تفسیری بر شرایط اقتصادی : ضیاءمصباح



سال بگذشته نظام فاقد نظم و برنامه، برآمده از دستور «محرمانه گی داده ها» از آمار «فروش نفت» و «تشکیل سرمایه ثابت ناخالص» تا فعالیت‌های «ساختمانی»، «تجاری» و «تورم» حتی اعلام تعداد «نوزادان دارای معلولیت» و … طفره رفته و آمار آن را «محرمانه» اعلام کرده است، هرچند با تعریفی حکومت می‌تواند «آمارهای بی‌پایه» برای روحیه دادن منتشر کند اما حقیقت را پنهان نتواند کرد ، همچنانکه که «داده‌های CIA درباره ما از داده‌های رسمی رژیم جامع‌تر است»
پر واضح است که اقتصاد حاصل عملکرد حکومت با بحران‌های بزرگی از جمله، فساد کلان در مجموعه‌های حکومتی مرتبط با بخش‌های کلان تجارت و بازرگانی، دخالت گسترده دولت در بازارها، نبود استقلال نهادهای صنفی، تحریم نظام بانکی (به‌دلیل رفتارهای مناقشه‌برانگیز حکومت و رکود تورمی) مواجه شده ،که نبود آمار دقیق و قابل استناد، هرگونه امکان تحلیل و برنامه‌ریزی عملیاتی را حتی توسط افراد خودی آنهم برای کوتاه مدت، با چالش روبرو کرده است …
و‌ اما بعد :
* ملک محمود که سالیان همچون جماعت اخیر بدون صلاحیت در نقش «کارپرداز بزرگ» خود و مردمان ساده لوح را سر کار بگذارده بود و «قطعنامه دانش» را ارزانی خاص و عام …
در تنگای کنترل و نظارت بر قیمت مایحتاج روزانه مردمان گرفتار معاش … راه « نارمک » را به آنان نشان میداد – که بعنوان نمونه قیمت «گوجه فرنگی» در آن ایالت دویست تومان ارزانتر است و انصافا در حدود ۱۲ سال قبل درست میگفت …
در آنزمان گوجه ای را که همین امروز البته در تنگنای قافیه چنانکه افتد و دانی ! بقیمت کیلوئی شصت هزار توان «شمردم هر واحد ! در مقیاس کوچک معادل ۵ هزار تومان» ابتیاع کردم … کیلوئی ۱۵۰۰ ریال بود یعنی معادل ۴۰۰ برابر رشد قیمت که ای کاش نیمی از آن نصیب کشاورز یا تولید کننده دیاری مانند جیرفت می شد …
هر چند این افزایش شدید و کاذب میتواند موقت باشد ولی مقدمه ایست بر اجرای سیاست «عرضه و تقاضا» که در جوامعی میتواند ملاک و حاکم باشد که «هر چیز در جای خود قرار گرفته» و مشابه روزگارمان در این دیار گرفتار جهل و فساد … «انتصابات در تمامی سطوح» بر اساس خودی و ناخودی ! صورت نگرفته باشد …
که مافیای گوجه این روزها ببهانه سرد شدن هوا در سرمزرعه و در میاد ین چنان میکنند که مطابق معمول به بهانه «عرضه و تقاضا» هر واحد از این محصول مورد نیاز مبرم هر روزه خانواده ها، کوس رقابت با «موز» می زند … و این آغازیست بر افزایش سایر اقلام …..به این ترتیب که افزایشی معادل ۳۰۰ درصدی را کم وبیش باید درپیش دید و نیست مگر نبود انگیزه خدمت و انجام وظیفه که یکی از دلایلش عدم تکافوی دخل و خرج برای میلیونها فرد شاغل و بازنشسته حقوق بگیر ثابت در سطح کشور-میباشد .
حکومت یکدست مشغول به تهیه مقدمات و موخرات انتصخابات اسفند ماه در پیش، که انصافا در این باب ید طولائی در برنامه ریزی و مهندسی آنهم با سیاست «هرچه درجه علمی، شایستگی منتخبین برای ورود، و تعداد آراء ماخوذه واردشد گان به همین مجلس منتصب، با همه طول و عرض کمتر !اعتراض و ایستادگی آنان در مقابل سیستم «سلطه»، نا چیز تر و بتبع ویژگیهای داوطلبان گزینش و بر گزیده شده از میان : ناصالح، مطیع و سرسپرده ترین ! …..تعداد رای دهندگان نیز رو به کاهش، و اداره جلسات همراه با مباحث مطرح که زمانی پایگاه عصاره ملت عنوان شده بود و هیچوقت مگر تاحدودی در مجلس اول که نظاره گر بودیم (و اکثریت نمیتوانند بیاد بیاورند ..) تحقق نیافت، و با بودن امثال قالی باف ها اسانتر و با درد سر کمتر….
و فقط ژست برگزاری آنهم با تبلیغات وسیع بدون محتوی در این منطقه ( آنهم با معیارهای عقب مانده و نامناسب زمان و مکان … ) که اغلب کشورهای عربی که بتوسعه و پیشرفت واقعی مملکتشان اهتمام دارند و رفاه عمومی بخوبی قابل رویت .. به آن کاری نیست …
متولیان بخش مربوطه، با تفسیر به رای واستناد رندانه به موضوع عرضه و تقاضا ، در بسیاری موارد کنترل و نظارت را با آنهمه خدم و خشم به امان خدا رها نموده اند و بقول ظریفی (البته نه از جنس آقا جوادمان ؟!) که میگفت :
حال که تمامی طبقات خواهان استقرار شایسته ترین ها بر مناصب امور، مدافع کشف حجاب و حمایت از بانوان شجاع این سرزمین اهورائی در بودن اعضاء دالون وحشت در راهروهای ایستگاههای مترومیباشند … و به قول «به اصطلاح وزیر کشور» خود جوش و داوطلبانه برآمده از وظیفه شرعی خود را مکلف می بینند و نمیتوان در مقابل این عمل مقدس ایستادگی کرد …
همه و همه… با نگاهی تمسخرآمیز می گذرند … و یا منتظر کوچکترین فرصت برای حضور فیزیکی در عرصه خیابان میباشند، مستحق چنین عکس العملی در تامین مایحتاج روزانه ،که مثالش را آوردیم …

