بیانیه‌ دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی: صاحبان قدرت بدانند که برخورد خشونت‌آمیز با مردم معترض، پیامدهای ناگوارتری را به همراه خواهد داشت


 مردم شریف ایران،

در این ایام شاهد حرکت اعتراضی بخشی از شهروندان و هموطنان خود نسبت به شرایط اقتصادی و سیاسی کشورند و برخی شخصیت ها و نهادهای حاکمیتی و حکومتی را مسئول این شرایط می دانند . مسئولیت سیاسی و وظیفه شهروندی ایجاب می کند که نکاتی را به استحضار برسانیم:
۱- ملت ایران مردمی شرافتمند ، وطن پرست ، غیور، آگاه و خداپرستند که در طول تاریخ و صد و ده سال گذشته بویژه در چهار دهه اخیر هویت ملی ، دینی و شرافت انسانی خود را در عرصه های مختلف به نمایش گذاشته اند ، تقدیم صدها هزار شهید، جانباز و اسیر و تحمل شکنجه ها، محرومیت ها و دشواری‌های سیاسی و اقتصادی در راه کسب استقلال،آزادی، عدالت و حاکمیت مردم گواه این ادعاست. جنبش تنباکو، انقلاب مشروطیت، جنبش نفت، جنبش ۱۵ خرداد ، انقلاب اسلامی و دفاع در مقابل هجوم مسلحانه داخلی و خارجی پس از انقلاب اسلامی، همگی سند و برگ های زرین مسئولیت پذیری ، هوشیاری و نکته سننجی آنان است ولذا به راحتی نمی توان برچسب فریب خوردگی ، عامل بیگانه بودن و یا بی هویتی را حتی به معترضان به ستوه آمده این ملت زد .
۲- این ملت هرگاه احساس محرومیت کرد، در ابتدا نصیحت نموده و سپس کناره گرفت، ولی وقتی محرومیت ها طاقت فرسا شد، صدای اعتراض خود را بلند می کند. بنابراین، اعتراضات کنونی نیز نشان دهنده وجود و گسترش احساس محرومیت در میان اقشار مختلف اجتماعی است. مردم محرومیت های زمان جنگ را طبیعی می دانستند و لذا پشت سر مسولان ایستادند و در مقابل خشونت خارجی و داخلی کمر خم نکرده، از انقلاب و کشورشان دفاع کردند. اما محرومیتی که از سوی سنت گرایان محافظه کار و انحصار طلب بعد ازپایان جنگ، ابتدا در حوزه سیاسی آغاز شد و سپس پیامدهای آن در حوزه های اجتماعی ، اقتصادی و انسانی سربرآورد را هرگز عاقلانه و عالمانه و عادلانه ندانستند. در تقابل با این محرومیت ها استراتژی و شیوه های مختلفی را برگزیدند، اما هر بار ، پس از پرداخت هزینه ها و پدیدار شدن روزنه ای برای حل مشکلات با فرآیندی مواجه شدند که بر گره ها افزوده شد.
پس از اتخاذ استراتژی مشارکت در انتخابات ، علیرغم عدم وجود نامزدهای مطلوب، با رضایت دادن به نخبگان حداقلی در انتخابات ۹۲ ، ۹۴ و ۹۶ شرکت فعالانه داشتند، اما کماکان شاهد تداوم و بلکه سخت تر شدن شرایط هستند. بنابراین تحرکات کنونی نشانه احساس محرومیت و عدم امید به حل مشکلات و بهبود شرایط بر اساس راه حل های مشارکت فعال مسالمت آمیز می باشد.
۳- اما این مردم شریف و معترضان به خیابان ها آمده باید بدانند که تجارب گذشته در انقلاب مشروطه، در جنبش نفت و در انقلاب اسلامی و نیز در هیچکدام رفتارهای خشونت آمیز گره گشایی نکرده اند، بلکه اولین خسارتی که در هر مرحله روی دست ملت و دولت ماند ترمیم و بازسازی حاصل از آن حوادث بود . شرایط سیاسی و اقتصادی بوجود آمده پس از پایان هرج و مرج و خشونت نیز نتوانسته است رضایت فعالان و مشارکت کنندگان در خشونت را تامین کند، جز آنکه سبب نابودی و قلع و قمع نخبگان سیاسی به دست یکدیگر و افزایش تعارضات و تضادهای اجتماعی و سیاسی در بین مشارکت جویان و نابودی نیروهای انسانی شده است.آیا وقت آن نرسیده است که ملت ایران از تاریخ صد و ده ساله خود درس بگیرد و این بار مشکل محرومیت خود را از طریق دیگری حل کند؟ و نیز آیا وقت آن نرسیده است نخبگان سیاسی مورد قبول مردم در جناح ها و احزاب سیاسی دست از تضاد و تفرقه بردارند و با تشکیل اتحادی قدرتمند و اتخاذ راه حل های سیاسی مناسب و گره گشا، به نمایندگی از مردم بی پناه هیات حاکمه را وادار به مذاکره و پذیرفتن ساز و کارهای مشکل گشا بنمایند. شاید یکی از عوامل اعتراضات مردمی بدون سر پناه همین باشد که نخبگان سیاسی مورد قبول مردم، پس از پیروزی، آهنگ جدایی از یکدیگر را ساز می کنند و در نتیجه ضعیف و ضعیفتر می شوند، و توان حمایت از مردم بی پناه در مقابل صاحبان قدرت را از دست می دهند . بنابراین باید تدبیری برای یافتن راه حل های مسالمت آمیز کرد ، زیرا پیمودن راه خشونت، نتیجه ای جز هیچ ندارد، ضمن آنکه می تواند فرصتی برای جهانخواران بین المللی و نیز سوء استفاده کنندگان داخلی فراهم کند و در این میان چیزی نسیب مردم نخواهد شد.
۴- صاحبان قدرت، از صدر تا ذیل، باید بدانند که مسولیت ایجاد شرایط موجود کشور بر عهده آنهاست و همگی باید پاسخگو باشند، نه افراد و نهادهای خاص، شرایط کنونی نتیجه مدیریت آنان طی سه دهه گذشته‌ است. ‌حاکمیت بخشیدن به گفتمان سنتی و اقتدار گرا و ناتوان از درک و حل مسایل اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جامعه و حذف معترضین با انواع شیوه های سیاسی و تبلیغاتی و انحصار ساختاری، اولا موجب انباشت مشکلات و ثانیا تجمیع این مطالبات در بطن جامعه شده است که امروز به صورت رفتارهای خشونت آمیز سر بر آورده است.

