سیل مهاجرت بی‌ضابطه افغانستانی‌ها به ایران نگرانی‌های جدی برای اقتصاد ‌ ایجاد کرده است … تکثیر می‌شوند!


رانده از طالبان و مانده در ایران… این حکایت غریبانه مهاجران افغانستانی در ایران است. مهاجرانی که حالا بیشتر از همیشه در کوچه‌ها و خیابان‌ها به چشم می آیند و آینده خود را به کشوری گره زده‌اند که وخامت اقتصادش روزهاست روی خروجی رسانه‌ها خبرسازی می‌کند.

مریم شکرانی: رانده از طالبان و مانده در ایران… این حکایت غریبانه مهاجران افغانستانی در ایران است. مهاجرانی که حالا بیشتر از همیشه در کوچه‌ها و خیابان‌ها به چشم می آیند و آینده خود را به کشوری گره زده‌اند که وخامت اقتصادش روزهاست روی خروجی رسانه‌ها خبرسازی می‌کند.

– از افغانستان آمده‌ای؟

– نه از شهرستان آمده‌ام!

– کدام شهرستان؟…

بدون پاسخ قدم‌هایش را تند می‌کند و بی‌آنکه اطرافش را نگاه کند، می‌گریزد. دریاچه چیتگر در تسخیر چشم‌بادامی‌هاست. روی نیمکت‌ها لم داده‌اند، در چمن‌ها دراز کشیده‌اند، کنار آب روی ماسه‌های درشت نشسته‌اند یا تند‌تند و کلافه راه می‌روند. کلافه از نگاه‌های دیگران و جایی که هنوز با آن زیادی غریبه هستند.

از بین آن‌همه افغانستانی که در اولین چشم‌اندازهای‌شان از ایران عکس می‌اندازند، عبدالخالق کمتر غریبگی می‌کند و گویا کمتر می‌ترسد. در دانشگاه بدخشان مهندسی کامپیوتر خوانده است و پدرش تک‌تیرانداز ارتش افغانستان بوده است.

می‌گوید طالبان پدرش را کشته‌اند و او با دو برادر و چهار خواهر و مادرش به ایران آمده‌اند. آنها برای مهاجرت به استان نیمروز افغانستان رفته‌اند و از بیابان دوک در مرز افغانستان و پاکستان به ایران قاچاق شده‌اند. شبانه چند خودرو عوض کرده‌اند. ۱۲ ساعت طاقت‌فرسا در راه بوده‌اند و به گفته خودش بدن‌هایشان مثل چوب خشک بی‌حس شده بود. جایی در بیابان هم قاچاقچی آنها را نگه داشته و پول بیشتری خواسته است و آنها به‌ناچار پذیرفته‌اند.

در تهران آبدارچی یک شرکت است، یک شرکت کوچک واردات موبایل.

او به «شرق» می‌گوید بارها با همکارانش درباره طالبان حرف زده است و آنها با او همدردی کرده‌اند. یکی از همکارانش ساعات پایان کار، معامله در بازار ارز دیجیتال را به او یاد می‌دهد و البته به او توصیه کرده است که از ایران به ترکیه یا اروپا مهاجرت کند.

زردانه دختر نوجوان افغان با دو پسربچه کوچک به چیتگر آمده و روی ماسه‌های کنار ساحل دریاچه نشسته و بازی پسربچه‌ها را تماشا می‌کند. او می‌گوید ایرانی‌های زیادی به او گفته‌اند که وضع اقتصاد کشور خوب نیست و تا اروپا به افغانستانی‌ها پناهندگی می‌دهد، بروند.

بوفه‌داری که نزدیک ورودی دریاچه چیتگر، آبمیوه و بستنی می‌فروشد، می‌گوید این روزها جمعیت زیادی افغانستانی به دریاچه چیتگر می‌آیند و ادامه می‌دهد: بیشتر آنها تین‌ایجر هستند و بین ۱۵ تا ۲۰ سال دارند و حداکثر ۲۵‌ساله باشند و از سخت‌گیری‌های طالبان شکایت دارند.

بوفه‌دار می‌گوید که تمام فضای سبز منطقه چیتگر دست کارگران افغانستانی است.

