رانت حکومتی اعطای بورسیه‌های تحصیلی دولتی به وابستگان و مدیران جمهوری اسلامی و…- ضیاء مصباح


رانت حکومتی اعطای بورسیه‌های تحصیلی دولتی به وابستگان و مدیران جمهوری اسلامی سابقه‌ای طولانی و تقریبا به درازای عمر این حکومت دارد. این رانت، به یک جناح سیاسی نیز اختصاص نداشته و هر دو جناح موسوم به “اصلاح‌طلب” و “اصول‌گرا” از آن بهره‌مند شده‌اند. احمد توکلی، نماینده‌ی چندین دوره مجلس شورای اسلامی که خود از این رانت بهره‌مند شده، در سال ۱۳۹۱ در گزارشی اعتراف کرد که در حالی که هنوز دانشجوی مقطع کارشناسی بوده، با سفارش رهبر جمهوری اسلامی و دستور “مصطفی معین” وزیر وقت علوم در دولت هاشمی رفسنجانی، بورسیه وزارت علوم برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه ناتینگهام انگلستان را دریافت کرده است.

او در آن نامه به نقل از “مصطفی معین” (اصلاح‌طلب) نوشته که پیش از او، «تعداد زیادی از نمایندگان و وزرای سابق» از جمله افرادی چون «رحمان دادمان و محسن میردامادی» نیز به شیوه مشابه بورسیه تحصیل در انگلستان را دریافت کرده‌ بودند.

«داستان ادامه تحصیل من از این قرار بود که در آبان ۱۳۷۱، در حالی که سال آخر دوره کارشناسی را در دانشگاه شهید بهشتی می‌گذراندم، طی نامه‌ای به مقام معظم رهبری شرح دادم که در راستای تلاش برای تدوین اقتصاد اسلامی و تقویت جهت‌گیری‌های درست در علم اقتصاد، ضروری است که تعدادی از کسانی که به تمامیت اسلام و اقتضائات بومی اعتقاد دارند و فلسفه علم می‌دانند، به آخرین مدارج علم رایج اقتصاد برسند و عالم این رشته شوند تا بتوانند به طراحی اقتصادی متناسب با مبانی اسلام و نیازهای ایران بپردازند. عرض کردم که من خود را برای این کار مهیا می‌دانم ولی چون سنم حدود ۴۲ سال است، در صورت ادامه تحصیل در ایران که سیستم آموزش عالی آن امریکایی است و اصطلاحاً By Course نامیده می‌شود، اخذ PhD شش تا هفت سال به طول می‌انجامد. ولی اگر در یکی از کشورهایی که سیستم انگلیسی دارند که آن را By Research می‌خوانند، تحصیل کنم، علاوه بر آنکه نسبت به داخل، از اعتبار علمی بالاتری برخوردار است (که مهم است)، با همت دانشجو این زمان به نصف سیستم ایران قابل تقلیل است. خواسته‌ام این بود که سرمایه‌گذاری روی افرادی مانند بنده با سوابق اجرایی متنوع، بازدهی بالاتری برای مردم خواهد داشت. مقام معظم رهبری با این استدلال موافقت فرمودند و دستور به آقای معین داده شد که بورسیه شوم. آقای معین هم‌دوره بنده بود در دانشگاه شیراز. من دانشجوی مهندسی برق و الکترونیک بودم و او دانشجوی پزشکی. به دلیل پیشگامی در مبارزات دانشجویی و سوابق سیاسی، مورد علاقه و احترام آقای معین بودم. وقتی به آقای دکتر معین مراجعه کردم به من گفت به خود من هم می‌گفتی این کار را می‌کردم چون به همان استدلال تو برای آقا، من تا حالا به افراد زیادی از نمایندگان یا وزرای سابق بورسیه داده‌ام و افرادی مانند شهید دادمان و میردامادی را نام برد

…………………………………………………………………………………

از همراهان آقای سید محمد خاتمی که در سال ۱۹۹۹) داستان کماکان بعد از۲۰ سال در پی ۲۰ سال قبل آن ادامه دارد ) به سنگاپور رفته بودند تعریف میکرد

بعد از دیدار با رییس جمهور سنگاپور، از ایشون خواستیم اگه امکان داره جلسه ای با آقای لی کو آن یو ،‌ داشته باشیم

آقای آن یو،‌ بازنشسته شده بود و هر از گاهی به عنوان مشاور در کاخ ریاست جمهوری حضور پیدا می کرد.