هر چند گذاشتن نام «خودجوش » روی گروهی از ماموران با لباسهای متحدالشکل، دوربین و تجهیزات در ایستگاههای مترو، نه تنها سازماندهی و وابستگی این افراد را پنهان نمی‌کند؛ بلکه نگرانی در مورد عدم مسئولیت پذیری دستگاههای رسمی نسبت به رفتار و پیامدهای این ماموران نظیر فاجعه مرگ مهساها را افزایش می‌دهد … همچنانکه همین امروز :
بلومبرگ در رابطه با اوضاع اقتصادی مقصود اصلی این نوشته – گزارش داد که : ظرف ۱۰ سال جمعیت فقرا در ایران حاصل درایت جماعت ده میلیون نفر افزایش داشته است. …..که حدیث مفصل خواندن دارد .
امید اینکه علاقمندان به آزادی و حفظ ارزشهای انسانی، پیروان پندار، گفتار و کردار نیک بعبارتی سلامت رفتار و صداقت دست بکاری زنند که غصه سر آید …
که در پی آن در دسترس قرار گرفتن اعتبار پیشین جهانی، توسعه و پیشرفت در رابطه با منافع و مصالح ملی، بازگشت اعتبار منطقه ای و برقراری روابط اصولی بین المللی، نهایتا بالا رفتن ارزش پول در دست مردمان این دیار تا بتوانند در نافرمانی مدنی با حداقل هزینه به حکومت مزین به جهل مرکب و فساد عمیق سراسری ،پایان دهند …
که میسور نیست مگر احساس مسئولیت و تصمیم جمعی به برون شد از منیت و تک روی، که این نیز ریشه در مسائل فرهنگی – اقتصادی دارد و شرط اصلی آن برطرف شدن محدود نگری ، تقویت روحیه کار جمعی و با هم بودن … که بجز از کشته ندرویم !

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است