به‌یاد غلامعلی بسکی، پیشگام و بنام‌ترین کوشنده زیستبوم ایران


غلامعلی بسکی، پیشگام و بنام‌ترین کوشنده زیستبوم ایران بامداد روز چهارشنبه (۲۳ مرداد ۱۳۹۸) درگذشت.
او بنیاد جهانی دکتر بسکی را با عنوان «مکتب حرمت حیات» با هدف حفظ محیط زیست راه‌اندازی کرد.
غلامعلی بسکی در سال ۱۳۱۰ در سبزوار به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی خود را در همین شهر گذراند و در سال ۱۳۴۵ از دانشگاه علوم پزشکی ایران با درجه تخصص جراحی زنان فارغ‌التحصیل شد.
به نوشته رسانه‌های ایران او که به “بابا بسکی” معروف بود از سال ۱۳۴۹ با دوری از زندگی شهری، تصمیم گرفت در جنگل گلستان ساکن شود.
گذشته از تاسیس بیمارستان، تاسیس زایشگاه دکتر بسکی، مدرسه تیزهوشان و همچنین خانه ریاضی استان گلستان و سرای گاندی (تیزهوشان فقیر در روستاها) از جمله فعالیت‌های خیریه او بوده است.


گفت وگو با غلامعلی بسکی، چهره نام آشنای محیط زیست ایران (مژگان جمشیدی/شرق | تیر ۱۳۸۴)

هیچ کس حق ندارد ما را بکشد

دکتر غلامعلی بسکی، عاشق و مدافع شوریده محیط زیست و چهره نام آشنای محافل زیست محیطی کشور دو هفته قبل با وقف منزل مسکونی خود در خیابان جمالزاده، نخستین خانه محیط زیست تهران را افتتاح کرد. دکتر بسکی، پزشک و جراح متخصص در رشته زنان و زایمان است که پیش از این ریاست بزرگ ترین بیمارستان شهرستان گنبد را برعهده داشت اما اکنون سال ها است که طبابت را کنار گذاشته و به عنوان یک مدافع محیط زیست به مبارزه علیه عوامل تخریب محیط زیست در کشور پرداخته است. بسکی یک چهره آشنا در مطبوعات و صدا و سیمای ایران است و بارها در گفت وگو با رسانه ها از آلودگی و تخریب محیط زیست و انقراض گونه های جانوری فریاد گلایه برآورده است. شاید مهمترین دغدغه خاطر او که بارها در مصاحبه های تلویزیونی نیز به آن اشاره کرده احداث آزادراه تهران – شمال باشد؛ آزادراهی که بی شباهت به جاده مرگ نیست و برای احداث آن کوه های سر به فلک کشیده البرز را با دینامیت خرد کردند و میلیون ها تن خاک و سنگ را در دل دره های طبیعی منطقه پر کردند، رودخانه چالوس را تغییر مسیر دادند و میلیون ها متر مربع از زمین های اطراف آن را به سوداگران زمین و ویلاسازان واگذار کرده اند…
بسکی وقتی از تخریب جنگل سخن می گوید، فریاد می زند و اشک می ریزد و همه عوامل تخریب را به خدا واگذار می کند. علاقه وافر او به طبیعت باعث شد تا سرانجام زندگی شهرنشینی را وداع گوید و اکنون بیش از ۳۰ سال است که در جنگل های گلستان زندگی می کند. بسکی بر این باور است که نسل حاضر بدون توجه به اهمیت محیط زیست و ارزش حیاتی منابع و ذخایر تجدیدناپذیر، آزمندانه به نابودی آنها کمر بسته است و اگر دیر بجنبیم از زیبایی های طبیعت ایران دیگر چیزی باقی نخواهد ماند. او شخصیت کاملاً متفاوت و مجزایی در مقایسه با دیگران دارد. موشکافی و تحلیل های او از بزرگ ترین معضل حال حاضر کشور یعنی تخریب و آلوده سازی محیط زیست کارشناسان علوم اجتماعی و اقتصادی را می طلبد تا با ریز کردن و بازبینی مجدد برنامه های کشور گام های موثری برای حل آن بردارند. بسکی صاحب ۵ باب منزل مسکونی در تهران، مشهد و یک مزرعه چند هکتاری با ۲۰۰ راس گاو شیری در شهرستان گنبد است که همه آنها را وقف امور خیریه کرده است. خانه او در تهران به ستاد شهر سالم وابسته به شهرداری واگذار شد تا به عنوان خانه ای سبز در مرکز تهران بتواند آموزش های لازم زیست محیطی را به شهروندان بدهد و از طرف دیگر مرکزی باشد برای گردهمایی و هم اندیشی گروه های زیست محیطی در تهران.
