چه کسی پیروز جنگ دوم قره باغ بود؟ آناتولی کارلین – برگردان: آرسن نظریان


به نظر می رسد آتش بسی که میان روسای ستادهای ارتش جمهوری آذربایجان و منطقه قره باغ کوهستانی درمسکو موردتوافق قرار گرفت، به عکس آتش بس یکجانبه ای که سه روز بعد از شروع درگیری ها توسط جمهوری آذربایجان اعلام شد، دوام آورده است.

تدوام نسبی آتش بس به ما اجازه می دهد که نتیجه گیری هایی از آنچه در چهار روز نبرد گذشت به دست بدهیم.
اولا، محرز است که آذربایجانی ها با حمله گسترده و برق آسایشان موفقیتهایی در جبهه نبرد به دست آوردند. پیشروی آنها، اما کاملا محدود بوده است و فقط حدود چند صد متر در باریکه ای در جبهه شمالی به تصرف آنها درآمد. حمله برق آسا نیز به فاصله کوتاهی پس از شروع جنگ متوقف گردید. در مرحله نخست، قره باغ، کلا هشت موضع دفاعی و یک روستا (تالش) در شمال، را از دست داد. لکن، با ضدحمله ای شدید بیشتر این مواضع و روستای یادشده را دوباره از چنگ نیروهای آذری به درآورد. گزارشهایی منتشر شد که دهکده ماتاغیس نیز به تصرف ارتش آذربایجان درآمده است، با اینحال قسمت عمده اسناد و مدارک حاکی از آنست که حمله آذریان با دادن تلفات سنگین شکست خورد، در حالی که خود شهرک و مرکز اصلی عملیات دفاعی ارتش قره باغ هیچ گاه به طور جدی مورد تهدید واقع نشد.
البته، شهر مورد بمباران شدید قرار گرفت و هدف تجسس و شناسایی فشرده هواپیماهای بدون سرنشین (پهپادهای) آذربایجان واقع شد. پهپادهای متعددی از نیروی هوای باکو در منطقه سرنگون شدند. طی این منازعه، اولین بار پهپاد “انتحاری” اسراییلی موسوم به “هاروپ” توسط آذری ها مورد استفاده قرار گرفت. این پهپاد بود که با هدایت از راه دور برسر کامیونی پر از داوطلبان ارمنی فرود آمد و هفت کشته برجای گذاشت.

ثانیا، همان طور که در جنگ دونباس (اوکراین) مشاهده شد،ارقام رسمی و غیررسمی تلفات جنگ بسیار متفاوتند. طبق منابع رسمی، تا کنون ۳۵ نفر از نظامیان ارمنی و ۳٧ نفر نظامی آذری کشته شده اند، گرچه هرطرف ادعا می کند که طرف مقابل ۳٠٠ تا ۴٠٠ نفر از نظامیانش را از دست داده است. حدس من اینست که ارمنیان ۵٠ تا ٧۵ نفر کشته دادند (به ویژه، اگر رقم ۲٨ نفر مفقود الاثر جنگی را- که معمولا بیشترشان درآخر جزو کشته ها به حساب می آیند – درنظر بگیریم) و تا ١۵٠ کشته از جانب آذری ها. اسناد و مدارک تصویری شمار بسیار کثیرتری از نظامیان آذری را در مقایسه با تعداد جنگجویان ارمنی در نبردگاه نشان می دهند و به هرجهت این نسبت، با توجه به اینکه انبوه نیروهای آذری به مواضع کاملا مستحکمی حمله می کردند، منطقی به نظر می رسد.
بعلاوه، تعداد تانکهای منهدم شده ارتش قره باغ، طبق اعلام مقامات آن، ١۴ دستگاه بوده است که با تعداد تانکهایی که آذربایجان مدعی است منهدم کرده می خواند. لکن، ادعای آذربایجان مبنی براینکه فقط یک تانک از دست داده، دوراز واقعیت به نظر می رسد. ارمنیان قره باغ مدعی اند که ۲۹ تانک آذری را منهدم ساختند. نظر به اینکه پنهان کردن ادوات سنگین جنگی مشکل است، این بدان معنی است که تلفات جنگی آذربایجان – قره باغ به نسبت دو به یک بوده است. غیراز این، آذری ها تجهیزات متعدد دیگری از جمله ٢۴ هلی کوپتر و چندین هواپیمای بدون سرنشین از دست دادند (که یکی از آنها با آتش یک تفنگ شکاری ساقط گردید ! اگهی تبلیغاتی نه چندان خوب برای صنایع نظامی صادراتی اسراییل).

