مائده سلطانی فرزند عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری که از ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ در زندان به سر می برد و از یکسال پیش به تقاضای آزادی مشروط و همچنین مرخصی درمانی او موافقت نشده است به کمپین حقوق بشر در ایران گفت: «چند هفته پیش نماینده دادستان به مادرم گفته که با مرخصی آقای سلطانی موافقت نشده است ولی ما هم می دانیم که دادستانی تصمیم گیرنده نیست بلکه ماموران امنیتی هستند که جلوی مرخصی یا آزادی مشروط پدرم را گرفته اند. اما کسی به این ماموران که برخلاف قانون رفتار میکنند، اعتراضی نمیکند و اجازه می دهند با زندگی یک نفر بازی شود.»مائده سلطانی در اعتراض به صحبتهای حسن روحانی، رییس جمهور ایران در تاریخ ۱۷ اسفند ماه که از جایگاه وکلا و حفظ امینت آنها در جامعه گفته بود، گفت: «آقای روحانی از وکلا در حرف هایش دفاع میکند اما در عمل جلوی بی قانونیها را نمیگیرد. چرا باید با زندگی یک نفر بازی کنیم. آن هم با زندگی کسی که با استفاده از قانون از حقوق شهروندی و انسانی موکلانش دفاع کرده و کارش را انجام داده است. آقای روحانی که خودش حقوقدان است اینها را خوب میداند، ای کاش در عمل هم کاری کند و جلوی کسانی که از اجرای قانون طفره می روند را بگیرد و اجازه ندهد با زندگی آدم ها بازی شود.»
عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر در تاریخ ۱۹ شهریور ماه ۱۳۹۰ بازداشت شد و به اتهامات تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه نظام، تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر و تحصیل مال حرام از طریق دریافت جایزه حقوق بشر نورنبرگ در دادگاه بدوی به ۱۸ سال حبس با تبعید به شهر برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۳ سال کاهش یافت و مدتی پیش با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی(قانون تجمیع مجازات) به بیشترین اتهام خود به ۱۰ سال حبس و دو سال محرومیت از وکالت محکوم شد. این وکیل دادگستری طی سالهای زندان بارها به دلیل بیماری قلبی و فشار خون به بهداری زندان مراجعه کرده و در سال ۱۳۹۲ برای ۴۱۱۱ روز در بیمارستان بستری بود که قبل از بهبودی کامل به زندان برگردانده شد. او همچنان بیمار است و نیاز به مراقبت درست و طولانی مدت دارد.
دختر عبدالفتاح سلطانی درباره وضعیت جسمی پدرش گفت: «پدرم سالهاست دچار بیماری گوارشی شده، گاهی اوقات این بیماری به دلیل غذای ناسالم زندان و فقدان امکانات پزشکی تشدید می شود. پدرم بسیار ضعیف شده، رنگ و رو پریده، لاغر و خمیده راه می رود. این وضعیت مدتهاست ادامه دارد و مثل یک مرگ تدریجی میماند.»
مائده سلطانی درباره وضعیت ناسالم بندهای عمومی زندان اوین گفت: «اتاقهای زندان نور ندارد، نم دارد و پر از حشره است. در غذایشان گوشت قرمز حذف شده و غذاها نیز بیکیفیت هستند. پزشکان متخصص در هر حوزهای چند وقت یکبار، یک روز به زندان می روند، زندانیان صف میکشند شاید نوبت به برخی هم نرسد و اگر هم برسد امکان دارد به دلیل کمبود امکانات پزشکی تشخیص درست بیماری داده نشود. حالا اگر در شرایطی زندانی احتیاج به انتقال به بیمارستان داشته باشد، انتقال او به بیمارستان چند هفته طول می کشد. اول باید نامه نگاری میان مسوولان زندان و دادستانی انجام شود. اگر دادستانی قبول کرد آنوقت باید خانواده زندانی یک نامه ای را امضاء کند که تمام هزینههای درمان و علاوه بر آن خرج روزانه سربازی که همراه زندانی خود به بیمارستان را می فرستند را پرداخت کنند.»
خانم سلطانی ادامه داد: «در این شرایط خیلی از خانوادههایی که بضاعت مالی مناسبی ندارند و قادر به پرداخت هزینه سرباز همراه و بیمارستان را ندارند کلا منصرف میشوند و زندانی بیمار در داخل زندان باقی میماند و کسی هم رسیدگی نمیکند.»
دختر این وکیل دادگستری افزود: «اما فقط اینها نیست. مشخصا در بند به زندانیان سیاسی و عقیدتی تحقیر و بی حرمتی می شود. در زندان اوین زندانیان سیاسی را بین زندانیان عادی پخش می کنند که خلاف آیین نامه سازمان زندانها و تفکیک جرائم است. غیر از این زندانیانی که خلافکارهای حرفهای هستند از سوی مسوولان زندان تحریک می شوند تا بر زندانیان سیاسی فشار بیاورند و آنها را تحقیر کنند. یعنی نه تنها این زندانیان زندگی هایشان حرام شده و حالا باید با دهها مشکل داخل زندان بسازند بلکه حتی از آرامش روانی روزمره نیز محروم شده اند.»