سیل سرتاسر ایران را در بر گرفته است. تا کنون دستکم ۲۵ تن در استانهای فارس و گلستان و مازندران قربانی این سیلاب غافلگیرکننده شدهاند. حالا تهران، پایتخت در معرض خطر است و در آمادهباش کامل قرار دارد. چرا سیل چنین گسترده بود، چرا اینچنین تخریب کرد و آیا قابل پیشبینی بود؟ «زمانه» این پرسشها را با اردلان توتچی، پژوهشگر آبهای زیرزمینی در دانشگاه پاریس ۶ در میان گذاشت.
در استان گلستان سیل سبب مرگ دو تن شده است
▪️اگر ایران خشکترین سالهای آبی اش را میگذراند، بارانهای سیل آسای اخیر به معنای اتمام خشکسالی است؟
اردلان توتچی: چنین پدیدههایی از آثار تغییرات اقلیمی است. تحقیقات نشان داده است که تأثیر تغییرات اقلیمی بر بارش اثر میگذارد و این اثر در وقایع حدی خود را نشان میدهد. یعنی ممکن است در میانگین بارش در طول سال خیلی شاهد افزایش یا کاهش بارش نباشیم، اما در وقایعی مثل بارشهای ناگهانی شاهد افزایش ناگهانی باشیم یا در ماههای تر ناگهان بارش بسیار کمی رخ دهد.
اما این بارشها پایانی برای خشکسالی نیست. حجم بسیاری از این آب که در این سیلابها به چرخش در افتاده، از دسترس کنترلکردن انسانها خارج میشود پس خیلی بر خشکسالی اثری ندارد. مثلا در مورد نمونه گلستان، جریان سیلاب به سرعت وارد دریای خزر میشود و دیگر قابل کنترل نیست.
▪️چرا سیل این چنین گسترده بود و چرا این قدر قربانی و خسارت برجای گذاشت؟ آیا میتوان شدت وقوع سیل را پیشبینی کرد؟
درباره سیل کنونی گزارش شده است که در ۴۸ ساعت اندازه یک سال بارش میانگین منطقه، باران باریده است. این اتفاق خیلی قابل پیشبینی نیست ولی سیستمهای هشداری میتوان راهاندازی کرد که در کوهستانها و جاهای مرتفع وقتی بارش از یک حدی بیشتر شود، در پاییندست هشدار سیل بدهند تا مردم منطقه را تخلیه کنند. ما چنین چیزی را در منطقه گلستان نداشتیم و این باعث خسارت زیاد در آن منطقه شد.
از سوی دیگر، در مدیریت هم ایرادهایی وجود دارد. ما خیلی وقتها بستر رودخانههایی را که از شهرها میگذرند، باریک کردهایم و اطراف آن فعالیتهای شهرسازی انجام دادهایم. وقتی بستر باریک میشود، به سرعت آب از کانال اصلی آن خارج، و وارد شهر خواهد شد. اگر میتوانستیم با سیلبندهای داخل کانالها برای چنین وقایعی پیشبینی بکنیم، ممکن بود خسارتی پیش نیاید.
▪️آیا این سیلابها سفرههای آب زیرزمینی را سیراب میکنند؟
وقتی چنین بارشهایی به مناطق خیلی کمشیب میرسند، سرعت آب کم میشود و زمان طولانیتر آب در بستر میماند و میتواند سفرههای زیرزمینی را تغذیه کند. بارش کمتر اما مداومتر بیشتر باعث تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میشود تا بارشهای شدید.
برای مثال، در مورد شمال ایران آب سیل به سرعت خارج، و وارد دریای خزر میشود و بنابراین فرصتی برای تغذیه سفرههای آب زیرزمینی ندارد. ولی این سیلابها شاید در منطقه شیراز پس از خروج از مسیرش و وارد شدن به دشتهای تبخیری، بتواند آبهای زیرزمینی را آنجا تغذیه کند.
▪️آیا سدها کمکی به مهار سیل بودند یا عاملی در تشدید تبعات آن؟
مهار سیلاب باید یکی از اهداف ساختن سدها باشد اما اثر سدها پیچیده است.
باید با توجه به میزان بارش سطح پشت سد را تنظیم کنیم. اصولاً وقتی با چنین بارشی مواجهیم، باید سیستم هشدار حضور داشته باشد و به مدیران سد هشدار بدهد که مقدار زیادی آب وارد دریاچه پشت سد میشود و باید به سرعت تا جایی که میتوان آن را تخلیه کرد. بدون سیستم هشدار مدیران سد نمیتوانستند کار دیگری بکنند به جز اینکه وقتی به حد بحرانی رسید دریچههای سد را باز کنند تا آب رد بشود.
تا جایی که من متوجه شدم، آنقدر میزان آب ورودی زیاد بوده که با وجود باز بودن دریچهها، سد سرریز کرده است. اما قاعدتاً سد باید بتواند سیلاب را کنترل کند، حجم زیاد آب را جمع بکند و سپس آن را ذرهدذره به رودخانه واریز کند.
ما در فصل بهار هستیم و قاعدتاً مدیران سد باید میدانستند که چنین بارشهای ناگهانیای امکانپذیر است و سطح آب سد را پایین نگه میداشتند تا به مهار سیلاب کمک بکند.
radiozamaneh