جلسه هماهنگ شد و ما به دیدن ایشان رفتیم

بعد از سلام و احوالپرسی، آقای خاتمی گفت: نمیخواهیم وقت شما رو زیاد بگیریم، فقط یک سوال!!!.

به نظر شما ایران میتونه مثل سنگاپور رشد کنه و به چنین موفقیت عظیمی برسه؟!

آقای آن یو، یه کم فکر کرد و گفت: نه!!،‌ متاسفم.

همه ما جا خوردیم و اصلا فکر نمیکردیم چینن جواب تند و به دور از دیپلماسی را از آقای آن یو بشنویم!.

برای همین رییس جمهور و تیمی که همراهشون بودیم در سکوت و شرم غرق شدیم!!.

آقای آن یو، بعد توضیحاتی میده که تمام حرف اصلی نوشته من این چند خط توضیحات ایشونه!!.

به نظرم این توضیح برای تمام کشورهای جهان سوم میتونه مثل یه نقشه گنچ باشه!!، البته به شرطی که به دنبال گنج باشیم!!!

آقای آن یو گفت:

۳ دلیل اصلی داره که شما نمیتونید مثل سنگاپور بشید!!!

۱. ایدئولوژی:

شما ایدئولوژی خاصی دارید و معتقدید، زندگی اصلی بعد از مرگ شروع میشه.

برای همین این دنیا و زندگی دنیوی را به اندازه کافی جدی نمیگیرید!! و دلتون را به جهان بعد از مرگ خوش کردید!!.

خوب معلومه کسی که این جهان را جدی نگیره برای مدیریت و سرآمدی در این جهان هم به اندازه کافی تلاش نمیکنه!

ولی ما اعتقاد داریم ، همین دنیا تنها چیزیه که داریم و به همین جهت تمام تلاشمون را میکنیم تا بهترین دنیا را برای خودمون بسازیم!!.

۲. رویکرد :

شما رویکرد متفاوتی نسبت به مسأله ها و مشکلات دارید!!.

وقتی ما با یک مشکل مواجه میشویم، مشورت میکنیم. اگر امکان حل اون مشکل و مسأله به نفع ما باشه،‌ پیش میریم و تمام تلاشمون را میکنیم. ولی اگه متوجه بشیم و تو مشاوره ها هم به این نتیجه برسیم که طرف مقابلمون برنده میشه،‌ دیگه مبارزه نمیکنیم!! و میریم با طرف مقابلمون مشکلمون رو با مسالمت حل میکنیم! و وقتمون را بیشتر از این صرف جنگیدن با کسی که در نهایت برنده خواهد بود، نمیکنیم!!.

ولی وقتی شما با یک مسأله مواجه میشوید، مثل ما مشورت میکنید. اگر به شما گفته بشه که در این مسأله شما برنده نخواهید شد و برنده نهایی طرف مقابل شماست ، به جای اینکه بروید و با طرفتون مشکل را با مسالمت حل کنید، با زور و پول و اعتقاد و نسل در نسل به مبارزه با اون طرف می روید!! و برای همین همیشه تعداد مشکلاتتون بیشتر از تعداد راه حل هاتونه!!!

آقای آن یو گفته بود: نسلی که برای خودش و نسلهای بعد از خودش به جای راه حل، مشکلات قدیمی را به ارث بذاره نمی تواند مثل سنگاپور رشد کنه!!!

۳. تصمیم گیری سیاسی و اقتصادی کشور در دست نظامیان:

آقای‌ آن یو در توضیح سومین دلیل عدم رشد کشورهای جهان سوم گفته:

نظامی ها بر اساس یک خط فکری خاص و بدون انعطاف حرکت میکنن. این روش برای جنگ و پاسداری از حریم کشور مناسبه، اما در تصمیم گیری ها ی سیاسی و اقتصادی نیازمند خطوط فکری متفاوت و انعطاف پذیری بسیار زیادیم.

هیچ کشوری را پیدا نمیکنید که سیاست و اقتصاد در دست نظامیان اون کشور باشه،‌ و اون کشور رشد قابل توجهی داشته باشه!!!

!روز پدر گرامی و سیزده فرودین روز طبیعت خوش باد

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است