•خانه ای برای محیط زیست تهران
راس ساعت ۹ صبح قرار بود خانه محیط زیست تهران با حضور رئیس سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران، شهردار منطقه و جمعی از مسئولان و مدیران شهرداری و NGOها افتتاح شود اما به دلیل تاخیر افراد زمان افتتاحیه به ساعت ۳۰/۱۰ موکول شد. بنابراین از سالن خارج می شوم و به حیاط می روم. دکتر بسکی در حیاط مشغول قدم زدن است. موهای سفید او که از زیر کلاه پارچه ای بیرون آمده در زیر نور خورشید برق می زند. ظاهری لاغراندام دارد. پیراهن آبی آستین کوتاه و شلوار سرمه ای به تن کرده است. پیرمرد ۷۴ سال سن دارد و بیشتر اوقات در جنگل های گلستان به سر می برد اما حیاطی چون بهشت کوچک برای خود ساخته بود. از پلکان بالکن که پائین بروی همه حیاط باغچه است. حیاط منزل با گل و باغچه مزین شده و حتی یک بلوک موزاییک هم وجود ندارد. با بلوک های سنگی که با فواصل معینی روی خاک ها قرار گرفته فضایی برای قدم زدن در میان این باغچه بزرگ ایجاد شده است. یک درخت اکالیپتوس بزرگ در ابتدای ورودی حیاط قرار دارد که تا طبقه سوم منزل بالا رفته است. تقریباً دو سوم فضای حیاط را یک درخت انگور بزرگ که بر روی داربست کشیده شده احاطه کرده و سایه بان زیبایی را در حیاط ایجاد کرده و بر بالای سرمان خوشه های بزرگ انگور نرسیده است که به چشم می خورد. تک و توک در هر گوشه درختی کاشته شده و در کنار آن بوته های کوچک گل جعفری و… با نظم هرچه تمامتر کاشته شده است. دکتر بسکی برای ما از سیستم فاضلاب منزلش می گوید. سیستمی که با فاضلاب منزل همه ما متفاوت است. او از آن سیستم به عنوان یک روش بیولوژیک یاد می کند و با دقت هرچه تمام تر آن را برای ما توضیح می دهد. می گوید: تا قبل از اینکه از این روش برای دفع فاضلاب استفاده کنم خانه پر از سوسک بود، نیمه های شب که از خواب بیدار می شدم سوسک ها از اتاق گرفته تا حیاط رژه می رفتند. اینقدر زیاد بودند که حتی لشکریان چنگیز هم به گرد پای آنها نمی رسیدند.
گفتند: سم بریز. ریختم ولی سوسک ها کم نشدند. گفتند: بیشتر بریز، گفتم من با سم مخالفم. اما از وقتی این روش را مورد استفاده قرار دادم خودبه خود جمعیت سوسک ها کم شد.
