نظام حکومتی فعلی با سیاستهای لازم و با همه اعتراضها چنانکه ۲۱ دیماه ( در مراسم بدرقه هاشمی ) در خیابان های تهران دیدیم وشنیدیم، بادر اختیار داشتن ابزار، نیروها، مشاورین و…در هر مرحله آمادگی رابا معیارهای خود برای پر کردن خلاء ها از هر جهت دارد واقتدار گرایان چگونگی رفع مخاطرات احتمالی را که در بسیاری شرایط امکان بروز ان رفته ومیرود ،حتی در نبود رهبری به دقت پیش بینی کرده و جامعه هواداررا با تریبونهای قوی و کار آمد که احتیا ط بیش از حد دگر اندیشان و عافیت طلبی ومصرف کنندگی اکثریت مردم مزید بر علت است، در اینطور مواقع از نگرانی دور مینمایند.
دست آ ورد مهم دیگر در این روش و منطق !؟ حفظ موقعیت و تسلط بر ارکان نظامی است که منافع گروه تمامیت خواه را به روال گذشته تامین مینماید و سر دمداران بناحق تکیه زده بر مملکت، بخوبی میدانند که کوچکترین ارفاق- البته با تعریف آنان – تغییرات عمده ای از هر لحاظ در پی دارد که بقولی نه از تاک نشان میماند و نه از تاک نشان.
طبعا برای بخش کیفی جامعه این روشها و تدابیر بشدت منفی ارزیابی میشود و بحق آن را مغایر منافع ملی میدانند و میدانیم لکن :
شرایط پر آشوب منطقه و و یژگیهای بر آمده از نیاز های اولیه زندگی، فرهنگ خود محوری، منافع گروهی، فقر مادی و اندیشه از همه مهمتر هزینه گزاف جانی و مالی که به نابودی سرمایه های موجود می انجامد و نکات عمده ای از این قبیل تغییر بنیادی را دور از دسترس ساخته است.
اقتدار غیر قانونی و ضد مردمی تمامیت خواهان که با بودن امثال هاشمی ها رو به کاهش میرود قابل تامل بنظر میرسد همچنانکه با همه مخاطرات و هزینه ها درمراسم تشیع، شهامت مردممان بروزجالبی یافت.
در این مقطع و در این وانفسا جبهه قوی وپایگاه مردمی نسبی بنیان گذار کارگذاران سازندگی مزین به حضورتکنوکراتها و لیبرال های درون کشورنیز شده است.
اینگونه روال و روشی منحصر به گذشته و حال ایرانمان و بسیاری کشورهای مشابه نبوده وحتی گروههای سیاسی فعال درون و برون مرزی کم و بیش درگیرانند، که این سخن بگذار تا وقت دگر .
این مجموعه از لحاظ کمی و کیفی و جریان همراه، یعنی اصلاح طلبان بعد از شوک وارده، در ارتباط با برنامه های تعدیل کننده تند روی ها با تشریحی که آمد بهتر مینماید با کمک همه خیرخواهان ملک و ملت روال باز دارنده و مثبت خود را طی نماید .
– مجموعه تحول خواهان دراین مرحله با اطاق فکر مناسبی که دارند بایستی از ایجاد هر گونه تعلل و تاخیر در برنامه ریزی برای حضور در مسند ریاست جمهوری دور دوم روحانی در انتخابات اردیبهشت ماه سال اینده با همه نقایص و ناتوانی های وی ، از سوی دیگر افشاء برنا مه های ضد ملی تمامیت خواهان با درایت لازم جلوگیری و این مهم را تحت الشعاع رخدادهایی مشابه نبودن هاشمی قرار ند هند.
– اغلب میانسالان مخصوصا ملیون ایران با عملکرد فرصت طلبانه، در موارد ی رندانه و زیرکانه ایشان از آغاز در ارتباط با در دست داشتن قدرت وپایگاه مردمی با تعریف ( توده گرایی ) و حفظ نظام، بخوبی آشنا می باشند و پرداختن به آن در این مکتوب توضیح واضحات خواهد بود.
– نقش هاشمی در برابر تندروها و آنانکه در بهترین واژه تمامیت خواه بشمار میروند و حمایت بی دریغ او بالاخص در سنوات اخیر از دگراندیشان و وطن دوستان را میتوان اگر اغراق نباشد تقویت منافع ملی، با تعریفی نسبی مطرح نمود و در این وانفسا ادامه ان سیاست در تعدیل تند روی ها کم هزینه تر و امکان پذیر تر مینماید.
– این توصیف زمانی بیشتر و بهتر قابل درک است که تمامی مخالفین اصولی در درون کشورمان که حتی ملتزم بهمین قانون اساسی ناکارامد میباشند وپیوسته با کنترل و درد سرهایی مواجه بوده و هستند، نمی توانند حرکت مناسب فرا گیری داشته باشند.
– با توجه به نفوذ و اقتدار واقعی دگر اندیشان درون کشورمان، نقش مثبت کارگزاران و اصلاح طلبان با دسترسی نسبی به تریبونها را باید در این وادی حمایت کرد.
– حمایت از سرمایه و سرمایه گذار با تعر یف حد اقلی که در جمهوری اسلامی تبلور یافته حاصل اقدامات جدی هاشمی بایستی بشمار آید، همچنانکه باز سازی حد اقلی مناطق تخریب شده در دوران جنگ تحت عنوان کار گزاران سازندگی، البته با ریخت و پاشهای نجومی عادی شده !!
