در واشینگتن، مهرزاد بروجردی استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل خاورمیانه، در نشستی در بنیاد پژوهشی «استیمسون» چشمانداز تیرهای از فضای سیاسی – جغرافیایی خاورمیانه بزرگ ارائه داد و از جنگ سرد در این منطقه آشوبزده سخن گفت.
آقای بروجردی، استاد و رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه سیراکیوز روز پنجشنبه، اول آبان ماه، در پایان این نشست، در گفتوگویی با رادیو فردا، نخست به این پرسش پاسخ داد که:
به رغم جنگهای گوناگونی که در گوشه و کنار شرق میانه جریان دارد و همهروزه قربانیان تازهای میگیرد، آنچه که به عنوان «جنگ سرد» مطرح شد، چگونه توجیهپذیر است؟
سیاست هیچگاه خلاء را نمیپذیرد. هر گاه در سیاست خلائی ایجاد میشود، نیرویی باید آن فضا را پر بکند تا موازنهای بوجود بیاید. از اتفاقاتی که به دنبال بهار عربی روی داد، دقیقا بوجود آمدن این خلاء سیاسی بود؛ یعنی یکسری از حاکمان قبلی، یکسری از مناسبات قدرت از بین رفت. به عنوان نمونه نگاه کنید به لیبی که آقای قذافی رفت و جای او پر نشد و بنابر این گروههای متخاصم، با یکدیگر به نبرد برخاستهاند و لیبی را به یک کشور شکستخورده سیاسی تبدیل کردهاند که نابسامانی سیاسی در آنجا حاکم شدهاست.
بعد از این بهار عربی، متاسفانه آن خلاء سیاسی، سبب شده که فرصتطلبان سیاسی و کشورهای منطقه، هر کدام سعی کنند تا صحنه بازی خودشان را گستردهتر و بیشتر بکنند و این سبب شده که، خطکشی بین شیعه و سنی، و خطکشی بین ایران و کشورهای عربی و از سوی دیگر ترکیه، همه وارد این معادلات فعلی قدرت شدهاست.
در حال حاضر برای نخستین بار در تاریخ خاورمیانه بزرگ، ما شاهد هفت کشور از هم پاشیده هستیم: سومالی، سودان جنوبی، لیبی، یمن، عراق، سوریه؛ و احتمالاً دوباره افغانستان را [پس از خروج نیروهای آمریکا و ناتو] خواهیم داشت.
حال فکر کنیم که تبعات این مسئله که در یک منطقه با هفت کشور شکستخورده روبهرو هستیم، چه خواهد بود؟
به نظر من جنگ قدرتی که هم اینک در یمن شاهد آن هستیم، فردا میتواند در بحرین تشدید بشود، و این امر کل منطقه را دچار ناآرامی کرده. نظم گذشته شکست خورده و در حال ازهم پاشیدن است در حالی که نظم نوینی جایگزین نشده که مناسبات به روال عادی خود برگردد. از اینرو، همه کشورهای منطقه در عرصه سیاست خارجی، با چالشهای بسیار جدی روبهرو شدهاند.
آقای بروجردی در ادامه میگوید: دو ضلع اصلی اختلافها، یکی اختلافهای عقیدتی و ایدئولوژیک شیعه و سنی شده، یکی دیگر هم مسئله ژئوپولیتیک است. عربستان سعودی فکر میکند که از طرف ایران محاصره شده و میگوید که در عراق، در سوریه و در یمن که زمین بازی او بوده، و در بحرین که آن هم حیات خلوت سعودیها و باز هم جزئی از زمین بازیاش تلقی میشده، نیروهای شیعه و یا نیروهای طرفدار ایران قوی شدهاند، بنابراین، این محاصره، واقعا موجب نگرانی عربستان شده. به این ترتیب، جنگ، جنگ ژئوپولیتیک است و این که شما روی چه گروههایی میخواهید سرمایهگذاری کنید. در این مورد شیعه باشید و یا سنی تفاوت زیادی نخواهد کرد.
با توجه به آنچه گفتید چشمانداز خاورمیانه را چگونه ترسیم میکنید؟
متاسفانه به هیچ روی چشمانداز جالبی پیش روی ما نیست. اختلافها [در منطقه] همچنان ادامه خواهد یافت و گریبانگیر و وبال گردن ما و منطقه خواهد بود، و تا این مسئله به سرانجامی برسد، بسیاری از افراد دیگر کشته و قربانی خواهند شد. ما شاهد از هم پاشیدن کشورهای بیشتری خواهیم بود، شکل گرفتن کشورهای جدید و کوچکتر [برای نمونه در] عراق و لیبی که هریک میتوانند چندپاره بشوند، همیطور سوریه میتواند به چند کشور کوچکتر تبدیل بشود. به این ترتیب به نظر نمیآید که صلح و آرامش در منطقه حاکم بشود. تاریخ نشان میدهد که هنگامی که چنین اتفاقی در منطقهای روی میدهد، سالیان سال طول میکشد تا نظم نوینی ایجاد بشود.