در انتهای حیاط دو اتاق و یک آشپزخانه کوچک و یک حمام و دستشوی قرار دارد. ما را به داخل اتاق هدایت می کند. یک کاناپه و چند صندلی کهنه در گوشه اتاق قرار گرفته بود و وسایلی که روی آنها چیده شده بود. وسایل خانه بسیار محقرانه و قدیمی بود و زیر پای ما یک موکت حصیری بود و در کنار اتاق شیشه های پر از آب قرار گرفته بودند. داخل بعضی از شیشه ها گندم و جو و حبوبات و… بود. روی میز و کنار تلفن یک جلد قرآن مجید و دیوان اشعار مولانا و حافظ به چشم می خورد. آن طرف اتاق یک فرش قدیمی لوله شده بود و چند کارتن پر از خرت و پرت و لباس. توی یک سبد چندتا نارگیل و انبه بود و در مقابل آن، پیاز و سیب زمینی و هویج. دکتر بسکی، سال ها است رژیم گیاهخواری اتخاذ کرده و مدعی است از وقتی از گیاهان به صورت خام تغذیه می کند، تمام بیماری های گذشته را از دست داده است. می گوید: عزیزان من، فرزندان من، به آن اندازه که نیاز دارید بخورید امروز ثابت شده بین کم خوری و طول عمر رابطه مستقیم وجود دارد و من در طول زمان از این مسئله بهره بردم و در بدنم آزمایش کردم. من بهترین واکنش سلامتی را با خام خواری گرفتم. گوشت می خوری باید منتظر بیماری های بدخیم هم باشی. روغنی که می خورید دو فرموله است. آبی که می خورید سرشار از کلر است و هوایی که از آن تنفس می کنید پر از دود و سرب است. من ۸-۷ مورد بیماری لاعلاج داشتم. برونشیت چرکین مسری که هرچند ماه یکبار تکرار می شد. سودا، بی خوابی، واریس پا، کلیت روده بزرگ، پروستات، آب مروارید چشم، دیسک کمر و بالا بودن اسید اوریک ام را با رژیم گیاهخواری و خام خواری و ورزش درمان کردم. او درباره غذای خود می گوید: غذای من سال ها است که فقط غلات، حبوبات، میوه، سبزی و خشکبار خام است. صبح ها چای سبز می خورم و چند حبه سیر و بعد هم برای اینکه دهانم بوی سیر ندهد دارچین می خورم. وعده بعد یا میوه و سبزی خام می خورم یا حبوبات. حبوبات را چند ساعت در آب خیس می کنم تا نرم شود بعد استفاده می کنم. ترکیب ۳ قاشق جو، ۳ قاشق گندم و ۳ قاشق شلتوک هم چیز خوبی است، آنها را داخل آسیاب می ریزم تا پودر شوند بعد با عسل مصرف می کنم.
تصورش یک کم سخت است ولی در یخچال را که باز می کند فقط میوه و سبزی است. او از سبزی های تهران که با فاضلاب آبیاری می شود استفاده نمی کند. سبزی ها و میوه ها را حتی الامکان از مزرعه خود می آورد و مصرف می کند. یک بشقاب خرمای تازه بوشهری در طبقه بالای یخچال است. بقیه خیار و گوجه فرنگی، کاهو، کلم، انواع سبزی به ویژه «خرفه» بادمجان، کدو… توی یخچال قرار داده شده. هر تکه از آن را به شکل خام می خورد و از خرما به ما تعارف می کند. از او درباره شیشه های آب می پرسم و پاسخ می دهد، شما بیچاره ها آب کلردار می خورید. اما من آب چشمه می خورم. هر ۳-۲ روز یک بار اگر تهران باشم می روم دارآباد و از آنجا از یک چشمه با گالن آب می آورم و توی شیشه ها می ریزم. در گلستان هم آب چشمه به وفور یافت می شود!
دکتر بسکی به رغم اینکه سال ها است گوشت و تخم مرغ و چربی و حتی غذاهای آب پز نخورده ولی از سلامتی عجیب و بی نظیری برخوردار است. با تمام فریادها و غم ها و حرص وجوش هایی که برای تخریب محیط زیست دارد ولی باز هم در عین حال سلامت است. به گفته کارمندان ستاد شهر سالم که اکنون چند روزی است از صبح در خانه محیط زیست حضور دارند او هر روز صبح ۱۰۰ بار در حالت خوابیده روی زمین شنا می رود! و برای اینکه ما هم باور کنیم در حضور مسئولان شهرداری ۳۴ بار شنا رفت و بعد هم وقتی به اصرار مسئولان از جا برخاست نه تنها نفس نفس نمی زد بلکه رنگ و رویی عادی و طبیعی هم داشت.
