ضرورتی اجتناب نا پذیر :(ضیاءمصباح )


اغاز سخن با نوشته اندیشمندی وارسته
« فکر می کنم اندازه و ابعاد شخصیتی پیش کسوت های ما همین است. ….. برای ساختن سازمانی با ابعادوسیعتر نیار به شخصیت هایی با ابعاد گسترده تر داریم، که بتوانند از افزون طلبی های شخصی خود عبور و کلان تر بنگرند »
*ار ی چنین است ….مقاومت و نحوه تفکر دوستانیکه یا جرات ورود به صحنه «رفع دلایل دو گانه شدن را »انهم در این برهه ندارند و یا با تفکری مواجه اند که نگران «از دست دادن موقعیت خود» ، که با هر تعریف و استدلالی منطقی و مطلوب بنظر نمیرسد ….
*سازمان مورد نظر با همه کم و کیف ، طول و عرض ،عمق و ارتفاع ..عده و عده ، که تحت هر شرایط به احترام بنیان گذار ارجمند و بزرگوار ان« نشاید نام معتبر ان را بقلم اورد» ….. طی ۶ سال گذشته انچنان به خود زنی منطبق و برابر خواست حکومت پرداخته و نسبت به تضعیف جایگاه خود برامده از تنگ نظری و کوته بینی ،بیش از پیش همت ! گمارده ،که نمیتواند «موقعیتی » انهم از هر بعد که در تصور اید و شدنی میبود ، فراهم سازد …تا انجا که در خلوت عوامانه یکدیگر را مورد اهانت قرار می دهند
* شاید «در واقع» دیدگاهها در همین حدود و معیارفرو هشته شده….که «وای از پس امروز بود فر دائی»
*بشهادت طرفین ماجرا – سخت کوشیده ایم و« نشستن در میانه این دو جریان را» با همه سهل و ممتنع بودن ،بگواه همگان بطول سال ها با همه تهدید و تحدید ها …چنانکه افتد ودانی …..تحمل و بجان خریده ایم …..که مرد کهن خستگی ناپذیر مبری از مطامع شخصی میطلبد ….
*تا ، با همه حواشی ، حرف و حدیثها – که اغلب از ظن خود یار شده اند – دست بکاری زنیم …..که غصه سر اید ، یعنی فرا تر از حد امکان ممانعت از نابودی اعتبار ومنزلت بیشتر این یادگار دیرین که بیقین امانتی ارجمند در دست ….
صاحبنظری بیطرف گفت : در این وانفسا با این همه دغدغه و گرفتاری ها بدینگونه انهم با بودن نسل « z»در پی رفع چند گانگی در درون «جبهه ملی»انهم با عملکرد اوایل «جریان منتج به این فاجعه » قابل توجیه نیست ،مگر اینکه بخواهی به این بهانه – جانی دوباره هر چند بی رمق را برای این عنوان بیادگار مانده …بدمید ؟!
• **هنوزمی پنداریم : با نواختن تلنگر و هشدار امید وار به گرد اوردن همه هوا داران این سنگر و انتخاب بهترین ها بر مبنای اصل نسبیت ، بعنوان اعضاء اطاق فکری صاحب نظر- با بینشی «فراتر از من » و اینده و کلان نگر، با داشتن شرایط احراز که بدفعات در ان مقوله نو شته ایم میتوان بود ….
• که باید گفت : ملک و ملت دچار این همه درد ناشی از سیستم فکری حکومت جاهل فاسدند یعنی :
*اندیشه‌های واپسگرائی و دگماتیسمی که در ذات خود ایستائی را باز تولید میکنند …. توسعه را ابزار استثمار کشور توسط غرب میدانند و مسیر را بروال گذشته بیراهه رفته، منابع ارزشمند – همراه با ثروت ملی را به اتلاف کشانده و اقتصاد میهنمان را بسمت فروپاشی سوق داده اند،
* متصدیان رانتی نا شایست، با افتخار از غبطه و حسادت کشورهای غربی نسبت به پیشرفت های اقتصادی و علمی حکومت سخن میگویند – در حالیکه جز در حوزه صنایع نظامی در راستای تلاش برای دستیابی به اهداف ایدئولوژیک که بیشترین منابع کشور را بلعیده، در دیگر زمینه های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و…. نه تنها پیشرفتی نائل نشده بلکه با چالشها و بحران های عظیمی روبرو شده ایم ……
** مانند :کسری های مستمر بودجه، حجم بزرگ نقدینگی در بخش پولی اقتصاد، بانکهای ورشکسته، سقوط مدهش ارزش پول ملی و قدرت خرید جامعه، افزایش قیمت ارزهای معتبر خارجی، گسترش فقر، سفره های خالی معیشتی اکثریت آحاد جامعه که متصل به رانت و مصادر قدرتهای سیاسی و اقتصادی نیستند، معضل بزرگ بی مسکنی، اجاره نشینی و افزایش حاشیه نشینان، بیکاری، مهاجرت یا به بیانی دیگر فرار نخبگان و از دست دادن نیروهای متخصص نظیر پزشکان، پرستاران، اساتید دانشگاه ها، ‌مفاسد اقتصادی، اختلاسها، آسیب های زیست محیطی، افت معیارها و نزول اخلاق و رفتار اجتماعی ، عدم احساس مسئو لیت اجتماعی و روحیه پرسشگری ،فرصت مطالعه و اندیشه و صدها مورد دیگر ….