صاحبان قدرت باید بپذیرند که انتقاد و اعتراض مسالمت آمیز حق مردم است و بنابراین باید زمینه های اظهار آن را در بستر اجتماعی و سیاسی فراهم کنند، نه آنکه هرگاه گروه و جمعیتی خواهان برگزاری تجمعی شد، وزارت کشور مانع از آن شود و بستر بیان مطالبات و منافع را به صورت مسالمت آمیز فراهم نکند. در این راه باید از احزاب و یا شخصیت‌ های مورد قبول مردم مدد بگیرد.
وقت آن است که برای جلوگیری از رفتارهای خودسرانه و آشوب گرایانه،دولت با وساطت جبهه‌ها و احزاب و یا شخصیت‌های مرجع مردم زمینه برگزاری تجمعات قانونی را در مراکز مشخص نظیر ورزشگاهها فراهم نماید تا امکان برگزاری گفتگو و مذاکره با مردم فراهم شود که نتایج حاصل از آن قابل پیگیری باشد.
ثانیا صاحبان قدرت بدانند که برخورد خشونت‌آمیز با مردم معترض،پیامدهای ناگوارتری را به همراه خواهد داشت. بلکه باید مشکلات را از طریق گفتگوهای سازنده بین حکومت و معترضین حل کرد. مشکل با حبس، حصر و خشونت و نیز جنگ روانی بر علیه معترضان حل نخواهد شد.
۵- وقت آن است که گروه حاکم به بررسی و ارزیابی و تحلیل فسادها ی مستقر شده در نظام سیاسی بپردازد .
انکار ضعف و فسادهای اجتماعی و اقتصادی و به ویژه سیاسی راه حل مشکل نخواهد بود. اگر آنان به حفظ نظام جمهوری اسلامی معتقد و پایبند هستند، باید با انجام مطالعات و بررسی‌های کارشناسی توسط نخبگان علمی و اجرایی مفاسد نظام را تحلیل و بررسی نموده و به درمان آن ولو با هزینه هایی بر علیه خودشان بپردازند. اعتراضات کنونی نشانه بیماری نظام در ابعاد سیاسی و اقتصادی است؛ لذا باید این نظام پالایش و درمان شود، ساختارهای سیاسی معیوب مثل نظام انتخاباتی اصلاح شوند، ساختارهای اقتصادی بسترساز اختلاس ها، اصلاح شوندساختارهای فرهنگی مشکل‌زا اصلاح گردند و در نهایت شخصیت‌ها و مسئولان سیاسی ناپاک و نا لایق کنار گذاشته شوند، طبیعی است که این امر مستلزم زمانی مناسب خواهد بود، اما باید سازوکاری طراحی شود که مردم به اصلاح امور باور و اطمینان پیدا کنند .
۶- صدا و سیما در ساختار کنونی حلقه‌ی ارتباط حاکمیت و مردم و نیز نشانگر گفتمان حاکمیت است، متاسفانه مواضع، استراتژی و گفتمان این رسانه با نیازها و مطالبات اکثریت قاطع مردم، به‌ویژه جوانان عزیز در تعارض است. این سازمان به‌جای آنکه برای نظام جمهوری اسلامی مشروعیت و مقبولیت بیافریند، موجب انزجار و ادبار جامعه از نظام سیاسی شده و می‌شود. مقدم‌ترین اقدام نظام سیاسی، حل مشکل صدا و سیما به گونه‌ایست که اکثریت شهروندان جامعه آن را قبول داشته و مواضع سیاسی آن را تایید نمایند.
۷- در پایان به همه‌ی مسئولان و مردم عزیز ایران یاد آور می شویم که در برابر شرایط سخت و پر خطر و ناگوار کنونی کشور مسئولیت انقلابی اسلامی و تاریخی دارند و هر یک به سهم خود باید در پاسداری از حقوق انسانی و ملی شهروندان از یک طرف و حفظ امنیت و استقلال این مرز و بوم از طرف دیگر بکوشند.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است