در یک نقطهای قرار گرفتیم که گرفتاریهایمان زیاد است. ما در رابطه با حوزه فعالیتهای حزبی به معنای واقعی که احزاب تاثیرگذار باشند، تلاشی کافی نداریم. متاسفانه فعالیتهای حزبی در ایران، بیش از آنکه معطوف به یک امر واقع باشد و در عرصه انتقال قدرت هدایتمان کند، بخش نسبتا گستردهای از فعالیتهای احزاب چون در واحدهای کوچک و متکثر شکل بگیرد، محصولی ندارد و ما را گرفتار عوارض خودش میکند. در واقع، هیچوقت نمیشود در کشوری ۴۰ حزب داشته باشیم. معولا دو نظریه، سه نظریه و حداکثر چهار نظریه وجود دارند که مانیفست دارند و مدعیاند و نظریهِ سیاسی دارند و برنامه مدیریتی خاص خودشان را مطرح میکنند و همچنین پایگاه اجتماعی و طرفدارانی هم دارند. اینکه شما بیایید، یک عرصهای باز کنید که احزاب به اندازه دهها عدد شکل بگیرند و شروع به فعالیت کنند، بیش از آنکه این شیوه تکثری حزبی مایه قوت باشد، موجب شکست و تضعیف خواهد شد. در واقع وقتی یک امری از اندازههای طبیعی خودش بزرگتر شد شکل طنز پیدا میکند. پس اگر برخی از رفتارهای حزبی رایج در ایران را طنز بدانیم، قضاوتی غلط نداشتهایم.
لکن در یک نقاطی هم وقتی در یک جامعه و نظام سیاسی احزاب اجازه فعالیت میکنند، حتی احزاب رقیب روی یک پایه نظری باهم اتحاد نظر دارند. آن پایه و بیس مشترک عبارت از این است، در مقام تامین منافع و مصالح ملی و تامین منفعت مردم و تقویت زندگی مناسب مردم طرح و برنامه داریم.
منِ حزب «A» یک روشی و شما با حزب «B» روش خاص خودتان را دارید. در حالی که هر دو در راستای هدفی واحد تلاش میکنیم، با این تفاوت که روشهای متفاوت داریم که خودِ این روشها هم در سلیقههای سیاسی میتواند بازتاب داشته باشد و هم از لحاظ ظرفیتهای زمانی، ممکن است برخی از دیدگاهها را تقویت یا تضعیف کند. در حال حاضر، ما در یک نقطهای قرار گرفتهایم که دشمن مشترکمان اصل نظام را هدفگیری کرده است، طبیعی است باید نوعی همگرایی را تجربه کنیم و برخی از اختلافهایی را که متاسفانه اختلافهایی کلیتر از حزب را به وجود میآورد و باعث میشود احزاب با هدف تخریب یکدیگر نظام را تخریب میکند، کنار بگذاریم.
در واقع عکس مشترک آقایان توکلی و نبوی بازتابی از مطالبه ملی، مطالبه نخبگانی، مطالبه سیاسیی و مطالبه رهبران و مدیران اجرایی کشور است که ما باید دراین نقطه به اتحادنظر برسیم تا بتوانیم، با دشمن اصلی مقابله کنیم است وبدانیم، فضای فعلی میطلبد، انشقاق و اختلاف را کنار بگذاریم و رفاقت را مدنظر قرار بدهیم. به هرحال این آغاز راهی است که در بیش از سه دههِ گذشته فراموشاش کردهایم. ما حتی بر این باوریم، احزاب رقیب باید شبکه صلح و آرامش در یک سطح از مسایل و موضوعها به زبان مشترکی برسند. امروز در کشور بزرگی مثل آمریکا با ظرفیت بیش از ۳۰درصد قدرت جهانی و با نیروهای اغماری نزدیک به ۸۰ درصد از قدرت جهانی را در اختیار خود میبیند و همچنین رقباش، رقیبهایی سختی هم هستند در حوزه فرامرزی زبان مشترک دارند.
به طوریکه شورای روابط خارجی ایالاتمتحده از گروههای مختلف با سلیقههای متضاد و در فضایی فراتر از احزاب سیاسی، مینشینند و طراحی میکنند و حتی برای قرن آینده برنامهریزی میکنند. این عینِ رفتار منطقی و تاثیرگذاری است که ما هم باید در کشورمان پیاده کنیم. مثلا فرض کنیم، رهبری در مقام طراحی الگوی پیشرفت یا مثلا سیاستمداران دولتی در تدوین سیاستهای راهبردی و استراتژیک وقتی نیروهایی را میخواهند به کار بگیرند تا از تجربه و تحلیلهای آنها برخوردار باشند، باید گروههای مختلف سیاسی را در کنار خودشان داشته باشند و از نظراتشان استفاده کنند تا بتوانند، مجموعه قابل دفاعی عرضه کنند و به هنگام تغییرِ دولتها و چرخش قدرت آن مجموعهها پایدار بمانند.
ما به لحاظ تاریخی هم در شرایط صلح و آرامش و عدم وجود یک دشمن جدیِ خارجی هم به یک مجموعه اینچنینی نیاز داریم، چه برسد به الان که فشارهای بینالمللی از چند سو تهدیدمان میکنند و طبیعی است، که این به این موضوع اهتمام بورزیم.
در حاشیه همان جلسه دیدار با رییسجمهوری، یک جلسه سرپایی با حضور آقایان مرعشی، حدادعادل و چند نفر به صورت سوکمسیون گفتوگو کردیم که صحبتمان این بود، با وجود رقابتی که در انتخابات داریم و باید هم داشته باشیم، اما باید بنشینینم و در یک زمینههای مشترکی به یک توافقهایی برسیم تا مجلس نظام جمهوریاسلامی در یک جایگاه و آستانهِ رفیعی شکل بگیرد و چهرههایی بتوانیم، وارد مجلس کنیم که توانایی و ظرفیت بالایی داشته باشند.
از همدلی
*) این بخش از سرنویس نوشته, از سایت جبهه – اروپا می باشد.