدی فتاپور خواستند که یک پیام برای نشست شما بفرستم. وقتی این وظیفه را قبول کردم نخستین چیزی که به نظرم رسید این بود که مخاطبان من چه کسانی هستند؟ با کمی تجسس خود را در برابر افرادی اهل فکر و اندیشه و مبارزه سیاسی یافتم که حتماً از تجربههای ارزندهای برخوردار می باشند. مسئولیتم دشوار شد. بدین سبب که چه بگویم که از نظر موضوع و محتوا شایسته این همایش باشد.
همکاری و همسازی نیروهای جمهوریخواه و شعار همه با هم را به عنوان موضوع انتخاب کردم.
جملگی شما بی خبر از شعار همه با هم نیستید که مدتی است مخالفان رژیم، شاید از روی ناچاری و سردرگمی و شاید از روی نادانی و حیله گری های مرسوم سیاسی سر داده اند.
من از همان ابتدا مخاطرات این شعار را در نوشته ها و گفته های خود به شکل های گوناگون و با استدلال های متفاوت بیان داشتهام .
اما چرا؟
طرفداران تئوری همه باهم این تز را مطرح میکنند که برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی بایستی همه نیروها با هم متحد شوند. این شعاری است که چهل سال بدان پرداخته شده است و نتیجه آن مثبت نبوده است. زیرا در پشت شعار همه با هم، دام همه با من نهفته شده است و ما نتیجه آن را در ایران و در سایر کشورهای جهان دیدهایم.
البته که جمهوری اسلامی شکست ناپذیر نیست. قدرت سیاسی دیکتاتور، نقاط ضعفی دارد که باید آنها را دقیقاً پیدا کرد و آن نقاط را مورد حمله قرارداد. در شناخت این نقاط ضعف ما هنوز موفق نبوده ایم و در برآورد و اندازه گیری نیروها و توانایی های خود نیز کار چندانی نکرده ایم. این دو موضوع رازهای ناموفق بودن ما هستند.
دیگر اینکه شیوه بر زمین زدن جمهوری اسلامی، در ساختار بعد از جمهوری اسلامی، اثر بسیاری خواهد داشت. سه مورد لازم به تذکر می باشد:
۱- اگر اتحاد قدرتهای ذینفوذ نظامی و سرمایه داری داخلی در دوران و کشاکش سرنگونی عنان قدرت را به دست نگیرند،
۲- اگر بیگانگان در این گذار، اعمال نفوذ نکنند و مهره های خود را جایگزین رژیم نه نمایند،
۳- اگر مردم مستاصل بسوی افراد عوام فریب سرازیر نشوند و رقابت نیروهای سیاسی و حرکت به سوی دموکراسی فلج نگردد،
اگر این ۳ اگر را بتوانیم از جلوی راه خود برداریم، احتمال زیاد دارد که مبارزات سیاسی و اجتماعی قادر باشند در یک شرایط آزاد و دموکراتیک به پیش بروند که در اثر آن نیرویی بر سر قدرت خواهد آمد که در به حرکت درآوردن نیروی ملت برای دفاع از مطالبات آنان قوی تر باشد.
با توجه به شرایط ایران، بی تردید موقعی خواهد رسید که با یک قیام عمومی، جمهوری اسلامی از میان برداشته خواهد شد.
مبارزان سیاسی واقعی نباید در اثر استیصال، راه خود را کج کنند و اصول خود را زیر پا بگذارند برعکس باید اصول و نوع مبارزات خود را با توجه به تغییرات در سطح ایران و جهان تطبیق دهند.
باید چشم انداز روشنی از آرایش نیروها سیاسی در بعد از سرنگونی داشت. این نیروهای غالباً نامتجانس عبارتند از: اسلامیان افراطی، مسلمانان طرفدار حکومت اسلامی، طرفداران پادشاهی، مسلمانان لائیک و یا سکولار جمهوری خواه، طرفداران جمهوری عرفی، نیروهای ملی، احزاب کمونیستی شبیه حزب توده، احزاب و گروه های سیاسی طرفدار طبقه کارگر و کمونیست های شورایی، نیروهای لیبرال یا لیبرال دموکرات، نیروهای سوسیال دموکرات های لائیک که من از آن جمله هستم…
دوستان و رفقا در فردای سرنگونی به ناچار این نیروها در مقابل هم قرار خواهند گرفت. آن روز است که برای اداره کشور ائتلافهای سیاسی ضرورت پیدا خواهد کرد.
حضار محترم ،
اکثر شما که در این جمع حضور دارید به طور غیر رسمی گروه هایی از جامعه ایران را نمایندگی می کنید که از خانواده چپ دموکرات و ملی سوسیال دموکرات و لائیک می آیند.
مختصات و مشخصات این چپ های دموکرات و جمهوری خواهان سوسیال دموکرات و لائیک کدام هستند: طرفداری از جمهوری خواهی و از بر زمین زدن جمهوری اسلامی و گذار از آن. طرفداری از آزادی و عدالت و به ویژه عدالت اجتماعی. طرفداری از دموکراسی وسیع و گسترده در همه ایران و برای همه مردمان ایران و نیفتادن در دام تجزیه طلبان. و طرفداری از جدایی دین و دولت. طرفداری از استقلال و تمامیت ارضی کشور در برابر بیگانگان و همکاری با ملل جهان برای مصالح و منافع ملی در چارچوب حقوق ملی و حقوق بین المللی. طرفداری از روابط و مناسبات دیپلماتیک مسالمت آمیز با کشورهای جهان. طرفداری از حقوق بشر و همه ملحقات منشور جهانی حقوق بشر. طرفداری از محیط زیست و اکولوژی و طبیعت. طرفداری از فرهنگ و تمدن ایرانی. طرفداری از رقابت آزاد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و هنری با رعایت حقوق و اصول اخلاقی. طرفداری از علم و فرهنگ و آموزش و پرورش و امنیت اجتماعی برای همه مردمان ایران. طرفداری از دیالوگ و گفتگوی آزاد در اثر آزادی همه مطبوعات و وسایل روابط جمعی.
مبارزه علیه فقر. علیه استبداد. علیه حکومت مذهبی و دینی. علیه حکم اعدام. علیه خشونت مبارزه با تهمت و ناسزا. مبارزه با افراطیون ملی گرا و قوم گرا. مبارزه با جنگ افروزی و تلاش برای صلح اجتماعی در درون ایران و در منطقه و در جهان.
به راستی جامعه فردا نیازمند اتحاد و همسازی نیروهایی می باشد که بر اصول بالا اعتقاد دارند و برای آن ها بهطور رادیکال تلاش می کنند.
دوستان و رفقای گرامی از جایگاه مترقی و رادیکال خود استعفا ندهید و عقب نشینی نکنید برای از بین بردن فقر و برقراری دموکراسی و مبارزه علیه حکومت های مذهبی جامعه ما به نیرو و خلاقیت های شما نیازمند می باشد.
شاد و سرفراز باشید
فرهنگ قاسمی