مصاحبه سیّد حسن خمینی; همراهی با اصلاح طلبی یا بیعت با رهبری؟! بهروز قاسمی


نگاهی به برنامه نگاه ۱ از شبکه ۱ در مصاحبه با سیّد حسن خمینی

پس از مدّتها و شاید برای اوّلین بار به مناسبت بیست و هفتمین سالگرد درگذشتِ بنیانگذار جمهوری اسلامی، مصاحبه ای مشروح با نوۀ آقای خمینی یعنی سیّد حسن خمینی توسط یکی از شبکه هایِ حکومتیِ(نگاه ۱ در شبکه یک) جمهوری اسلامی صورت گرفت.

به نظر می آید بخصوص از قسمت پایانیِ مصاحبه، هدف تهیه کنندگان این برنامه، تأکید بر بیعتِ سیدحسن خمینی با رهبر جمهوریِ اسلامی شرط لازم برایِ این مصاحبه بوده است.

در اصلی ترین فراز مصاحبه حسن خمینی هدف و خواست دیرینه مردم ایران را در قالب یک “سه گانه” که تعبیری از “استقلال، آزادی و دینداری” است اعلان می کند. وی اشاره به ناامنیِ دوران قاجار می کند و نیاز شدید مردم به امنیّت در پایان دوران ملوک الطوایفیِ ناشی از یک هرج و مرج در کشور امّا در هنگامی که مخاطب منتظر شنیدن نقش رضاشاه و چگونگی نگاه ایشان به این دوران است با یک رندیِ آگاهانه به دوران ملّی شدن صنعت نفت گریز می زند و خود را درگیر موضع گیری نسبت به دوران رضا شاه نمی کند تا هم مجبور شود ملاحظات رهبری را رعایت کند و هم ملاحظات دوستان اصلاح طلب را.

در اشاره به ملّی شدن صنعت نفت نیز از همان تکنیک بهره می برد و بر سیاق پدر بزرگ خود به پُر رنگ کردن نقش دینمداران و ظرفیّت دینیِ مردم در جنبش هایِ آن دوره بسنده می کند. در ریز ماجرا ها در حدّی وارد می شود که بتواند به نقش دین و روحانیان در ایجاد وحدت اشاره کند و نه اشاره به تفرق ها و خصومت ها با همان منشأ دینی.

ایشان در فرازی که در واقع مانیفست یا مرامنامه خود را به مخاطب معرفی می کند، حجاب، نماز، روزه و عدم اختلاط بین زن و مرد را از ضروریات اصلی و قطعیِ در دین می نامد، ولی بلافاصه جنبۀ دیگر دین را ظلم ستیزی، حق الناس، نخوردن حق کسی توسط دیگری، زندگی آزادانه برای همه و بدون ترس از کسی سخن گفتن! و همچنین عدم فقر و معیشت شایسته برایِ همگان…. را سرلوحۀ مطالبات انقلاب می نامد. وی رسیدن به این اهداف را رسیدن به آن “سه گانه تاریخی” تعبیر می کند که در حرکت امام و انقلاب به تعبیر ایشان تلاقی پیدا کرده است.

ادامه مصاحبه به توانایی هایِ پدر بزرگ ایشان در اشاره به این تلاقی می گذرد و البته اشاره ای موکدانه به انگیزش هایِ ضد اسرائیلیِ آقای خمینی در شروع نارضایتی در دوران شاه، همچنین انتقال خرده اطلاعاتی پراکنده در مورد انقلاب روسیه، چین، فرانسه، آمریکا، انگلیس….. و ممیزه انقلاب ایران که به تعبیر ایشان برخلاف آن انقلابها این انقلاب متعلق به هیچ طبقه ای نبوده است، بلکه با محوریّتِ یک مرد دینی، مورد حمایت آحاد مردم بوده است.

از مابقیِ اشارات حسن خمینی به زندگیِ خصوصیِ پدر و پدربزرگ و عمویِ ایشان حاج مصطفی و همچنین همسر خمینی و رابطه عاشقانه اشان با خمینی که بگذریم، در فرازی که مربوط به نقل قولهایِ گزینشی با بهره برداری هایِ سیاسی از سخنان خمینی می شود، ایشان انصاف را در رعایت تعادل و طرح تمام ابعاد گفتاری خمینی با در نظر گرفتن شرایطی که ایشان هر سخنرانی را انجام داده می داند و به گونه ای از این بهره برداری ها به تعبیر خود گلایه می کند.