سربازان در سنگرهای حفر شده در پشت خط آتش بس قره باغ

درمجموع، با اطمینان می توان گفت که این جنگ، حداقل برای زمان حال، شکست کاملی برای آذربایجان بوده است، گرچه پرزیدنت الهام علی یف با لفاظی در توئیتر خلاف اینرا می کوشد نشان دهد و دستگاه تبلیغاتی دولتش نیز با مبالغه بسیار به او تاسی می کند.

پیروزی های نظامی ارتش علی اف ناچیز و به بهای تلفات بسیار بالا از لحاظ نفرات و ادوات جنگی دربرابر خصمی بوده که از تسلیحاتی ضعیفتر، ولی انگیزه ای قوی تر، مهارت بالاتر و آمادگی رزمی بیشتر، برخوردار بوده است. نکته مهم دیگر اینکه ضدحمله موفق نیروهای قره باغ بدون هیچگونه نیروی تقویتی از جمهوری ارمنستان به انجام رسید. اکنون، هر امیدی که علی اف و ژنرالهایش به “حمله گسترده برق آسا” (blitzkrieg) داشتند نقش برآب شده است. بالنتیجه، اگر هم قصد آذری ها آزمایش حد و حدودی بود که پس از آن روسها شروع به مداخله می کردند، از آنجایی که هیچ گونه موفقیت نظامی قابل ملاحظه ای در برابر قره باغ کوهستانی به دست نیآوردند، در این هدف نیز شکست خوردند.

جنبه های سیاسی
آذربایجان، جنگ تبلیغاتی را نیز باخته است. گرچه، با شعله ورشدن ناگهانی جنگ اظهارنظر قابل توجهی از جانب مقامات رسمی امریکا یا اروپا شنیده نشد، روشن بود که افکار عمومی، غیراز ترکیه و خود آذربایجان – حداقل تا انجا که رسانه های اجتماعی آنرا منعکس می ساخت – قویا از ارمنیان جانبداری می کند. به ویژه، پس از علنی شدن جنایات جنگی نیروهای آذری، ازجمله اعدام و مثله کردن سه نفر غیرنظامی سالمند ارمنی در روستای تالش و نمایش سر بریده یک سرباز ایزدی ارتش قره باغ به شیوه تبلیغی داعش، ضربه قطعی به حیثیت ارتش علی یف وارد آمد. تصویر سربریده در تارنمای نظامی آذری Vkontakte ظاهر شده است. *
پاره ای از رسانه های ارمنی ادعا کردند که بسیاری از آذریانی که در صفوف داعش می جنگند، به آذربایجان برگشته و به ارتش آذربایجان پیوسته اند. لکن، برای این ادعا نمی توان اعتبار زیادی قایل شد، زیرا غیر محتمل است که آذری هایی که به رُقه رفتند تا برای دولت اسلامی بجنگند برای جنگ به نفع یک دولت سکولار شیعی به آن کشور باز گردند.
بعلاوه، چنانچه، هدف از این حرکت استفاده از اقدام نظامی برای شتاب بخشیدن به پروسه دیپلماتیک بود، آن هدف هم باید شکست خورده تلقی شود. سوای اظهارات بی ادبانه، ولی کاملا قابل پیش بینی، اردوغان مبنی بر حمایت بدون قید و شرط از آذربایجان، هیچکس حرفی مبنی بر تایید ماجراجویی باکو نزد. به عکس، همه، از روسیه گرفته تا ایران و ناتو و ایالات متحده و دیگران از اظهارات و فرمولهای قالبی مبنی بر رعایت آتش بس و حل اختلاف در چارچوب گروه مینسک (که در واقع فراخوان به برگشت به حالت نه صلح نه جنگ بود)، استفاده کردند.
حتی، ایالات متحده نیز موضعی بی طرفانه و نامشخص اختیار کرد. سخنگوی وزارت خارجه صرفا گفت که موقعیت نهایی منطقه قره باغ براساس اصل “عدم کاربرد زور، تمامیت ارضی، حقوق مساوی و حق تعیین سرنوشت” تعیین خواهد شد. البته، اصلهای دوم و چهارم در تعارضند، اما احتمال زیاد دارد که اشاره به “عدم تهدید به کاربرد زور” سرزنشی در پرده خطاب به وزیر دفاع آذربایجان بوده که تهدید کرده بود استپاناکرت، پایتخت قره باغ را بمباران خواهدکرد.

جدا از ترکیه، تنها کشوری که صریحا از باکو جانبداری کرد پاکستان بود. گرجستان و اوکراین نیز به طور غیرمستقیم از موضع سیاسی باکو حمایت کردند. اما، این موارد هیچ کدام، با هیچ ضابطه ای پیروزی دیپلماتیک برای اقدام نظامی باکو به شمار نمی رود.

