به گفته ویلیام واینر(۱) در وبلاگ “تایمز اسراییل” Times of Israel ، “در آستانه سدمین سالگرد نسل کشی ارمنیان در امپراتوری عثمانی، یک گرایش موذیانه و حتی خطرناک در رسانه های متعدد اسراییلی- یهودی مشاهده می شود”.
مولفین مقالات سفارش شده ای که توسط ماشین تبلیغاتی آذربایجان و ترکیه در محافل یهودی پخش می شود، اشخاص واحدی هستند. کاری که اینها می کنند، با عرض معذرت، چیزی جز فاحشه گری ژورنالیستی نیست. نقدهایی که در پی چاپ این مقالات منتشر می شود ادعاهای مشکوک آنها را نفی، کذب محض استدلالات مطروحه در آنها را برملا و نیروهایی را که در پس پرده این تبلیغات زهرآگین قرار دارند افشا می نمایند. بااینحال، مولفین اجیر شده به توسل به ژانر نامه نویسی که خود درحال افول است، ادامه می دهند. مثل اینکه واقعا باورشان شده که خواننده امروزی آنقدر ساده لوح و بی سواد است که میتوانند هرچیزی را بی چون و چرا به خوردشان بدهند.
با اینحال، در ١٨ مارس جاری، مقاله سمپاشانه دیگری در نیوآلگه ماینر، یکی از معتبرترین نشریات یهودی در امریکا منتشر و در جروسالم پست نیز بازچاپ گردید. نویسنده مقاله آلکساندر مورینسون بود که قلمش را تماما وقف نجات آبروی فرساینده دیکتاتوریهای ترکیه و آذربایجان در افکار عمومی غرب نموده بود. ضمنا، نویسنده تلاش می کند که مناسبات دوستانه میان ارمنستان و ایران را پیوندی “علیه اسراییل” قلمداد نماید.
در این راستا، راهبرد بیشرمانه ای دنبال می شود تا افکار عمومی را، که دیدگاه منفی آشکاری علیه ایران دارد، علیه ارمنستان و ارمنیان بشورانند. معذالک، واقعیت اینست که روابط حسنه ارمنستان با ایران علیه هیچ کشور ثالثی تنظیم نمی شود و همانطور که اشخاص و مراجع صاحب نظر مدتهاست از آن آگاهند، نمی تواند هم باشد.
ایالات متحده و اتحادیه اروپا، هردو، حتی در مواقعی که روابط پرتنشی با جمهوری اسلامی داشته اند، رسما اعلام کرده اند که سیاست ارمنستان در تقویت روابط سودمند دوجانبه با ایران را کاملا درک می کنند. اگر روابط خوب ارمنستان با ایران تاثیری بر مناسباتش با ایالات متحده و اروپا ندارد، چه اصراری در متعارض جلوه دادن آن با منافع اسراییل هست؟
از سوی دیگر، باتوجه به نقش مهم اسراییل در خاورمیانه و نیز اهمیت دیاسپورای(۲) یهودیان در جهان، ایروان به اهمیت روابط حسنه با اسراییل نیز به خوبی واقف است. ارمنستان هرگز روابطش را با ایران براساس خصومت با اسراییل تنظیم نمی کند و بالعکس. همین طور، روابط با فدراسیون روسیه و همسایگان دیگر، مثلا گرجستان. تصوری غیراز این، باطل و مسخره است! صرفا به دلیل موقعیت پیچیده ژئوپلیتیک ارمنستان، این کشور باید با ایران، باغرب، با روسیه و گرجستان، علی رغم اختلافات فیما بین آنها، مناسبات دوستانه داشته باشد. جامعه اسراییل، خود از چنین وضعیت و موقعیتی در منطقه ای که مملو از کشمکش و اختلاف است، به خوبی آگاه است و لذا از هیچ کوششی برای به وجود آوردن روابط مسالمت آمیز با همسایگانش کوتاهی نمی کند. لازم است یادآوری شود که سیاست موفقیت آمیز ایروان در این راستا از چشم رسانه های بین المللی دور نمانده است (رجوع کنید به مقاله “امریکا در مقابله با رقبایش اهرم پنهانی در دست دارد: ارمنستان”(۳)
باوجود اینکه آقای مورینسون درسهایی از اشتباهات گذشته اش گرفته است، باز در همان مقاله به تلاش کودکانه ای برای پنهان نگهداشتن پیوندهای نزدیکش با ماشین تبلیغاتی جمهوری آذربایجان به عمل می آورد. خلاصه کلام او مقایسه آذربایجان و ارمنستان از لحاظ “ارزش و احترامی” است که این دو کشور برای اسراییل قایلند! مورینسون در شاهکار ژورنالیستی اش می نویسد که برخلاف آذربایجان، هیاتهای عالی رتبه رسمی ارمنستان به اسراییل سفر نمی کنند. آقای مورینسون بدون شک متوجه است که دیالوگ و تعامل سیاسی میان دولتها و کشورها به میزان زیادی براساس اصل معامله به مثل تعیین می شود. آیا خود اسراییل دیدارهای رسمی اش را از کشورهای جنوب قفقاز را به طور متعادل و برابر برنامه ریزی می کند؟ به عنوان مثال، نخست وزیر، رییس جمهور و هم چنین وزیر امور خارجه اسراییل به کرات به آذربایجان سفر کرده اند، نه به ارمنستان. در حالی که تا به حال چندین بار وزیر خارجه و نیز رییس جمهور این کشور از اسراییل بازدید به عمل آورده اند.