در فرازی دیگر مجری از ایشان در مورد معیارهایِ انقلابی و انقلابی ماندن سوأل می کند که همه می دانند این موضوع از تأکیدات آقای خامنه ای است و البته حسن خمینی نیز به تأییدِ این موضوع پرداخته و در فرصت هایی که در متن صحبت ها پیش می آمد با استفاده از ضمیر “آقا” ابراز ارادت خود و وفاداریِ خویش را به رهبریِ نظام معروض می داشت.

به نظر می آمد، تلاش مجریِ برنامه برایِ گرفتن موضعی روشن از حسن خمینی در نشان دادن مصادیق در مورد وفاداری یا عدم وفاداری به ارزش های انقلاب ناکام ماند و ایشان با کلّی گویی و سخنانی دوپهلو از ورود به مصداق شانه خالی کرد ولی با همراهی کردن با مجریِ برنامه در مورد آمریکا ستیزیِ انقلاب و نظایر آن نشان داد که قصد “جداسری” در این خصوص را نمی خواهد داشته باشد.

مجری عنوان می کند که جامعه جهانی نظام را متهم به “ماجرا جویی” می کنند، حال اینکه این تعبیرِ ماجراجویی چیزی به جز حمایت از “محور مقاومت” در مقابل اسرائیل نیست و نظر وی را جویا می شود. و ایشان با زیرکی با طرح کردن موضوع “داعش”و مقصر خواندن افراطیون سلفی در منازعات منطقه ای از همسوییِ شفاف با مجری برنامه سعی به گریز می کند والبته اعلان موضع صریح بر نامشروعیِ تشکیل دولت اسرائیل را فراموش نمی کند.

آنچه برای هر بیننده ای مصاحبه را به عیان سفارشی کرد و صدایِ درخواست اتاق فرمان! از مجری را از درون گوشی به گوشِ بیننده رساند، سوأل پایانی بود که ناگهان مجری که قبلا” آخرین سوأل خود را انجام داده بود، گویا سوألی جامانده را باید حتما” بپرسد، کوتاه، بی مقدمه و البته بلند! در تفسیرِ همۀ ناظران، که آن پرسش، گویی پیش از اتمام مصاحبه شرط آغاز مصاحبه بوده است: “زعامت مقام معظم رهبری؟!” و ایشان بی درنگ اعلان بیعت.

کم لطفی به حسن خمینی در موضوعات مختلف توسط رهبریِ نظام بویژه تحقیر وی در انجام سخنرانیِ مشهور ناتمام به مناسبت بیست و یکمین سالگرد درگذشتِ خمینی که در حضور آقای خامنه ای انجام شد، در میان ناراضیان در درون نظام و اصلاح طلبان توقعی را از حسن خمینی بوجود آورده بود که این مصاحبه نه تنها با آن توقع هماهنگی نداشت بلکه آب یخی بود بر آن بغض داغ و فرو خورده از گذشته.

نمایِ این مصاحبه آیا نشانگر آن است که سرمایه گذاریِ اصلاح طلبان رویِ حسن خمینی به شکست انجامیده؟ آیا حسن خمینی پیش از انجام مصاحبه در صورت همکاری و جدا شدن از بدنه اصلاح طلبان بویژه “هاشمی” با وعده “رهبر نظام” موفق به دریافتِ امتیازاتی شده است؟

اصلاح طلبان تاکنون تصوّر می کردند حسن خمینی در موقعیّتی مبتنی بر سکوت است و با عدم بیعتی اینچنین آشکار یک حامیِ معنوی است که رویِ حمایت او در شرایطی خاص می توان محاسباتی داشت. شاید چنین باشد ولی بیشتر به نظر می آید او نیز مانند پدر بزرگش همراه با بلند پروازی برای عبور از “باریکه راه” به اصلاح طلبان امروز به مثابه بازرگان و اعضایِ جبهۀ ملّیِ دیروز نگاه می کند و محاسباتی دقیق تر و رندانه تر از اصلاح طلبان را در شاگردی از پدر بزرگ خود آموخته است.

بهروز قاسمی

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است