کمپین حقوق بشر در ایران
پیوستگی تاریخی کارگران نفت و پتروشیمی در اعتصابات سراسری
قریب به یک هفته است که کارگران پیمانی پالایشگاهها، پتروشیمیها و نیروگاههای ایران اعتصابات سراسری را شروع کردهاند. خواسته اصلی کارگران افزایش دستمزد و روزهای مرخصی و بهبود شرایط ایمنی و بهداشتی موجود در فضاهای کاری و استراحتگاهها مخصوصا در زمان همهگیری کرونا است.
گسترده شدن دامنه اعتصابات کارگران صنعت نفت و پتروشیمی، به عنوان قلب تپنده اقتصاد و صنعت کشور و منبع اصلی تامین ارز برای حاکمیت، باعث شده است که به زعم بسیاری این اعتصابات توانایی بدل شدن به یکی از نقاط عطف تاریخ اعتراضات و اعتصابات کارگری را در بیش از چهار دهه گذشته داراست. تداوم این اعتصابات از سوی کارگران نفت و پتروشیمی میتواند تاثیری سریع و فلجکننده بر تمام بخشهای کشور بگذارد. از همین رو، نگاه امنیتی حاکمیت در این حوزه بیشتر و پیچیدهتر از تمام بخشهای دیگر جامعه کارگریست.
هرچند گستردگی و البته انتخاب شیوه «اعتصاب» به جای «تجمع اعتراضی» از طرف کارگران، حاکمیت را با شکل تازهای از اعتراضات کارگری روبرو کرده است و استفاده از شیوههای مرسوم سرکوب و برخورد با تجمعات اعتراضی کارگران برای نهادهای امنیتی و پلیسی ناممکن شده، اما برخوردها با کارگران اعتصاب کننده به شکلهای دیگری همچون اخراج از کار و تهدید از طرف کارفرمایان عرصه را به گونه دیگری بر کارگران تنگ کرده است.
سرعت گسترش و سراسری شدن اعتصابات کارگران در جای جای ایران و همزمانی آن با دوران تغییر دولت در ایران، احتمال فراگیر شدن اعتصابات در دیگر بخشهای کارگری و صنفی در ایران را بالا برده است.
خواستههای کارگران چیست؟
خواسته اصلی کارگران پیمانی صنعت نفت و پتروشیمی، افزایش دستمزد و روزهای مرخصیست. بسیاری از کارگران پیمانی ۲۴ روز در ماه کار میکنند و تنها شش روز مرخصی دارند که در بعضی از شرکتها روزهای تعطیل کمتر از این تعداد است. خواسته کارگران افزایش تعطیلی به ۱۰ روز در ماه است.
کارگران همچنین نسبت به شرایط نامناسب کمپها و کانکسهای تعبیه شده در مراکز نفتی برای استراحت اعتراض دارند. این اعتراض به ویژه بعد از همهگیری کرونا در کشور بهخصوص شهرهای جنوبی و نفتخیز، بسیار شدت گرفته است.
گره اصلی بحران کارگران پیمانی در صنعت نفت و پتروشیمی و به تعبیری سویه اصلی انتقادها و اعتراض کارگران، پیمانکاران هستند که با قدرت گرفتن روزافزون آنها در صنعت نفت و گاز در چند دهه گذشته، گروه وسیعی از کارگران نفت ذیل قرارداد کاری «موقت» و به صورت «پروژهای» مشغول به کار شدند؛ مسالهای که باعث تبعیض در حقوق کارگران شده است. بسیاری از پیمانکاران بدون در نظر گرفتن قوانین مربوط به افزایش دستمزد سالانه، درصد افزایش حقوق را تعیین میکنند.
ورود بخش خصوصی به صنعت نفت و پتروشیمی ایران و بیشتر شدن کارگران پیمانی و قراردادی و تعدیل نیروی گسترده در این بخش و بیکار شدن خیل وسیعی از کارگران، علاوه بر تبعات اقتصادی، آسیبهای شدید روحی و روانی نیز برای کارگران به دنبال داشته است؛ خرداد ماه سال گذشته خودکشی کارگر یک شرکت نفتی در هویزه که خود را در کنار چاه نفت، به دار آویخته بود، خبرساز شد. در آن زمان از کارکنان شرکتی که این کارگر در آن مشغول به کار بوده، گفته بود «پس از سالها کار برای این شرکت، مدیران از کارگران خواستهاند که قراردادی شش ماهه امضا کنند که یک برگ آن سفید بوده است.و نیمی از کارکنان ناچار به امضای قرارداد با برگ سفید شدهاند».
در اعتصاب اخیر کارگران که از روز دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ در برخی پالایشگاههای کشور آغاز شد و دامنه گسترش آن در فاصله چند روز در بسیاری از پالایشگاهها و نیروگاهها ادامه پیدا کرد، بسیاری از کارگران، محل کار را ترک کردند و به خانه بازگشتهاند و بسیاری دیگر نیز دست از کار کشیدهاند.
