بعد از تغییر نظام و لزوم حضوربر گزیدگان این ملک و ملت درنهادهای بین المللی و نمایندگی های مختلف سازمانی به دلایل بسیار با همه هیجانات و شعار ها و اینکه عدم ارتباط با کشورها و در واقع حفظ منافع میهن مان به مصلحت نبود ، تدریجا حسب ضرورت ها دستگاههای اداری و سیاسی ، اقدام به گزینش افرادی نمودند که قادر به انجام حد اقلی ماموریت سازمانشان درنقاط مختلف گیتی بر اساس نیازهای تخصصی باشند که البته و پیوسته با انتخاب اصلح به دلایل مختلف همراه نمی توانست باشد …
در این میان ارتباطات و آشنائی ها نقش آفرین بود و مقدمات رانت با توجه به بالا رفتن برابری ارز خارجی که حقوق جماعت اعزام شده «البته در بیشتر موارد بعنوان کار آموز» با ارز بایستی پرداخت میشد و نوعی امتیاز مادی و… تدریجا بنیاد نهاده شد که با اشکال متفاوت ادامه دارد .
این گروه اعزامی ومتعاقب آن خانواده و فرزندانشان با دیدن جوامع دیگر با ادبیات رفتاری بهینه ای که ایرانیان در ابداع آن بگواه تاریخ سهم عمده ای داشتند و پیش آهنگ در این مهم …. مواجه میشدند .
فرستا دگان اغلب از خانواده های معمولی بوده و زمینه تحصیل فرزندانشان نیز با آموزش زبان خارجی تواما فراهم میشد و بالاجبار در محل ماموریت به مدارس ایرانی یا محلی میرفتند و با توجه به میزان استعداد به مدارج علمی معتبر دسترسی می یافتند که بسیار میتوان نمونه آورد .
تعدادی از این تازه به دوران رسیدگان ، برخورداری مالی ، ادامه تحصیل و تغییر وضعیت خود را ، مدیون سیستم و دستگاه اداری اعزام کننده « با مفهومی وسیعتر رژیم جدید » دانسته و کم و بیش بصور مختلف حتی در مواردی بدون تعمق ، مطالعه وانکارامکاناتی که از محل بودجه مملکتشان در اختیارشان قرار گرفت و از آن مهمتر با تلقین عمدی به فرزندانشان نوعی دلبستگی و احساس دین دائمی به نظام جاهل ، فاسد ، دروغگوو دشمن پنداراز خود بروز میدهند .
این گروه از هموطنان در شرایط فکری ،سنی و تحصیلی متفاوت و از نظر تعدادو کم و کیف نقش اجتماعی قابل توجهی برای اصلاح در این زمانه میتوانند داشته باشند ، همچنانکه بهیچ شمرد ه شد نشان عقلائی و منطقی نبوده و نیست .
این جمع عملا و در بسیاری موارد با همه پرهیزاز بیان تعهد و احتمالا شروط اعزام در قبا ل برخورداری از امتیازبا تعریفی که آمد ، متظاهر و گاه در عمق باور، نظام را از بسیاری خطاهای آشگار مبری دانسته وبا همه روشنفکری حاصل از زندگی در کشورهای پیشرفته و دسترسی به منابع بیطرف « اما بی خبریا اغماض فجایع درونی »آنهم در این برهه حساس که فساد و تبانی های بیشماری برخلاف مصالح کشوردر بسیاری زمینه ها رخ داده و عریان تر شده ، چشم خود را برحقیقت و واقعیت ها بسته و امثال نگارنده را که مکرر دردها را مطرح و مقصرین را هشدار میدهد متهم به سیاه نما ئی مینمایند و باور دارند که از دیگر سوی بام در شرف افتادنیم …
در پاسخ این گونه نگاه و استدلال که رندانه تعبیر میشود ، باید کفت :
دوستان فعال اجتماعی و اغلب کارشناسان دلسوز که بدون تظاهر به دلیل داشتن شرایط احراز و با تعریفی « البته با توجه به اصل نسبیت » با اتکاء به صلاحیت های علمی و تجربی مدارجی را تا حدود مدیریتهای نسبتا کلان میانی طی کرده و در درون وطن روزگار می گذرانیم ….
