در شب آخرین چهارشنبهی اسفند ماه هر سال (سه شنبه شب) ایرانیان همه با هم با شادی تمام و خوشحالی جشن میگیرند و آداب و رسوم زیبا و خاصی برگزار میکنند.
امسال مقارن است با غروب تا پاسی از شا مگاهان فردا سه شنبه ۲۷ اسفند که متاسفانه به دلیل «فاجعه کرونا »و حوادث اجتماعی قبلی ،توصیه به بزرگداشت وسیع این آیین ملی با مصلحت همراه نیست ، بهمین دلایل توصیه شده شامگاهان این روز « فردا »در بالکن ها و پنجره های واحدهای مسکونی با گذاشتن شمع روشن بزرگواری و همت کادر پزشکی را ارج نهیم ..که چنین باد
این مراسم ریشه در آیینهای ملی و باستانی سرزمین پاک و بزرگ ما دارد و بعد از حدود ۳۷۵۰ سال کماکان با شکوه خاصی برگزار میشود و از قدیمیترین زمانهای تاریخ تاکنون پایدار مانده و حوادث روزگار نتوانسته است خللی بر آن وارد کند، به این دلیل که ایرانیان با تمام وجود از این گونه مراسم به خوبی مراقبت کرده و میکنند.
آیین این شب بین تمام ایرانیان چه کرد و چه ترک و دیگر اقوام بلوچ و فارس، لر و ترکمن، عرب زبانان ایرانی و همه و همهی اقلیتهای باهوش و با همت مذهبی و تمامی ایران تباران … معمول است.
این جشن از سیستان و کرمان تا آذربایجانها، از خراسان شمالی تا خوزستان، از گیلان و مازندران تا فارس و بوشهر و تمام این دشت وسیع که ایرانش مینامیم با شوق فراوان و دلبستگی خاص آشکار میشود.
ایرانیانی که از دیار خود دور افتادهاند نیز آن را فراموش نکردند و هر کجا هستند آن را برپا میدارند.
این یادواره تشریفاتی گوناگون دارد: بخشی از این تشریفات عمومی و مشترک میان تمام مردم ایران و ملل دیگر آریاییست و بخشی دیگر خصوصی است.
زیباترین و قدیمیترین آداب این شب آتش افروختن و جستن از آن و شادی کردن در کنار آتش است، زن و مرد، پیر و جوان در صحنخانه، در سر چهارراه وخیابانهای شهر و روستا از روی این اخگرهای افروخته یکی پس از دیگری جستن میکنند و هر بار میگویند، زردی من از تو سرخی تو از من، یعنی زردی بیماری و ناتوانی را از من بستان و سرخی، شادابی و تندرستی را که در خود داری به من ببخش.
چنانچه آتش افروزی درون خانه باشد پس از سوخته شدن، خاکستری را که از آتش میماند در خاکاندازی جمع و از خانه بیرون میبرند، آن کس که آن را بیرون برده در بازگشت در میزند و از درون خانه از او میپرسند کیستی؟ از کجا آمدی و چه آوردهای؟ پاسخ میدهد: که منم، از عروسی آمده و تندرستی آوردهام (امروز با زندگی آپارتمانی این مراسم محدودتر شده است).
در آیینهای خاص میتوان به کوزه شکستن، آجیل خوردن، فال گوش ایستادن، گره گشایی، آش بیمار ، فال گرفتن و … که در نقاط مختلف کماکان انجام میشود اشاره کرد.
کوزه شکستن: این آیین در بسیاری از نقاط ایران معمول است و عقیده دارند بلاها و قضاهای بد را که در کوزه ریختهاند بعد از شکستن آن دفع میشود.
آجیل خوردن: در شب چهارشنبه سوری آجیل خوردن از رسوم و آداب مخصوص است و باید آجیل شور و شیرین باشد.
فال گوش ایستادن: کسانی که حاجتی دارند در این شب نیت میکنند و بر سر رهگذری به فالگوش میایستند، نخستین عابری که گذشت به سخن او توجه میکنند و آن گفته را در استجابت مقصود به فال نیک یا بد میگیرند.
گره گشایی: کسانی که بخت ایشان گره خورده و مشکلی در کارشان رخ داده گوشهی پارچهای را گره زده بر سر راهی میایستند و از اولین کسی که گذشت میخواهند آن گره را بگشاید و عقیده دارند گره از کار فرو بسته به این تریتب باز میشود.