با اینحال، جنگ دوم قره باغ یک پیروزی برای طرف آذری، ویا بهتر بگوییم، برای علی یف داشت.
دراوضاع و احوال اقتصادی فعلی آذربایجان، می توان تصور کرد که دودمان حاکم قطعا نیازی به قیل و قال رسانه ها راجع به افشای شبکه برون مرزی شرکتهای هولدینگ توسط “اسناد پاناما” ندارد. اعضای خانواده علی یف، برخلاف پوتین، صریحا به عنوان صاحبان این شرکتها نام برده شده اند. لازم به تذکر است که موساک فونسه کا (۱) مشتریانش را قبلا از نشد اطلاعات مطلع ساخته بود و صاحبان نامهای افشا شده از تاریخ تقریبی انتشار نامشان می بایستی آگاه بوده باشند.

البته، لزومی ندارد که فکر کنیم انتشار اسناد پاناما عامل تعیین کننده ای در تصمیم علی یف برای شروع جنگ بوده است، به ویژه آنکه رسانه های آذربایجان آزادی صحبت درباره چنین موضوعاتی را ندارند. با اینحال، اسناد یادشده ممکن است عامل کمکی مهمی در این ماجرا بوده باشد.
به هرجهت، بهتر است مردم چیزی، ولو “یک جنگ کوتاه پیروزمندانه” و حداقل چند “شهید قهرمان” برای تمجید و تحسین داشته باشند، تا به اعتراض و شکایت از کاهش ارزش پول و اسرار برون مرزی هیات حاکمه شان بپردازند.

یک یادداشت “خوش بینانه” نهایی

همان طور که در آخرین مقاله ام اشاره کردم، امسال احتمالا آخرین سال اوج قدرت نظامی آذربایجان دربرابر ارمنستان، حداقل تا ده سال آینده بایدبه شمار آورد. درپی افت قیمتهای نفتی و درغلتیدن در بحران مالی، باکو، علاوه بر کاهش عمده ای که در ٢٠١۵ در بودجه نظامی اش صورت داده، قصد دارد ۴٠ درصد دیگر از بودجه ارتشش را کاهش دهد. این بدان معنی است که برنامه های مدرن سازی ارتش به پایان خود نزدیک شده است. به احتمال زیاد، آن اسباب بازی های گران قیمت مدرنی که باکو در چند روز اخیر به “آزمایش” گذاشت، تا مدتها دیگر جایگزینی نخواهند داشت.
از طرفی، گرچه اقتصاد ارمنستان نیز رشد چندانی از خود نشان نمی دهد، لکن می تواند انتظار داشت که سطح هزینه های نظامی دو کشور در سالهای آینده کمابیش مشابه باشد. حتی، باتوجه به احتمال افزایش برخوردها و شدت آنها با آذربایجان، ارمنستان ممکن است مبالغ بیشتری برای تسلیحات و مدرن سازی ارتشش هزینه کند.

وضعیت یادشده این سئوال را در برابر آذربایجان قرار می دهد که یا اکنون باید کاری صورت بدهد یا آنرا به بعد، به موقعیت دیگری، موکول کند. این “بعد”، اما ممکن است دهه ها طول بکشد و یا به احتمال بیشتر، هیچ گاه برنگردد.

ازطرف دیگر، گرچه منازعه اخیر از یک جنگ واقعی تمام عیار میان آذربایجان و ارمنستان- قره باغ فاصله داشت، از این لحاظ که یک فرصت ناخواسته برای آذریان به وجود آورد تا تصویری واقعی از آمادگی رزمی ارتش بازسازی شده شان به دست آورند، بسیار مفید بود. محتمل است که آانها به این واقعیت پی برده باشند که خرج کردن بدون حساب و کتاب درآمدهای نفتی بر سر تسلیحات، به طور اتوماتیک به مهارت و آمادگی بالای رزمی تبدیل نمی شود. وقوف به این امر ممکن است آنها را از فکر عملیات جنگی مجدد برای تصرف قره باغ کوهستانی، چیزی که مداخله روسیه رانیز ممکن است سبب شود، منصرف سازد.

از این منظر، می توان گفت که علی رغم لفاظی های جنگ طلبانه ممتد باکو – و اردوغان- ، احتمال بروز جنگی تازه برسر قره باغ در آینده، درواقع کاهش پیدا کرده است.

*
ezidipress.com
۱. دفتر حقوقی پانامایی که عمدتا وکالت متقلبان مالیاتی بزرگ را به عهده داشت و افشای اسنادش سروصدای زیادی درمورد فساد گسترده بعضی از سران و مقامات بالای کشورهای مختلف به پا کرده است.

منبع:
russia-insider.com

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است