چندی پیش پیامکی به دوستی که چند دوره نماینده مجلس بوده، دادم و چون پاسخی دریافت نکردم، علتش را حضوری جویا شدم. گفت چون حافظه گوشیام پر شده، پیام جدیدی را دریافت نمیکند. گفتم پیامهای قدیمی را خالی کن تا حافظه گوشیات آزاد شود؛ اما در کمال ناباوری گفت بلد نیستم. گفتم به نوهات بده در کمتر از چند دقیقه پیامهای قدیمی را پاک میکند و آنتیویروس هم روی گوشیات نصب کن. بسیاری از ما نسل اولیهای انقلاب دچار همین آفت پرشدگی حافظهمان شدهایم. ذهنمان پر است از همان باورها، ایدهها و راهحلهای دمدستی و راهحلهای منسوخشده را برای مسائل مستحدثه به کار میبریم و از اهرم هندل برای خودروهای دیجیتالی و هوشمند استفاده میکنیم. بیشتر افراد نسل ما با واقعیات آنچه در جهان اتفاق افتاده، آشنا نیستند که در فرایند تحولات برقآسای جهان آنچه مشاهده و لمس میشود، در مقابل جهان مجازی مشتی از خروار است. در این روند پرشتاب تکنولوژی اعم از نرمافزار و سختافزار هم گجت (Gadget) باید قابلیت نصب نرمافزارهای جدید را داشته باشد، هم نرمافزار باید منظم بهروز شود؛ وگرنه با هنگ و پرشدگی حافظه مواجه میشود. وقایعی که این روزها در کشور رخ میدهد، هیچکدام خلقالساعه و بدیع و الزاما ساخت دشمن نیست و حتما منشأ خارجی ندارد. چرا وقایع قبل از وقوع پیشبینی و پیشگیری نمیشوند؟ پس از وقوع حوادث، مدیران دنبال راهحلهای زودبازده میگردند و دیواری کوتاهتر از نیروی انتظامی نیست که جور مدیران بالانشین را بکشند و در کف خیابان با مردم تجمعکننده مواجه شوند. مگر قصه پردامنه مؤسسات مالی و اعتباری را نمیتوان رصد و پیشگیری بهموقع و قبل از واقعه کرد که به اینجا کشید و حدود دو سال است که سپردهگذاران در کف خیابان به دادخواهی نشستهاند و با بهدارکشیدن آدمک رئیس بانک مرکزی میخواهند توجه مسئولان را به خود جلب کنند. حوادث دی ۹۶ نیز در زمینه همان تحصنها، راهپیماییها و… شکل گرفت و آن بحران را به بار آورد و هنوز هم آتش زیر خاکستر است که اگر چارهجویی نشود، تکرار خواهد شد. مؤسسات مالی و اعتباری از ابتدا با مجوز دولتها و با عنوان تعاونی اعتبار مثل قارچ روییدند و چنان در بازار آشفته بیسامان و بیحسابوکتاب و نظارت تنومند شدند که حتی برای مدیران بانک مرکزی تعیینتکلیف میکردند. نگارنده خود در ۲۱ فروردین ۱۳۸۱ در مجلس از وزیر اقتصاد و دارایی درباره تعاونیهای اعتبار سؤال کردم و نیز هشدار دادم که این تعاونیها در نهایت محل خلق پول، پولشویی و آشفتگی بازار پول و سرمایه خواهند شد و باید دولت و بانک مرکزی جلوی فعالیتشان را بگیرد. آقای مظاهری، وزیر وقت اقتصاد و دارایی، با تأیید نظر من، قول دادند پیشگیری کنند؛ اما نهتنها پیشگیری نشد؛ بلکه با آلودهکردن افرادی در مؤسسات و نهادهای نظارتی حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد نقدینگی کشور را این قبیل مؤسسات جذب کردند و فساد عظیمی به وجود آوردند که آثار مخرب عملکرد این مؤسسات به این زودیها مرتفع نمیشود. تجمع، تحصن و اعتصاب رانندگان را نمیتوان پردهپوشی و کتمان کرد؛ چون حیات روزمره مردم و گردش و چرخش واحدهای تولیدی، صنفی و بازار به حرکت چرخ کامیونها و کشندهها وابسته است. آیا مسئولان مربوطه مشکلات این قشر زحمتکش و کمادعا را نمیدانستند تا بهموقع و تدریجی خواسته بهحقشان را برطرف کنند؟! به رانندگان نمیشود انگ سیاسی زد. مسئولان مربوطه یا مشکلات را نمیدانند که وامصیبتا! یا اگر میدانند آیا باید بنشینند تا کامیونها جادهها را ببندند و در سراسر ایران اعتصاب راه بیفتد و چرخهای اقتصادی فلج شود، آنگاه وزیر و وکیل، از ابزار انتظامی استفاده کنند، برای حل مشکل. هنوز مشکل آن دسته از سپردهگذاران، رانندگان، معلمان و کارگران حل نشده، صنف مرغداران این مولدان قوت مردم که نتوانستند دادشان را به گوش مسئولی برسانند یا کسی به دادشان نرسید، راهی کف خیابان شدهاند که دان و خوراک دام و طیور را ارز و دلاری بالای چهار، پنج هزار تومان باید تهیه کنند و قیمت مرغ به همان روال قبل و تحت قیمتگذاری دولت باشد. مرغداران و دامداران سالهاست به همین وضعیت گرفتارند؛ عدهای ورشکسته، مقروض و فراری و عدهای در حال نابودیاند. اصناف دیگری نیز به همین منوال در راه هستند. مجموعه دولت و وزرا اکثرا دلسوز و فداکارند؛ اما گویا حافظهشان پر شده و رسیورشان قابلیت دریافت امواج جدید اجتماعی و جهان تحولیافته و درک عالم مجازی جوانان و جامعه را ندارد، اکثر دولتمردان وقت بهروزشدن نداشتهاند و گجتشان نیز قابلیت آپدیتشدن ندارد. وزیران ارشد اکثرا ارزشی و انقلابیاند؛ اما با مسئولیتهای مادامالعمری و مشغله فراوان، فرصتی برای بازاندیشی و بازسازی روشها و رویهها و درک تفوق فضای جریانهای جاری جهانی و ملی را ندارند…
چرخ آن چرخ است آن مهتاب نیست
جوی آن جوی است، آب آن آب نیست (مولانا)
در نهادهای رسمی کشور بعضا تصمیمهایی گرفته میشود که با اندک تمرکز متوجه میشویم تصمیمسازان از تحولات عالم واقع بیخبرند، جسمها به قرن ۲۱ منتقل شده و حواسها در نیمه دوم قرن بیستم مانده است. تلگرام مسئله نیست، یک وسیله است برای اطلاعرسانی مانند ایمیل و… که روزمره با آن سروکار داریم. چرا از تلگرام دغدغه ملی میسازیم؟! به نظر درک درستی از حرکت ماده به مجاز نشده است. حقیقت این است که باید رسیورها عوض شوند که قابلیت بهروزشدن را داشته باشند. مردم مصائب و مسائل فراوانی دارند که با این حافظههای پرشده مشکلاتشان حل نمیشود.
علی ظفرزاده-نماینده مجلس ششم
روزنامه شرق