آش بیمار: در خانهای که بیماری باشد باید در شفای او کوشید که بیماری او به سال دیگر که چند روز بعد است نرسد، برای این کار آشی میپزند که به آش بیمار یا آش امام زینالعابدین معروف است.
قبل از تهیه آش درب منزل همسایهها را میزنند و یا قاشق به ضرب مسین که همراه دارند میکوبند، صاحبخانه باید چیزی که بتوان در آش ریخت یا مقداری پول در آن ظرف بریزد، با آن مواد و پول لوازم آش را تدارک میبینند و آن آش را به بیمار و بقیه را به نیازمندان میدهند و معتقدند این آش هر دردی را شفا میدهد.
و بالاخره یکی از شیرین ترین آداب چارشنبه سوری که بیشتر جنبه بازی و تفریح دارد فال گرفتن با بولوئی (کوزه کوچک دهان گشاد) است، دختران جوان چیزی را که نشانهای از خود آنها باشد در کوزه میاندازند و اشعار مختلفی که بتوان با آن تفأل کرد بر قطعهی کاغذی نوشته و تا کرده در آن کوزه میریزند و از دختر کوچکی میخواهند دست در کوزه کرده کاغذی را بیرون آورد و یکی از حاضران آن شعر را میخواند و سپس همان دختر یکی از اشیاء را بیرون میآورد، آن شعر فالی است در حق صاحب آن نشانه.
در شهرهای مختلف کم و بیش امروز هم با همهی تغییرات بنیادین، بخشی از این مراسم انجام میشود و در بعضی نقاط با آب و تاب بیشتر …
مثلاً در بعضی از شهرها از روزنهی بخاری یا شومینه طنابی داخل اتاق یا سالن کرده به وسیلهی آن چیزی را طلب میکنند، صاحب مکان اولین چیزی را که در دسترس دارد به طناب میبندد و طناب را بالا میکشند آن چیزی که به طناب بسته شده است بیانگر پاسخ فال طناب به دست است، مثلا اگر پارهای نان باشد آن را به فال نیک گرفته که وفور نعمت و اگر شیرینی به طناب ببندد نشانه شیرین کامی است و مثلا اگر جارویی به آن بسته شود آن را بد و به مفهوم خانه خرابی میدانند.
ناگفته نماند این جشن مانند بیشتر جشنهای ایرانی به ستاره شناسی بستگی دارد و مبدأ همهی حسابهای علمی تقویمی است.
در آن روز در ۱۷۳۴سال پیش از میلاد ( ۳۷۵۴سال قبل ) زرتشت پیامبر باستانی ایرانی وحدانیت را برای اولین بار در جهان در جامعهی آن روز سر داد و پندار، گفتار و کردار نیک را که بنیاد سعادت انسانها و همهی ادیان بر آن استوار است به عنوان رمز بقا مطرح کرد.
ایرانیان این مردمان سخت کوش و نیک پندار بزرگترین حساب گاه شماری جهان را در آن زمان بنیاد نهاده کبیسه را پدید آوردند ( ۴سال یکبار ماه اسفند ۳۰ روز میباشد ) و تاریخهای کهن را درست و منظم نمودند.
براساس منابع مختلف موجود جشن چارشنبه سوری در سال ۱۳۳۱ برای ۳۶۸۳ مرتبه و امسال برای۳۷۵۰مین بار برگزار میشود.
به همهی جوانان عزیز که این مراسم و سنت دیرین را با آرامش در درون حیاط منازل و محوطه مجموعه های مسکونی هم چنین به احترام کادر شجاع پزشکی میهنمان با روشن کردن شمع بشرحی که در آغاز آمد برگزار میکنند ….سال نو و نوروز باستانی را همزمان با این روز تبریک و شادباش میگوییم.
منابع:
۱ـ فرهنگ دهخدا
۲ـ سعید نفیسی ـ مجلهی مهر، شمارهی ۱۱، سال اول، شماره ۱، سال دوم
۳ـ ذ ـ بهروز، تقویم و تاریخ در ایران از رصد زرتشت تا رصد خیام، مهر ۱۳۳۱
۴ـ نشریهی ش ماره ۲ انجمن ایران شناسی و شمارهی ۱۵ ایران کوده (۱۳۳۱)
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - اروپا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است