کسی دقیق نمی‌داند که پس از تسلط طالبان بر افغانستان چه تعداد مهاجر وارد ایران شده‌اند. پیگیری‌های «شرق» از رصدخانه مهاجرت ایران به نتیجه نمی‌رسد و این مرکز اعلام می‌کند که آمار دقیقی در این زمینه در دسترس نیست. هرچند که جواد هدایتی، مدیر کل حمل‌ونقل بین‌المللی و ترانزیت سازمان راهداری به ایلنا گفته است که روزانه حدود پنج هزار مهاجر افغان از مرزهای ایران رد می‌شوند؛ اما مجید میراحمدی، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور، در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت کشور این عدد را حدود هزار نفر برآورد می‌کند.

این تناقض آماری تنها درباره مهاجرانی است که به صورت قانونی و از مرزها وارد ایران می‌شوند و برآوردی از مهاجران غیرقانونی در دسترس نیست.

حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، جمعیت افغانستانی‌های ساکن ایران را حدود پنج میلیون نفر تخمین می‌زند و برخی رسانه‌های ایران نوشته‌اند که جمعیت مهاجران تا هشت میلیون نفر رسیده است.

بازار مسکن ایران زیر فشار مهاجران

هرچند منبع دقیقی برای اعلام جمعیت افغانستانی‌های مهاجر ایران وجود ندارد؛ اما اگر اعداد ادعا‌شده صحت داشته باشد، باید گفت که جمعیت افغانستانی‌های ایران معادل جمعیت برخی کشورهای کوچک همسایه شده است.

این اتفاق از نظر منوچهر بهرویان، کارشناس اقتصاد مسکن، یک مشکل جدی برای آینده بازار مسکن ایران است. او به «شرق» توضیح می‌دهد که بحران آب در دهه‌های آینده بسیاری از شهرها و زمین‌های مسکونی ایران را غیرقابل سکونت خواهد کرد و سیل مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران و رشد تقاضای زمین و مسکن در حالی رخ می‌دهد که مساحت زمین‌های قابل سکونت ایران به دلایل مختلف از‌جمله بحران آب کم و کمتر می‌شود و همین مسئله می‌تواند در آینده موجب بحران زمین شود. چنان‌که در همین زمان هم دولت برای تأمین زمین واحدهای مسکن حمایتی با مشکلات متعدد مواجه بوده است.

هرچند مصطفی‌قلی خسروی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک کشور، به «شرق» می‌گوید هیچ مشاور املاکی حق ندارد به خارجی‌هایی که مجوز اقامت ندارند، خانه اجاره بدهد و اگر اتحادیه متوجه این موضوع شود، آن واحد صنفی را تعطیل می‌کند؛ اما یکی از مشاوران املاک منطقه زیباشهر قرچک با اشاره به افزایش محسوس تقاضای اجاره‌خانه از سوی افاغنه در این منطقه می‌گوید که معمولا صاحبکارها و کارفرمایان ایرانی برای افغانستانی‌ها خانه اجاره می‌کنند و خودشان مستقیم به بنگاه‌های املاک مراجعه نمی‌کنند.

او توضیح می‌دهد صاحبخانه‌های ایرانی تمایل چندانی برای اجاره خانه به مهاجران افغانستان ندارند؛ اما در شرایطی که عرضه ملک اجاره، تغییر چندانی نداشته، افزایش تقاضا می‌تواند اجاره‌ها را بالا ببرد.

تحمیل فشار مهاجرت بر دوش فقرای ایران

اکبر شوکت، رئیس کانون سراسری انجمن‌های کارگران ساختمان هم نسبت به ورود بی‌ضابطه مهاجران افغانستانی به ایران انتقاد دارد و به «شرق» می‌گوید به‌تازگی شکایت کارگران ساختمانی به تشکل‌های صنفی افزایش داشته است. کارگرانی که از کارفرمایان به دلیل به‌کارگیری کارگران افغان شاکی شده‌اند.

او می‌گوید که کارگران ساختمانی قشر فقیری هستند و در ایدئال‌ترین حالت ممکن فقط شش ماه در سال سر کار هستند و بقیه ماه‌های سال را به بی‌کاری می‌گذرانند.