*همچنین در حوزه سیاست خارجی نیز متحمل تحریمهای بزرگ و قرار گرفتن در انزوای اقتصادی و سیاسی شده ایم که زیانها و مصائب آن در قالب تورم، ‌گرانی، فرو‌افتادن در گرداب فقر مادی و فرهنگی متوجه اکثریت آحاد جامعه شده است.
*مکرراینکه : رشد قابل توجه صنایع نظامی در محدودیت منابع، رشد نامتوازان اقتصادی را رقم زده، در حالیکه :بسیاری از حوزه هائی که بشدت نیازمند سرمایه گذاری هستند از جمله محیط زیست، آموزش، بهداشت، کشاورزی، ترمیم و توسعه میدانهای نفت و گاز، پروژه های عمرانی بویژه زیر ساختها، رسیدگی به استانهای کم برخوردار، از تخصیص منابع عادلانه …..فاقد هر گونه توجه حد اقلی و…..
*و ما در چه خیال ؟؟؟ اینکه با چه نگاه خاص و منطقی تا کنون فرا خوان ها و دیدارها با « تصاعد دود سفید !» ناشی از واقع گرائی زعمای این قوم همراه نشده … ودر اینده نیز متاسفانه با اطرافیانی خود محور و تنگ نظر با اطمینان لازم به همراهی، بنظر نمی رسد…..
میتوان علل اصلی ان را : خصوصیات و اندک بینی بعضی مدعیان «اندیشه بهتر» ویا تحمیل نظرسالمندان خود محورو سکوت دیگر اعضا دانست که – در صورت ادامه وضعیت به ان خواهیم پرداخت …
*ملاقات اخرین نمایند گان دو جریان تضعیف کننده منزلت این امانت در دست ،که کم و بیش هریک مقصرند به این ترتیب خواهد بود که :
پانزده نفر (پنج نفر از هر گروه ! چهار نفر اندیشمندان و صاحبنظران اجتماعی –فرهنگی اشنا به چگونگی ها- مزین به قلمی شیوا و باورمند به ضرورت اتحاد تمامی فعالین دلسوزو دگر اندیش ایرانمان و مورد وقوف همه میهن دوستان مردم خواه – با دبیری نگارنده )در تاریخ ۳۰ فر ودین در دفتر یکی از وکلای برتر دادگستری…. دیداری ۴ ساعته خواهیم داشت تا باب همراهی ، اتفاق و وحد ت رویه « منطبق با الفبای وظایف تشکیلات سیاسی»را با کنار بگذاردن هر گونه ذهنیت منفی و ازردگی در بیرون نشست …..اغا ز- و متعاقب ان «اعضائ اطاق فکر شامل عزیزان منتخب در انتخابات اخرین حضور فعال خواهند داشت ….» طبعا بتدریج بهترین برنامه ریزان و کارشناسان فرهنگی – اجتماعی – اقتصادی و… در این اطاق به ادامه خدمت به ملک و میهن خواهند پرداخت و بهترین هابتدریج انهم در عمل بر گزیده میشوند .تا مصداق جمله اغازین مطلب تحقق یابد
نگارنده فراتر از توان با توجه به سالمندی «هر چند خود را توانمند و استوار می بیند »بعد از پلنوم ۸۲ در قامت عضو نسبتا فعال جبهه ملی ایران ،انچه را که در ابعاد متفاوت شاهد بوده ،مخصوصا نقش غیر قابل انکار تعداداندکی ازمدعیان میهن خواهی ! در جدائی و انشعاب بی حاصل و از همه حیث مخرب ،ضمنا بر باد دهنده بخشی از اعتبار و شهرت نیک یادگار ارزنده« شادروان دکتر محمد مصدق » را – برشته تحریر در میاورد … باشد که اثری گویا و منصفانه بیادگار بماند …
با امید به اتحاد و همراهی در مسیر خدمت بمردممان ….۱۳ فر ودین

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است