بسکی ۳۰ سال است صابون مصرف نکرده (جز برای کف دست در وقت غذا آن هم در شرایطی که تهران و بیرون از خانه باشد). در تابستان و زمستان هر روز ۳ دقیقه زیر دوش آب سرد می ایستد. موهایش را فقط با آب می شوید. می پرسم: لباس ها را چطور؟ می گوید: این پودرهای شوینده خودش مخرب محیط زیست است در حالی که آب، خورشید و خاک سه عنصر پاک کننده هستند. لباس ها را با آب می شویم و در زیر نور خورشید پهن می کنم تا ضدعفونی شوند! از او درباره ظرف غذا می پرسم که چطور بدون مواد شوینده آنها را می شوید؟ می گوید: غذا که چربی ندارد نیاز به این مواد ندارد. من ظرف هایم چرب نیست. میوه و سبزی که چرب نیست، گردو، فندق و بادام ظرف غذا را کثیف نمی کند. پس با آب پاک می شود. دکتر بسکی با واژه زباله به طور کلی بیگانه است و می گوید: من زباله ندارم. من خام خوار هستم و همه اجزای میوه و سبزی را اگر فاسد و خراب نباشد می خورم. پوست گردو و بادام زمینی و پیاز و… هم که زباله نیست. دفن می کنم تا به خاک تبدیل شود. پلاستیک هم استفاده نمی کنم. از کیسه پارچه ای استفاده می کنم و اگر هم پلاستیک باشد با آب می شویم و مجدداً استفاده می کنم.او از دروغ و نیرنگ، فریب و زر و زور به شدت انتقاد می کند و می گوید: با قناعت و فقر زندگی کنید بهتر از اینکه خودتان را به مقام و زر و زور بفروشید. به تمام تمناهای غیرمشروع باید نه گفت. عاشقم من برفن دیوانگی، شیرم از فرهنگ و از فرزانگی … من عاشق خدا و طبیعت او هستم و از این همه حرص و ولع آدم ها برای جمع کردن مال و منال در حیرتم. مولانا می گوید: در بهاران کی شود سرسبز سنگ. خاک شو تا گل بروید رنگ رنگ.بسکی با ولع و عشق درباره حیوانات صحبت می کند و می افزاید: من به همه موجودات اعم از پرندگان، خزندگان، دوزیستان، گیاهان، آبزیان و… عشق می ورزم. مار هم حق زندگی دارد. من مار کبری بر سینه یک پیرمرد دیدم که زیر درخت خوابیده بود، به محض بیدار شدن مار را به آرامی از خود دور کرد و حیوان هم بی جهت آزار نرساند و رفت. هیچ کس حق کشتن حتی مار را هم ندارد چون این حیوان هم مانند دیگر حیوانات در چرخه حیات بسیار مفید و مثمرثمر است.
دکتر بسکی از فرزندانش می گوید: از دخترش که سال ششم رشته پزشکی بود ولی به دلیل مسائل سیاسی از دانشگاه تهران اخراج شد. او اکنون در لندن زندگی می کند و در رشته جراحی زنان در دانشکده پزشکی تدریس می کند. نوه او نیز در رشته پزشکی شاگرد ممتاز دانشگاه کمبریج انگلستان است. با این وجود و با تمام علاقه ای که به دخترش دارد می گوید: بارها گفته پدر بیا چند وقتی پیش ما بمان ولی من فراموش نمی کنم که انگلستان چه بلاهایی بر سر ایران آورده است. با اینکه بسیاری از کشورهای دنیا از جمله آمریکا رفته ام ولی ایران، جای ایرانی است.
غلامعلی بسکی یک مدافع و عاشق شوریده محیط زیست با شخصیتی عجیب و غریب است. شیوه زندگی او بسیار متفاوت از ماست و بدون شک برای بسیاری از ما غیرقابل درک هم هست.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است