– مجموعه دوستداران ایشان از لحاظ عده و عده تاثیری بر همه مسایل جاری کشورمان داشته، حمایت اصولی آنان به نفع جامعه با همه محدودیتها و موانع خواهد بود.
– کوششهای نسبتا مستمر و پر هزینه ایشان، مقاومتها و اشارات تلویحی و تدریجا صریح و شاخص او در برابر تمامیت طلبان که خود سالها از آنجمله بود … براغلب واقع گرایان روشن است.
– کوشش پیوسته هاشمی در افشاء خیانتها و تذکرات پی در پی، با همه تضادها و نا همخوانی ها با عملکرد قبلی او، بیاد ماندنیست .
– ایستادگی تا مرحله لعن و توهین از صدر تا ذیل تریبون بدستهای مغرض، همزمان با ورود دولت نا بخرد قبلی و در تمامی مدت حضور مخرب ۸ ساله آ ن ها، باهمه هزینه ها و مغایرت آشکار با شعر و شعارها ی مورد حمایت و… مورد وقوف عارف و عامی میباشد.
– نگارنده از خدمات جریان هاشمی در این مکتوب یاد میکند و آنرا در این شرایط مفید تر از پرداختن به نکاتی از قبیل موارد زیر میپندارد! :
اعمال رندانه براساس مکرو مکرالله و قبضه امور، تضعیف دولت موقت، حضور افراد ضعیف و فرصت طلب در مناصب امور بدون تجربه و شرایط احراز، بنیان گذاری رانت و رانت خواری، سلطه رابطه و بی توجهی کامل خانمان برانداز به شایستگی ها، پاک سازی نیروهای بخرد و متبحر، تعطیلی دانشگاهها تحت عنوان انقلاب آموزشی، توسعه بی رویه و کمی آموزش تحت عنوان دانشگاه آزاد، اعطای درجات تحصیلی به نمایندگان به اصطلاح مجلس بابت هر دوره نمایندگی بطوریکه اگر کمتر از جناب دکتر به انان خطاب شود می رنجند، چگونگی بر خورد با توهین های امثال خلخالی ها در مجلس اول، طرد ملیون دلسوز و وطن خواه، حمایتها از تندروها و انحصار طلبان بعد ازکنار رفتن دولت شادروان بازرگان، افراط و تفرط در مدتی که فرماندهی جنگ با عراق را عهده دار بود، کمک در سرنگونی بنی صدر، مقدمات حضور روحانیت برمناصب امور، اشغال سفارت آمریکا، تصویب قوانین موازی و در بسیاری موارد مغایر مصالح ملی، مدیریت قوه مجریه و تقویت حکومت فردی، کم وبیش مشارکت دراعدامهای دهه ۶۰ و ترور های دگر اندیشان و…..که اوردن همه آنها مثنوی هفتادمن شود.
– معتقدین به تغییر تدریجی ( رفرم ) در همین شرایط و با همین قانون اساسی، تنها راه وکم هزینه ترین طریق اصلاح امور را با همه اما و اگرها، تقویت درگذشتگان منتظری وهاشمی و امروز: خاتمی، فائزه، مطهری و صادقی ها میدانند که کم و بیش آزمون پس داده ودر درون سیستم با دسترسی به تریبونها بالنسبه فعال میباشند.
– با تاکید مجدد بر اثر گذاری روش او، با پیشنهاد اغماض موقت اشتباهات غیر قابل انکار این جریان، انتظار اینستکه از بزرگ کردن خطاها در این برهه تا پایان انتخابات اردیبهشت۹۶ حتی الامکان پرهیز شود که این فرصت در آینده فراهم تر، در دسترس و میسرخواهد بود.
– مجموعه دلسوزان درون کشور از هاشمی بعنوان پیشگام توابین یاد مینمایند و اعطای این عنوان با وقوف به اشتباهات عمدی و سهوی اودر دوران حیاتش که رو به کاهش داشت، موجه و گویا بنظر میرسد.
– در خاتمه اشاره به این امر ضروریست که گروهی نه چندان کم!! او را امیر کبیر دوم و بشکلی ادامه دهنده راه وروش نظام سابق بشمار میاورند ودر این تضاد آشکار و طریقه افراط و تفریط ملت ما به مصداق :
– مکن در این چمنم سر زنش به خود رویی / چنانکه پرورشم داده اند میرویم ، تنظیم و انتشار چنین تحلیل وتفسیری در نبود سر دمدار صریح الا لهجه، پرورش یافته خمینی، با تعریف جامعه شناسی فرزند کویری که از زراعت به سرداری رسید و خود ساخته البته با رانت و تسلط روحانیت بر کشورمان و….اغراق بشمار نیاورید.
– هر اندیشه ای را درمقایسه با ا مکانات در دسترس و با حد اقل تخریب و نابودی مادی و معنوی باید ارزیابی کرد.
– حصول به مدینه فاضله بدون عنایت به اوضاع و تصویری که آمد، با انتحاب و مقایسه بد از بدتر که به سرنوشت ایرانیان گره خورده و با دست گشوده نمیشود …آنهم باسلطه مذهب، بیسوادی و تهیدستی قشری انبوه و دنباله رو…آرزویی دست نیافتنی است.
– تا چه قبول افتد و چه در نظر آید —
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - اروپا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است