با این هفت شرط ایران در توافق هستهای باقی میماند و با اجرا نشدن این شرط ها، ایران فعالیتهای گذشته اتمی خود را از سر خواهد گرفت :
« صدور قطعنامه علیه آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل»
، «مطرح نشدن برنامه موشکی و اقدامات منطقهای ایران در مذاکرات»
، «تضمین تجارت با ایران از سوی بانکهای اروپایی»
، «تضمین فروش کامل نفت ایران»
، «جبران بدعهدی گذشته»
و «مقابله با تحریمهای آمریکا»
و بالاخره
«اگر اروپاییها در پاسخگویی به مطالبات ما تعلل کردند، حق ایران برای آغاز فعالیتهای هستهای محفوظ است»
گذشته از بازی با ورق ایران بوسیله دوستان روسی وچینی ،عملکرد ۳ کشور اروپایی در مورد توافق سعد آباد در دولت آقای خاتمی بدون پرداختن به علل ان نیز در این دیدار مورد اشاره قرار گرفت و بیان شد که :امروزباید ثابت کنند آن بیصداقتی و بدعهدی را نخواهند داشت و گفته شد : «در دوسال گذشته آمریکا بارها برجام را نقض کرده و اروپاییها ساکت ماندهاند. اروپا باید سکوت گذشته را جبران کند«آمریکا با خروج از برجام قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل را نقض کرده است» واروپا بهتر مینماید یک قطعنامه علیه نقض آمریکا، صادر نماید !!.
این مجموعه خواسته ها با دور اندیشی و منافع کلان اروپامخصوصا از ابعاد اقتصادی و روابط بین المللی و آنچه که طی ۳ هفته اخیر در این رابطه بوسیله وزرای امور خارجه ۵ کشور بیان شده ، منطبق نبوده – دور از دسترس مینماید – انهم با امکانات ، چگونگی و توانمندی های واقعی نظام معتقد به اید ئو لژی خاص که مورد وقوف همه ایرانیان نگران میباشد .
از این منظر بیان اینگونه توقعات آنهم در جمع خودی ها و عملکردی بطول ۴ دهه در زمینه های متفاوت با محصولی که مشاهده میشود ، بیشتر به «مشتبه شدن امر حتی برخود جنابان سرفرو برده در برف » میشود و بر مصیبتها که ملت گرفتار تورم ومعاش «بنا بر یک باور دیرین که نباید فرصت تعمق داشته باشد » و پیوسته متحمل انند ، می افزاید
بهدنبال اعلام خروج آمریکا از برجام و اینکه کشورهای اروپایی با نگاهی متعادل و اصولی با پرهیز از تند روی ، اعلام کردهاند که در برجام خواهند ماند و ازحکومت ایران خواستهاند به تعهدات خود پایبند باشد و از تلاش خود برای یافتن راهی به منظور فرار از تحریمهای سختگیرانه آمریکا علیه شرکتهای اروپایی فعال در ایران خبر دادهاند.
در این میان نظام «بدون توجه به درایت عمیق وهوشمندانه اروپاییان » براساس بینش و سبک نا متعارف خود ، با تصور اثر بخشی این گونه گفتمان ها بر توقعات «با هدف مصرف داخلی » مید مد و حتی اینده نزدیک را با انبوهی وسایل ارتباط جمعی فیلتر گذاری شده !نمیبینند .
در این نشست اشاره شد :هدف آمریکا از این اقدامات «براندازی» بوده و این هدف اخیرا تکرار میشود ، در این مقوله جان بولتن در گردهمایی مجاهدین خلق گفته بود : سال ۲۰۱۹ میلادی را در تهران جشن میگیریم. ایشان مشاور امنیت ملی ترامپ است و روز ۲۳ اردیبهشت اعلام کرد که تغییرو بر اندازی رژیم ایران در حال حاضر در «دستور کار» دولت ترامپ قرار ندارد.
