سال ۱۴۰۱ سال شروع جنبش و خیزش مردمی “زن، زندگی، آزادی” لقب گرفت و امید آنست که این همبستگی گسترده شهروندان ایرانی در داخل و خارج از کشور تبدیل به انقلاب، شکل گیری یک رنسانس همه جانبه ی فرهنگی و اجتماعی و در نهایت سرنگونی نظام توتالیتر جمهوری اسلامی شود. در طی چند سال اخیر، با رشد آگاهی عمومی مردم و همچنین بروز اعتراضات و حق طلبی های صورت گرفته در بین اقشار مختلف جامعه، نقش صنف کارگری ایران بیش از پیش پررنگ تر شده است. شروع جنبش های اعتراضی رسمی کارگری در ایران مصادف با روز جهانی کارگر، از سال ۱۳۲۵ خورشیدی (۱۹۴۶ میلادی) بود که آن هم دنباله ی نارضایتی، خشم و آتش نهفته ی دهه ها سیستم ارباب رعیتی قبل از آن بوده است. تقابل اعتراضات و سرکوب پلیس باعث کشته شدن ۱۴ نفر از هموطنان ما در شهر کرمانشاه شد. این تعداد کشته به همراه ۱۲۰ نفر مجروح، اولین قربانیان تجمعات اعتراضی کارگران در ایران لقب گرفتند. در سال ۱۳۵۷ خورشیدی با تغییر نظام پادشاهی و شکل گیری یک نظام جمهوری که از قضا نقش اساسی اعتصابهای کارگری در آن سالها را نمی توان نادیده گرفت، کارگران با امید به شعارهای برابری و رعایت حقوق، هم از دیدگاه مذهبی و هم از نگرش اجتماعی، به دنبال آن بودند تا بالاخره یک قانون کار منصفانه تدوین شود و همچنین از طریق تشکیل یک سندیکای واقعی و به دور از سوء استفاده های سیاسی، جایگاه اجتماعی خود را بهبود بخشند. چرا که تصور پیشرفت و توسعه یک جامعه بدون حضورقشری به نام کارگر محال است. بعد از اتمام جنگ فرسایشی ایران و عراق، در سال ۱۳۶۹ چشم امید جامعه کارگری ایران به تدوین و تصویب قانون کار جدید بود. اما متاسفانه هیچ چارچوب قانونی برای تشکیل اتحادیههای کارگری از مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام بیرون نیامد و زمینه درستی برای فعالیتهای صنفی و سندیکایی، مانند دیگر کشورها نیز فراهم نیامد. بازی با حقوق کارگران باز هم ادامه پیدا کرد و دولت جمهوری اسلامی با تاسیس شورای اسلامی کار و همچنین نهاد خانه کارگر که مورد تایید حکومت بودند سعی بر آرام نگه داشتن افکار قشر زحمت کش جامعه داشتند. اما این دو نهاد نیز هیچگونه توصیفی منطبق با خصوصیات اتحادیههای آزاد و مستقل کارگری نداشت. بنابراین ادامه ی نارضایتی در بین آگاهان و فعالان جامعه کارگری سال به سال افزایش یافت. به عنوان نمونه و مطابق با تجربه ی شخصی، با روی کار آمدن حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ به عنوان رئیس جمهور ایران، اختلافات فاحش دولتمردان جدید با دولت قبل آن و واحدهای صنعتی منصوب به محمود احمدی نژاد و سپاه پاسداران و همچنین تغییر رویکرد سیاست خارجی دولت نسبت به شروع مذاکرات برجام، موجب تعطیلی بسیاری از پروژه های قرارگاه خاتم الانبیاء و بیکاری ناگهانی ۸۰۰۰ نیروی کار فقط در بخش نفت و گاز به ویژه کارگران این حوزه شد. بدون آنکه ادارات کار
منطقه ای، آمادگی برای روبرویی با این بحران را داشته باشند. کارگری که در ابر بحران اقتصادی ایران، به دنبال یکی از حقوق ابتدایی، یعنی معیشت خود و خانواده است، چطور می تواند پس از ماه ها کار و عدم دریافت دستمزد، به این مهم نائل گردد؟ حال آنکه مطابق با خود قانون اساسی جمهوری اسلامی، در اصل های ۲۷، ۳۱ و ۱۴۰ به حقوق ابتدایی کارگران یعنی حق اعتراض مسالمت آمیز، حق رفاه و حق داشتن صنف کارگری اشاره شده است. در سال گذشته نیز به طور میانگین روزانه ۵ تجمع اعتراضی و اعتصاب در سراسر کشور به نام قشر زحمت کش جامعه یعنی کارگران ثبت شده است. اعتصابات کارگری در بیش از ۱۱۰ واحد صنعتی ایران، آن هم فقط در ده روز ابتدایی ماه اردیبهشت ۱۴۰۲، باعث اخراج ۴۰۰۰ کارگر پیمانکاری پارس جنوبی شده است. این تعداد نیروی کار افزایش ۲۷ درصدی حداقل دستمزدها، مصوب شورای عالی کار را با رشد ابر تورم کنونی، ناهمخوان و غیر منصفانه میدانند و خواستار افزایش تقریبا ۸۰ درصدی حقوق خود هستند. در این میان اینترنت نامناسب، اخبار کذب صدا و سیما و رسانه های جمهوری اسلامی و حتی نپرداختن جراید به این اعتصابات، دسترسی به اطلاعات داخلی را محدود ساخته است. تصور قطع معیشت نه تنها خود این تعداد، بلکه اعضای خانواده های کارگران بسیار دردناک و غیر قابل تحمل است. با این نمونه آمار اعتصابات، می توان جنبش کارگری ایران امروز را از قدرتمندترین و موثرترین جنبش های اجتماعی یا مدنی ایران نام برد. با وجود فقر فزاینده، گسترش انواع تبعیض و نقض حق حیات و معیشت عموم شهروندان معترض، در کنار جنبش های گسترده ی بانوان، دانشجویان و اتنیکی، جنبش کارگری هم می تواند چالش جدی و مهمی علیه نظام جمهوری اسلامی تلقی گردد. در نهایت اینجانب به عنوان یک فعال حقوق بشر امید دارم که روز جهانی کارگر سرچشمه تفکر، رشد آگاهی و ایجاد یک نگرش جدید و رو به جلو برای جامعه کارگران ایرانی شود. حذف اختلاف طبقاتی، دستیابی به رفاه اجتماعی بر پایه ی حصول آزادی و سپس برقراری عدالت اجتماعی از آرمان های هر ایرانی در داخل و خارج از کشور می باشد که با همدلی و همبستگی گسترده دور از دسترس نخواهد بود.
پاینده ایران و ایرانی
۰۱ می ۲۰۲۳