در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله در ایران، میلیونها کودک به جای تحصیل و تفریح در شرایطی سخت و غیرانسانی کار میکنند. روز جهانی مبارزه با کار کودکان توجه میدهد که حمایت از “کودکان کار” وظیفه یکایک افراد جامعه است.
سازمان ملل متحد روز ۱۲ ژوئن برابر ۲۳ خرداد را روز جهانی مبارزه با کار کودکان نامیده تا توجه بزرگسالان را به میلیونها کودکی برانگیزد که از حق کودکی کردن محروم هستند.
در کشورهای گوناگون جهان حدود ۱۷۰ میلیون کودک مشغول کار هستند. نهادهای بینالمللی حقوق بشر این پدیده را امری ناروا و غیرانسانی میدانند و تأکید میکنند که ورود زودهنگام کودکان به بازار کار آنها را از حقی ابتدایی و طبیعی یعنی “کودکی کردن” محروم میکند.
کودکانی بدون کودکی
منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد تصریح کرده است که هر جامعهای باید با توجهی ویژه به کودکان خود رسیدگی کند تا آنها در شرایطی عادلانه و مناسب، توأم با مهر و محبت رشد کنند و از آفتها و آسیبهای اجتماعی در امان بمانند.
پیماننامه حقوق کودک که در ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید، حقوق بنیادین کودکان را به روشنی بیان کرده است. این پیماننامه همه کشورهای امضاکننده از جمله ایران را موظف میکند که حقوق کودکان را رعایت کنند.
پیماننامه حقوق کودک بر حقوق برابر همه کودکان جهان تاکید دارد تا همگی در شرایطی بزرگ شوند که رشد جسمی و روانی و عقلانی آنها را تضمین کند. جامعه در برابر کودکانی که بار آورده مسئولیت دارد و در تمام امور اجتماعی باید به منافع کودکان اولویت دهد. تحت هیچ شرایطی نمیتوان حقوق کودکان را پایمال کرد یا رفاه و سعادت آنها را به خطر انداخت.
تمام کودکان جامعه یعنی همه افراد تا ۱۸ سالگی باید از حمایت کامل برخوردار باشند، تا “دوران شیرین کودکی” با شادی و نشاط طی شود و با رنجها و تلخیهای دنیای بزرگسالان آلوده نشود.
ماده ۳۱ پیماننامه حقوق کودک، تفریح و بازی را لازمه دوران کودکی میداند و تصریح میکند که کودکان باید از فرصتهای مناسب برخوردار باشند تا قوای جسمی و روحی خود را به طور کامل پرورش دهند.
میلیونها کودک کار در ایران
در ایران، بنا بر آمار رسمی حدود دو میلیون کودک کار وجود دارد. اما به اعتقاد فعالان حقوق کودکان، شمار واقعی خیلی بالاتر است.
کودکان کار در معرض شکلهای گوناگون بهرهکشی هستند، از کار در خیابانهای شلوغ و پردود و خطر تا مزارع کشاورزی و کارگاههای ناشناخته و غیرقانونی. جامعه با سیمای این کودکان به خوبی آشناست: بسیاری از آنها در شهرهای بزرگ به خودروها نزدیک میشوند، به مسافران گل و فال و آدامس میفروشند، اسپند دود میکنند، شیشه ماشین را میشویند یا به سادگی دست گدایی دراز میکنند.
اشرف بروجردی، معاون فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در گفتوگویی با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) کودکان کار در ایران را چهار دسته میداند: «بعضی از آنها مهاجرند، برخی از خانواده فرار کردهاند و بعضیها واقعا کودکان کارند که برای کمک به خانواده کار میکنند و برخی هم کودکان بزه».
با نگاهی دقیقتر میتوان کودکان کار را به چهار گروه تقسیم کرد:
– کودکانی که با خانواده زندگی میکنند و به مدرسه میروند و برای کسب درآمد در ساعات فراغت کار میکنند.
– کودکان کارگر خیابانی که پیوند محکمی با خانواده ندارند و به طورنامرتب به مدرسه میروند.
– فرزندان خانوادههای خیابانی که به طور عمده در خیابان زندگی و کار میکنند. بسیاری از کودکان افغانستانی در این زمرهاند.
– کودکانی که به دلیل فقر یا خشونت یا مرگ پدر و مادر از خانواده جدا شدهاند؛ آنها به مدرسه نمیروند و تمام وقت خود را در خیابان میگذرانند. آنها دیر یا زود به بزهکاری دست میزنند.
شیوا دولتآبادی، رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتوگویی با روزنامه “آرمان” بر نکته مهمی انگشت میگذارد: «تفاوت کودکان کار ایران با اغلب کشورهای توسعهیافته دنیا این است که در ایران این کودکان اغلب درون خانوادهها و تحت نظارت پدر و مادر زندگی میکنند، در حالیکه در خیلی از کشورهای دنیا، کودکان کار کودکانی کاملا رهاشده هستند و بدون سرپرست در خیابان زندگی میکنند».
روزگار سیاه کودکان کار در ایران
کودکان کار از آسیبپذیرترین لایههای اجتماعی هستند. آنها نهتنها از فضای امن، خانواده، محیط آموزشی و بهداشتی مناسب بیبهرهاند، بلکه از سادهترین امکانات انسانی (حق شادی، بازی کردن و تفریح) نیز محروماند.
آنها در خیابان با انواع خشونتها و تحقیرها روبرو هستند. برخورد شهروندان با آنها در بهترین حالت، با ترحم همراه است که روحیه طفیلی و زاید بودن را در آنها تقویت میکند.
بسیاری از کودکان کار به سادگی دنبال کسب لقمهای نان هستند، اما برخی از آنها به خلافهای کوچک و بزرگ دست میزنند. با وجود انتقادات گروههای مدافع حقوق بشر، قوانین ایران برای دختران از ۹ سالگی و برای پسران از سن ۱۵ سالگی مسئولیت کیفری قائل است و در صورت ارتکاب جرم با آنها همچون بزرگسالان برخورد میشود.
بسیاری از کودکان کار که یک سوم آنها ۱۰ تا ۱۴ سال دارند و دو سوم آنها ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند، در معرض سوءاستفاده جنسی تا حد تجاوز قرار دارند.
شمار زیادی از کودکان کار به بیماری ایدز مبتلا میشوند و کودکی پرمشقتی که با فقر و گرسنگی همراه بود به مصیبت بیماری ختم میشود. یک مقام وزارت بهداشت به خبرگزاری دانشجویی (ایسنا) گفته است که آن وزارتخانه برای کنترل ایدز در میان کودکان کار و خیابان امکانات کافی ندارد.
در چنین شرایطی سیاست حکومت ایران در جهت افزایش جمعیت، بیاعتنایی کامل به وضعیت ناگوار کودکان کار است. افراد و مقاماتی که با اهداف ایدئولوژیک افزایش جمعیت در ایران را تبلیغ میکنند، به سرنوشت کودکان و نحوه زندگی آنها کمترین توجه ندارند.
DW