کوروش بزرگ یا کورش به مدت سی سال، در بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گستردهای از آسیا پادشاهی می کرده است. او از مادری مادی و پدری پارسی متولد شده است. آغاز پادشاهی او در انشان (فارس) و خوزستان، فتح هگمتانه و اتحاد ماد و پارس، فتح پارت و ارمنستان و لیدی، فتح بابل و آزادی یهودیان از رویدادهای برجسته دوران کورش است.
گزنفون، کوروش را به عنوان فرمانروای آرمانی مطرح می کند. کوروش بدون شک، نه تنها هدایتگری برجسته بود که شاهنشاهی بزرگ را بنیان گذاشت، بلکه بنیانگذار فرهنگ و تمدن شهری هخامنشی نیز بود. از آنجا که بنا بر نظر مورخان یونانی پارسیها متعصب نبودند، کوروش به سرعت فراگیری از ملتهای زیر فرمان را آموخت. یکی از سندهایی که از کوروش برجای مانده، استوانهای به طول ۲۲٫۵ سانتیمتر و عرض ۱۱ سانتیمتر از جنس خاک رس با نوشتهای ۴۵ سطری به زبان بابلی است که امروزه در بخش ایران باستان بریتیش لندن نگهداری می شود. در این منشور کوروش پس از معرفی خود و دودمانش و شرح کوتاهی از فتح بابل، میگوید که تمام دستاوردهایش را با کمک و رضایت مردوک به انجام رساندهاست. وی سپس بیان میکند که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل، سومر و دیگر کشورها به ارمغان آورده و پیکر خدایانی که «نبونعید» از نیایشگاههای مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاههای اصلی آنها برگرداندهاست. تلاشهای وی برای مشروعیت بخشی به پادشاهی اش و مهارتش در استفاده از سنتها و الگوهای محلی، برای تحقق اهداف خویش است و بعلاوه سیاست او نوعی مداراجویی در شیوه حکومت است. برخی مورخان این متن را نشان آغازین در احترام به حقوق بشر دانسته اند. در سال ۱۹۷۱ میلادی سازمان ملل استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبانهای رسمی این نهاد منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل مستقر نمود.
تاریخ باستان ایران توسط اسلامگرایان و ایدئولوژی های چپ مورد تحریف و بی توجهی قرار گرفت. جمهوری اسلامی همیشه با این تاریخ ضدیت داشته است و چپگرایان توجه به این تاریخ را معادل «شوینیسم و ناسیونالیسم» تلقی کرده اند. این ایدئولوژی ها در اساس مخالفت خود را با تاریخ ایرانیان و منافع ایرانیان نشان می دهند. ما حق نداریم تاریخ یک سرزمین را حذف کنیم. در طول تاریخ افسانه ها و اسطوره ها و واقعیت های پیچیده و متعدد درهم آمیخته اند که باید مورد بررسی قرارگیرند و تاریخ در دل خود سرشار از آموزش است. برخورد علمی به تاریخ نه برای احساسات عظمت طلبانه و تبلیغ بت پرستانه و توجیه یک قدرت سیاسی، بلکه برای حقیقت جوئی و فهم سیر تاریخ است. تاریخشناسی علمی همیشه با بررسی انتقادی و دقیق همراه است و انگیزه آن فقط حقیقت جوئی است. در کشور ما مطالعات تاریخ هخامنشیان به یک رشته علمی و دانشگاهی مستقل و برجسته تبدیل نشد و این امر کمبود بزرگی است. خوشبختانه مورخان یونان باستان و مورخان غرب مانند «پی یر بریان» مددکار ما بوده اند و به تاریخ ما خدمت بزرگی کرده اند.
(جلال ایجادی ۲۹/۱۰/۲۰۱۷)