او ادامه می‌دهد: دستمزد کارگران ساده به شرط آنکه تمام ماه را سر کار باشند، کمتر از حداقل حقوق کارگران در ایران است و کارگران نیمه‌ماهر بین ۲۰ تا ۲۵ درصد بیشتر از حداقل حقوق دریافت می‌کنند. این در شرایطی است که استادکاران با ۲۵ تا ۳۰ سال تجربه کار فقط ۱.۵ برابر حداقل حقوق کارگران در ایران مزد می‌گیرند که اگر بخواهیم این ارقام را بر ماه‌های بی‌کاری کارگران ساختمانی تقسیم کنیم، به اعداد غم‌انگیزی می‌رسیم.

انحصار بازار برخی مشاغل در دست افغانستانی‌ها

شوکت با تأکید بر اینکه حدود ۵۰ درصد کارگران ساختمانی ایران مستأجر هستند، می‌گوید که برخی کارگران افغانستانی در ایران تبدیل به پیمانکار و کارفرما شده‌اند و این کارفرمایان فقط کارگران هم‌وطن خودشان را سر کار می‌برند.

شوکت می‌گوید این مسئله می‌تواند در آینده بازار کار کارگران ساختمانی را به طور کامل از دست ایرانی‌ها خارج کند و از آنجا که کارگران ساختمانی به‌ویژه در استان‌های محروم و کارگرنشین جزء طبقات ضعیف جامعه هستند، فقر بین ایرانیان را گسترش می‌دهند.

شوکت تأکید می‌کند پیشروی افغانستانی‌ها در تسخیر بازار کارگران ساختمانی ایران به حدی بوده است که در برخی فنون مانند نمای سنگ رومی، بازار را کامل از دست ایرانی‌ها خارج کرده و اعداد گزافی برای دستمزد خود طلب می‌کردند و کار تا آنجا پیش رفت که کارگران ایرانی شاغل در این زمینه مجبور به تغییر شغل شدند. در نهایت اینکه هیچ کارگر ایرانی نبود که بتواند این فن را کار کند و تشکل‌های صنفی دوباره به آموزش کارگران ایرانی روی آوردند تا بتوانند بازار این شغل را از انحصار افاغنه خارج کنند. این فعال کارگری تأکید می‌کند در برخی مشاغل مانند تولید کفش دست‌دوز یا دامداری در شهرهایی مانند قم افاغنه کارفرما شده‌اند و بازار را تقریبا به طور کامل از دست ایرانی‌ها گرفته‌اند و ادامه این روند می‌تواند بسیاری از مشاغل کارگری را از دست قشر ضعیف ایران خارج کند.

توزیع غیرمستقیم یارانه بین افغانستانی‌ها

مهاجرت بدون ضابطه افاغنه به ایران می‌تواند کشور را درگیر کسری بودجه بیشتر کند. آلبرت بغزیان، اقتصاددان با اعلام این نکته به «شرق» می‌گوید که در ایران غالب کالاها از آب و انرژی تا غذا و حمل‌ونقل مشمول یارانه می‌شوند و سیل مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران می‌تواند تقاضا برای کالا و خدمات یارانه‌ای را افزایش ده و در شرایطی که اقتصاد کشور رشد درخور‌توجهی نداشته، درگیر کسری بودجه شود. به گفته این اقتصاددان از آنجا که محل تأمین کسری بودجه غالبا چاپ پول است، این اتفاق می‌تواند منجر به تورم بیشتر و فقیرتر‌شدن ایرانی‌ها شود.

بغزیان البته تأکید می‌کند که اگر مهاجرت افاغنه به ایران ضابطه‌مند باشد و آنها در مشاغلی که کارگران ایرانی برای آن تقاضا ندارند، به کار گرفته شوند، می‌تواند هزینه تولید در ایران را کاهش دهد و تأثیر مثبت دارد.‌به گفته این اقتصاددان ساماندهی مهاجرت افاغنه به ایران می‌تواند بخشی از آثار منفی مهاجرت افغانستانی‌ها بر اقتصاد ایران را کاهش دهد و حتی به امتیاز تبدیل کند.

* طی روزهای آینده، شرق یک پرونده ویژه با نگاهی اجتماعی در این رابطه منتشر خواهد کرد
روزنامه شرق

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است