در این دیدار بیان شد «رئیسجمهوری کنونی آمریکا هم سرنوشتی بهتر از اسلافش مانند بوش ، نئوکانها و ریگان نخواهد داشت و در تاریخ گم خواهند شد
میدانیم که : این دیدگاه در حالی بیان شد که در آستانه خروج آمریکا از برجام، بازار ارز در ایران درهم ریخت ، ارزش ریال نصف شد و بخشنامههای دولتی و فشارهای پلیسی، موفق به کنترل قیمت ارزهای خارجی نشده و قیمت دلار به هفت هزار تومان رسیده و ارزهای کشورهای همسایه از جمله لیر ترکیه و درهم امارات در برابر ریال افزایش قابل توجهی یافتند ، که عواقب بسیار اسف با رآ ن از هر لحاظ مشابه داستان «سر گاو و خم » در پیش خواهد بود هر چند روحانی تورم اردیبشهت ما ه را ۸ در صد اعلام کرد !! ….
روحانی سخنان وزیر خارجه آمریکا و شروط ۱۲ گانه را شبیه به سخنان مقامات دولت جرج بوش در ۱۵ سال پیش توصیف و گفت: «شما چه کارهاید که برای ایران و جهان تصمیم بگیرید و بگویید ایران در زمینه فناوری هستهای باید چه کند»
بیان این گونه سخنان در صورتی میتواند مفید و موثر باشد که درایت و توجه به « منافع ملی »دولتها را با عملکردی مبتنی بر مصلحت بلند مدت کشور که به داشتن «مرجع تشخیص مصلحت » نیز آ راسته اند ، از ورود به چنین عواقبی مصون دارد و از دشمن پنداری و ترک روابط آنهم با دولت مقتدر و مسلطی که بغلط یا بر مبنای فلسفه « الحق مع الغلب » که «راه و رسم نظام بطول ۴ دهه با ملت ایران است !؟ » پرهیز نمایند .
در این باره زمانی به درخواست یکی از روز نامه های یومیه یادداشتی داشتم که با این مقدمه آغاز میشد : دولت زورگو ، مقتدر و نافرمان امریکا با توجه به کدام منطق اجازه میدهد در سرنوشت مردم کشورهای در حال توسعه دخالت نماید و در مسیر محکومیت این ابر قدرت :کودتا بر علیه دولت ملی شادروان دکتر مصدق تا ماجراهای عراق و افغانستان را برشمردم … البته در پایان نوشتم اعتراض حکومت ایران به دخالتهای شیطان بزرگ محکوم است اما نظام بایستی پاسخ دهد که چرا عینا از روش استکباری و زور گویی های غیر قانونی ابر قدرتها با ملت ایران استفاده مینماید … این یادداشت بدون توجه سر دبیر به نتیجه گیری در صفحه اول چاپ شد و شد انچه را در موارد مشابه در درون میتوان مشاهده نمود و داستان « مرگ خوبست اما برای دیگران » را به ذهن متبادر مینماید
موضع اخیر دولت ایالات متحده آمریکا در رابطه با برجام با استقبال شماری از متحدان این کشور از جمله دولتهای اسرائیل، امارات متحده عربی و بحرین روبهرو شده و شماری دیگر از متحدان آمریکا نیز انتقادها و تردیدهایی منصفانه ای را مطرح نمودند . در واکنش به تحریمهای غرب در این دیدار افطاری بطنز گفته شد : که انسان به یاد گربه کارتون «تام و جرى » مىافتد، تحرک و هاى و هویش زیاد و حجمش بزرگ، اما نتیجه کارش نه آنچنان که خودش یا بینندگان انتظار دارند …..
در نهایت این دیدار بیان شد : آنها گفتند تحریمهاى هوشمند یا تحریمهاى فلجکننده، اما مىبینیم که این تحریمها نه آنچنان هوشمند بود نه فلجکننده ، این اتفاق «جواب آن کسانی» است که میگفتند «چرا با آمریکا مذاکره و تعامل نمیکنید؟ » البته در این میان به فر مایشات متضاد . مغایری که اخیرا در این مقوله هر یک از متولیان فرموده اند پرداخته نشد ؟؟ جامعه بخوبی بیاد دارد – پیش از مذاکرات مستقیم مقامات حکومت ایران و دولت آمریکا در حد وزرای امور خارجه درباره پرونده اتمی، دو کشور -در سالهای پایانی دولت احمدینژاد «به صورت پنهانی در کشور عمان » چندین بار در سطح معاون وزیر خارجه با یکدیگر- پس از تایید رهبربلا منازع که امروز چنین میگوید و ایرانیان را فراموشکار میداند ، مذاکره کردند تا در دولت روحانی با مدیریت اقای ظریف به تفاهم برجام انجامید. …