نامش ابوالفضل قاسمی بود، مصدقی، دبیرکل حزب ایران – سوسیال دموکرات- در طوفان انقلاب ۵۷، عضو شورای عالی و عضو هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران بود


اگر می‌بود در صد سالگی بود. ۲۷ سال پیش در چنین روزی در مینی‌بوس وقتی از معرفی ماهانه خود به مقامات جمهوری اسلامی به خانه باز میگشت در سن ۷۳ سالکی در روز اول آذر بطور مشکوکی سکته کرد و در یک درمانگاه جان سپرد. از ۲۰ سالگی تا آخرین روز از آزادی و استقلال و دموکراسی و عدالت اجتماعی برای ایران و مردمانش در نبرد بود. روزنامه نگار بود، نویسنده و مورخ بود، فعال سیاسی هم بود. دوبار وکیل درگز شد، مجلس ۱۷هم و نخستین مجلس پس از انقلاب، اما هرگز به مجلس راه نیافت زیرا با استبداد سرسازش نداشت نه شاه و نه شیخ. از نوجوانی زندانهای درگز و قوچان و مشهد و قزل قلعه در قصر و اوین و قزل حصار و بندرعباس و… گذراند. از زمان شاه و ساواک تا دوران جمهوری اسلامی و خمینی شکنجه ها و تبعید ها و تبعیضات و تهمت ها را تحمل کرد و چون شیر در برابر همه این دادگاهها غرید و خم به ابرو نیاورد. برای من و خواهران و برادرانم و درگزی‌ها غیور و بسیاری از هم میهمان چراغ راه بود و هست. دهها کتاب و صد ها مقاله نوشت خاندانها حکومتگر و الیگارشی را در ۱۰ مجلد از آثار پژوهشی اوست: از قوام‌السلطنه تا امام جمعه. نامش ابوالفضل قاسمی بود، مصدقی، دبیرکل حزب ایران – سوسیال دموکرات- در طوفان انقلاب ۵۷، عضو شورای عالی و عضو هیأت اجرائیه جبهه ملی ایران بود. دستگیر و شکنجه و زندانی سال عفو بین‌الملل شد. به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم شد. عکس زیر با اتفاق مادرم شهرناز سلیمانی به شما هم میهمان عزیز تقدیم میکنم .
فرهنگ قاسمی
از فیسبوک فرهنگ قاسمی

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است