چرا اعتصابات کارگران نفت و پتروشیمی مهم است؟
وابستگی شدید و انکارناپذیر حاکمیت در ایران به تامین منابع ارزی از طریق محصولات پتروشیمی و نفت باعث شده است تا اهمیت این بخش برای حاکمیت، بیش از هر بخش دیگری در صنعت و اقتصاد پررنگ باشد. تداوم اعتصابات کارگری در بخش نفت و گاز میتواند در یک فاصله زمانی کوتاه، تاثیری جبرانناپذیر برای حاکمیت داشته باشد و چرخهای مملکت را به سرعت از کار بیاندازد. از این رو نگاه حاکم بر این بخش در کشور بیش از هر بخش دیگری «امنیتی» است. تسری این نگاه امنیتی در شکلهای گوناگون و به شگردهای مختلف از سوی حاکمیت اعمال شده است؛ تفرقهافکنی میان کارگران، تعیین طبقهبندی شغلی، ایجاد تشکلهای موازی و حکومتی در کنار تشکلهای کارگری، از بین بردن زمینههای ارتباط گیری کارگران در بخشهای مختلف با یکدیگر و کوچک کردن بخشهای مختلف صنعتی و سختگیریهای شدید در مراحل استخدام نیروی کار، از جمله شگردهای تسری این نگاه امنیتی در صنعت نفت است. با این وجود همبستگی و اتحاد و هماهنگی کارگران پیمانی در سراسر ایران نشان دهنده شکست سیاستهای تفرقهافکاننه در میان کارگران و حتی کارمندان صنعت نفت و گاز است.
انتخاب روش «اعتصاب» به جای «تجمع اعتراضی» و هوشمندی بالای تشکلهای خودجوش کارگری در انتخاب زمان شروع اعتصابات سراسری و همزمانی آن با دوران تغییر دولت در ایران، بر تاثیر این اعتصابات افزوده است.
از طرفی، تداوم و گسترش اعتصابات کارگران نفت و پتروشیمی، نشانهای مهم در پیشرفت اعتراضها و اعتصابات کارگری در دهههای گذشته ایران است. ستار رحمانی، فعال کارگری و عضو اتحادیه اساتید دانشگاهها و کالج های انگلستان با اشاره به اهمیت این اعتصابات به کمپین حقوق بشر در ایران گفت: «همواره اعتراضات و اعتصابات در دیگر صنوف و بخشهای کارگری منتظر بودند که کارگران نفت به آنها بپیوندند و حالا این اتفاق افتاده است و از این جهت یک نقطه عطف در مبارزات کارگری دهههای گذشته است».
به گفته ستار رحمانی «خواستههای کارگران نفت و پتروشیمی مانند مطالبات همه کارگران در بخشهای دیگر است و از آنجا که اعتصاب کارگران نفت و پتروشیمی بیشتر از دیگر بخشها دیده میشود، گسترش و فراگیری آن برای کل جامعه کارگری مهم است».
واکنش حاکمیت به اعتصابات چیست؟
سیاق حکومت در برخورد با اعتراضات و اعتصابات کارگری، همواره مبتنی بر سرکوب تجمعات و اعمال فشارهای امنیتی و قضایی بر معترضان بوده است. با اینحال امنیتی کردن فضای کار از طرق مختلف و در بخشهای مختلف به فراخور محیط کاری، از دیگر روشهای برخورد با جامعه کارگری بوده است؛ شگردی که در سالهای اخیر در میان جامعه کارگری نفت و پتروشیمی مرسوم بوده است. در همان روزهای ابتدایی شروع اعتصابات اخیر هم برخی از این رفتارهای امنیتی در قالب تفرقهافکنی میان کارگران پیمانی و کارمندان رسمی نفت به چشم خورد؛ از صدور بیانیههای مختلف تا فعالیتهای تشکلهای موازی کارگری.
با اینحال، از آنجا که سویه اصلی انتقادها و اعتراضات کارگران نفت و پتروشیمی به سمت پیمانکاران است، روش برخورد با این کارگران بیشتر از مسیر تهدید و اخراج طی میشود؛ چند روز پس از شروع اعتصابات سراسری کارگران بود که مدیران پالایشگاه تهران ۷۰۰ نفر از کارگران معترض را بدون هیچ توضیحی از کار اخراج کردند.
ستار رحمانی، فعال کارگری و عضو اتحادیه اساتید دانشگاهها و کالج های انگلستان با اشاره به روی کار آمدن ابراهیم رئیسی و کارنامه او در مقام رئیس قوه قضاییه در برخورد با کارگران میگوید: «سابقه ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از اعضای هیئت مرگ نشان میدهد که نگاه امنیتی و برخوردهای دستگاههای حکومتی با اعتراضات و اعتصابات سراسری کارگران، شدیدتر از قبل خواهد شد و شاهد یک صفبندی جدید علیه اعتراضات کارگری خواهیم بود».