بگواه سوابق موجود حتی در سیستم امنیتی ، به مراتب بیش از این گروه هم میهنان محدود نگر ، ساده لوح ، سهم بر رانتی و مزین به نگاه مادی ….. در« پی افکندن انقلاب » وبتصور خود تامین آزادی های اصولی و حق شهروندی نقش جدی و عملی داشته ایم وبه دلیل تامین نیازهای اولیه با طرد روز مره گی و در پی تامین معاش بودن – با تقویت انگیزه های ثانویه یعنی ایده های مردمی ، میهنی و اجتماعی با فعالیت فرهنگی- سیاسی نقش موثری ایفاء نموده ایم و امروزبا این دست آورد – متهم و شریک جرم شناخته میشویم … که بهیچوجه چنین نتیجه و محصولی را همه ایرانیان و صاحبنظران نیک پندار خارجی انتظار نداشتند که مقوله ای دیگر میطلبد .
ایراد به این فرزندان بی خبرو اغلب بدون مطالعه ، تجربه و احساساتی با تصویری که آمد و اکنون نیز در ممالک پیشرفته آرام و مرفه بعد اتمام دوران تحصیل رحل اقامت افکنده اند – اینستکه : از آنچه امروز از امتیازات آن بهره میبرید که در واقع کشور محل اقامت فعلی بیشتر و بهتر از تخصص شما برخوردار شده ، نیست مگر صلاحیت و حق شما که مطلقا « نمک گیری » و اینگونه «وابستگی پنداری » و« ادای دین » یا جلوه های غیر اصولی در بیان و عمل ، منطقی و بنفع کشورتان نمیباشد .
باید درک و باورکنید حمایت و شجاعت شما در پذیرفتن حقایق تلخ درون کشور و سعی در افشاء بیشتر آن تا اخذ نتیجه که رهائی ملک و ملت از این جماعت فاسد ،مغرض و بیوطن البته با کمترین هزینه و بدون نابودی سر مایه های ملی در پی آن خواهد بود ، در رسالت و تکلیف اجتماعی امروز همه ما …
افشاء حقایق و طرح گسترده خیانتها و نارسائی ها ی برآمده از نادانی از ابعاد محتلف با همه هزینه ها ، نیست مگر نگرانی از دست رفتن تتمه اعتبار و منزلت ایران و ایرانی که شامل حال همه هموطنان میشودو در دیاران دیگر این افت منزلت و نگاه منفی را بهتر و بیشتر میبینید .
مخالفت اصولی ما را میتوان در سه نکته بارزبسیار علنی :
۱) کاهش ارزش پول ملی که حیف است دیگر آنرا به لغت ارزنده ملی مزین ساخت .. در برابرارزهای خارجی تا حدود ۳۰۰۰ برابر.
۲ ) افت منزلت پاسپورت ایرانیان که از( ده ردیف ) پاسپورت برتر جهانی به ( ده پاسپورت بی اعتبار گیتی) تنزل یافت .
۳ ) فرار مغزها و میزان مهاجرت نخبگان با هزار و یک مصیبت
فارغ از هزاران دلیل دیگر مشاهده و عنوان نمود ….
بنابراین توجه ،همراهی ، حمایت گروهها و افراد ملی نیک اندیش پاک دست و دارای سلامت عمل و پندار درست با معیارهای برتر، با نگاه به منافع ملی و منزلت ایران و ایرانی ، از همه مهمتر دارای تجربه و تخصص همراه با شهامت هزینه پردازی ها ، عامل اصلی تفاوت بسیار آشگار درونی ماست با شما .
چنانچه با نگاه ، بیان و معیارتان به دلایل مادی و موقعیت فردی اراده تجدید نظرو استغفار، از آنها مهمتر فعالیت مناسب برای فرهنگ سازی با تعریف درست را به خود راه ندهید ….نیست مگر خود فریبی برخلاف شئون انسانی ، اخلاقی و اجتماعی – که چنین مباد ….
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - اروپا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است