*ملهم از نکاتی که طی چند روز گذشته با عنوان «در پی چرائی ها»برشته تحریر امد و تا پایان دیماه ادامه می یابد –
حکومت با همه تاخیر غیرموجه ، بدلیل در اختیار داشتن منابع این مقوله – درصدد اصلاح رویه خود مشابه کنترل «نرخ
برابری قیمت ارز» با تغییر رئیس بانک مرکزی ! و حضور اثر بخش معاون اول در نشست سران قوا در همین امروز
برامد .
* در این رابطه خبر امروز چنین است : نوسازی نظام حکمرانی در همه حوزه ها مبتنی بر مبانی مکتب مدیریت مناسب
روز و زمان و اندیشه های سیاسی دلسوزان ملک و ملت ضرورتی است جدی که ( با بازگشتن امنیت واقعی «حاصل
توجه به خواست معترضین . و پاسخگوئی » مقصرین از راس تا ذیل … ) باید در دستور کار قرار گیرد …
دراین باب انهم از بد حادثه و با توجه به خشونت های اعمال شده با معترضین انبوه باید گفت « ببینیم و تعریف کنیم. »
اما توصیه های ما با عنوان : در پی چرائی ها !
یکم : اگر جامعه در اداره امور کشور مشارکت داشته باشد میتواند خواستار و پیگیر پاسخگویی مسئولان باشد، در غیر
این صورت مسئولان هیچ دلیل یا انگیزه ای برای پاسخگویی نخواهند داشت.
در شرایط کنونی کشور- که مشارکت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم به حداقل ممکن کاهش یافته نمیتوان
اصل پاسخگویی را مطالبه کرد و به جریان سالم اداره امور امیدوار بود!
پاسخگویی به اصل شایستگی وابستگی دارد.
در غیاب اصل شایستگی، پاسخگویی نیز رنگ خواهد باخت.
کسانیکه با نداشتن کفایت شغلی و با وابستگی به بالادستی ها منصوب می شوند تنها در برابر همان ها پاسخگو خواهند
بود،
این همان پاسخگویی درونی یا سلسله مراتبیست که اگرچه لازم مینماید ولی کافی نیست.
دویم : کارشناس در جایگاه تصمیم سازی و مدیر در جایگاه تصمیم گیریست.
کارشناسان بررسی، ارزیابی و تحلیل میکنند، و یافته های خود را در گزارشهای کارشناسی مینویسند.
گفتگوهای انجام شده در نشستهای اداری نیز معمولاً صورتجلسه و مستند میشوند
مدیران بایستی برپایه یافته ها و پیشنهادهای کارشناسی بهترین تصمیم را اتخاذ نمایند.
پیشنهادهای کارشناسی بهترین اتخاذ تصمیم را همراه می اورد .
سیم : در موارد بسیاری «مدیران ارشد رانتی » یافته ها و گزینه های پیشنهادی کارشناسی را نادیده گرفته و با نظر
خود تصمیم گیری مینمایند، تاسف اور اینکه پی امدهای تصمیم خود را نیز با این ترتیب عهده دار نمیشوند.که محصول
انرا طی ۴ دهه میبینیم
در نظام فاقد نظم و برنامه کنونی نگاه رئیس و مرئوسی جایگزین و در این نگرش کارشناس همان چیزی را مینویسد که
مدیر میخواهد ، امنیت شغلی هم ایجاب میکند که کارشناس از خواسته رئیس خود فرمانبری کند.
این چنین است که جایگاه کارشناسی از تصمیم سازی به میرزابنویسی اُفت میکند و مانع پیشرفت امور و پویایی فرد
میگردد.
چهارم : ارزشمندترین چیزی که نیروی انسانی ارایه میدهد نوآوری و خلاقیت و انچه سازمان به فرد میدهد امکان
پیشرفت شغلی متناسب با شایستگی های او ست.
کارشناس تصمیم ساز که استقلال نظر او پاس داشته میشود میکوشد نوآور و خلاق باشد
فردی که ناشی و برامده از نیاز مادی و کمبود شخصیت به اعتبار « مکن در چمنم سر زنش به خود روئی – چنانکه
پرورشم داده اند می رویم »با فرمانبرداری محض – میرزابنویس شده ، استقلال نظر خود را تدریجا از دست می دهد و
زمینه ابتکار و خلاقیت او سرکوب میشود .
پنجم : نظام اداری در درون نظام سیاسی جای دارد و نمیواند رأساً اصول اساسی مدیریت را اعمال نماید، مگر آنکه نظام
سیاسی کشور چنین گشایشی را فراهم سازد.
البته مسئولان سیاسی شایستگی را با مبانی سیاسی خود تعریف و تفسیرمیکنند. اصل شایستگی و تعاریف استواربر آن با
تعابیر و تفاسیر سیاسی خدشه برنمیدارد …..
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - اروپا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است