به گفته ستار رحمانی «اگر اعتراضات کارگری در این زمان متحد نشوند و این فرصت تاریخی را از دست بدهند، جبهه روبرو در دولت و قوه قضاییه آماده سرکوب و برخورد تند و قهری با کارگران است».
هرچند که دولت مستقیما وارد جدال کارگران پیمانی با پیمانکاران نشده است اما برخی منابع کارگری از دستور مقامات دولتی به پیمانکاران نفتی و پتروشیمی خبر دادهاند که طبق آن پیمانکاران را موظف کردند ظرف مدت ۲۰ روز کارگران را به کار بازگرداندند.
وسعت دامنه اعتصابات کارگران در بخش نفت و پتروشیمی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی را بر آن داشت تا با تشکیل جلسهای در کمیسیون انرژی نسبت به وسیع شدن اعتراضات کارگران نفت و پتروشیمی موضعگیری کنند. فریدون حسنوند، رئیس کمیسیون انرژی مجلس روز پنجشنبه سوم تیر گفت که این کمیسیون پیشنهاد داده است که “مسئله” کارگران در شورای هماهنگی اقتصادی سه قوه مطرح شود و در آنجا درباره آنها تصمیمگیری شود.
آینده اعتصابات به کجا میرسد؟
نکته حائز اهمیت درباره اعتصابات اخیر، تاثیر تداوم آن بر ناگزیر کردن حاکمیت به واکنش سریع و عاجل است؛ طولانی شدن اعتصابات تاثیری فوری بر چرخههای مختلف اقتصادی میگذارد و این مساله دستگاههای مسئول در حاکمیت را ناچار به تامین برخی خواستههای کارگران میکند. از طرفی این اعتراضات نه تنها در بخش کارگری بلکه در میان کارکنان رسمی نفت هم به شکل دیگری اما با مطالبات یکسان در جریان است؛ کارکنان رسمی عملیاتی نفت کشور از دهه ۷۰ تاکنون، کمتر اعتراض و اعتصاب داشتهاند اما طی یک سال اخیر این کارکنان در اعتراض به عدم اجرای ماده ۱۰ قانون حدود وظایف و اختیارات مجلس شورای اسلامی وارد عمل شدهاند. در عین حال اقدام اخیر مجلس با تصویب ماده (۱) جزء الف تبصره ۱۲ قانون بودجه کشور منجر به تعیین سقف و کسوراتی در حقوق کارکنان نفت شده که برای برخی از آنها عملاً حقوق نسبت به سال قبل کاهش داشته است. اعتصاب این کارکنان میتواند در مدت زمان بسیار کوتاهتری حتی باعث فلج شدن بخشهای مهمی از کشور شود.
اشتراک در مطالبات بخشهای مختلف جامعه کارگری و کارمندی در ایران که عمدتا در حوزه مطالبات معیشتی و درمانیست، زمینه پیوند اعتراضات در بخشهای مختلف به یکدیگر را تا اندازه زیادی فراهم میکند.
به گفته ستار رحمانی «پس از اعتصابات اخیر میتوان امیدوار بود که حلقه مفقوده پیوست اعتراضات معیشتی پیدا شده است و اگر همه جنبشهای اعتراضی اعم از معلمان، بازنشستگان ، کشاورزان، پرستاران و حتی دانشآموزان به این اعتصابات کارگری بپیوندند آنوقت میتوان امیدوار بود که یک جنبش اعتصابی عمومی در کشور شکل بگیرد».
ستار رحمانی با تاکید به این نکته که خواست کارگران نفت و پتروشیمی «خواست همه کارگران در ایران است» به کمپین حقوق بشر در ایران گفت: «تعویق در پرداخت دستمزدها، امنیتی کردن فضای کار، مشکل بیمههای کارگری، تعدیل نیرو و ایمنی پایین فضای کار مشکل تمام کارگران است و این یعنی بهترین زمان پیوستن همه گروههای کارگری به یکدیگر و ایجاد اتحاد در میان معترضان است».
ستار رحمانی میگوید: «نباید اجازه داد که این اعتصابات بیسابقه و گسترده تبدیل به یک جریان فرسایشی شود و برای این امر ضروریست که همه گروههای اجتماعی و معترض وضع موجود، از کانون نویسندگان گرفته تا فعالان مدنی باید از این اعتصابات حمایت کنند و به آن بپیوندند».
با گذشت چند روز از اعتصاب سراسری کارگران شرکتهای پالایشگاهی، گروهی از خانواده کشتهشدگان اعتراضات آبان ۹۸ از این اعتصابات سراسری حمایت و تاکید کردند: «اکنون کارگران امتداد صدای آبان شدهاند.»
به نظر میرسد با تداوم اعتصابات سراسری کارگران نفت و پتروشیمی و البته پیوستن دیگر معترضان کارگری به این اعتصابات، واکنشها و حمایتهایی را از سوی اتحادیهها و سازمانهای بینالمللی در پی داشته باشد؛ حمایتهایی که به گفته ستار رحمانی انگیزههای کارگران را برای ادامه اعتصاب بالا میبرد.