در پنجم مارس سال جاری، آقای ادوارد نعلبندیان، وزیرخارجه ارمنستان، دیداری از اسراییل به عمل آورد، در کنسرت ارکستر سمفونیک اورشلیم به مناسبت سدمین سالگرد نسل کشی ارمنیان، حضور به هم رساند و با رووین ریولین، رییس جمهوری اسراییل، دیدار و مذاکره نمود. طبق بیانیه مطبوعاتی، طرفین ابراز اطمینان کردند که دیدار وزیر خارجه به تقویت روابط میان دو کشور کمک خواهد کرد. رییس جمهوری اسراییل و وزیر امور خارجه ارمنستان مسایل مربوط به مسئولیت مشترک دوکشور و ملت در پیش گیری از جنایات علیه بشریت را نیز مورد مذاکره قرار دادند. لکن، مورینسون سفر آقای نعلبندیان و بیانیه مطبوعاتی را در پس زمینه ای ضد ترکی و ضد آذربایجانی به تصویر می کشد. مشکل می توان پایه و اساسی برای این داوری نویسنده پیداکرد. به احتمال قوی، عنصر بیمارگونه و تب خدمت گذاری به دستگاه تبلیغاتی آذربایجان – ترکیه آنقدر برشعور مولف تاثثر گذاشته که هر اشاره ای به “جنایت عیله بشریت” را عملی علیه ترکیه یا جمهوری آذربایجان تلقی می کند!
همین طور، معرفی منطقه ارمنی نشین اورشلیم به عنوان مجموعه ای برضد منافع اسراییل ادعایی مسخره و غیرقابل قبول است. منطقه یادشده، همراه با خیلفه گری کلیسای گریگوری ارمنیان در اورشلیم، که نقش مهمی از لحاظ آگاهی متقابل ملتهای ارمنی و یهودی ایفا می نماید، دارای ١۵٠٠ سال تاریخ و بخش جدایی ناپذیر شهر مقدس اورشلیم است. این تلاش نیز نمونه بارزی است از تب نفرت پراکنی علیه ارمنیان و به ویژه جامعه ارمنی اسراییل، که یادآور اقدامات مشابه در دهه ١٩۳٠ در آلمان نازی در مورد افشای “توطئه یهودیان” می باشد.
در رابطه با خیلفه گری کلیسای گریگوری ارمنی در اورشلیم، لازم است ذکر شود که طبق مقاوله نامه منعقد در ١٩۶٧ میان طرفهای مربوط، اسراییل حقوق خلیفه گری را به رسمیت شناخته و نیز فعالیتهای خلیفه گری در راستای حفظ فرهنگ ارمنی در خاورمیانه را، پذیرفته است. تلاش مورینسون در قلمداد کردن خلیفه گری ارمنیان در اورشلیم به عنوان منطقه نفوذ جمهوری اسلامی، تلاشی است به غایت غیراخلاقی که سنخیتی با واقعیت ندارد. آقای مورینسون که خود را “کارشناس” در این زمینه می داند باید متوجه افتضاحی که به بار آورده شده باشد.
روشن است که فرضیه های سئوال برانگیز مورینسون و روزنامه نگاران سنخ خودش حاوی عناصر نفرت پاشی از خارج علیه ارمنیان می باشند و نشان از ژورنالیسم اجیرشده دارند. رویکرد این باصطلاح نمایندگان ژانر نامه نگاری را، که می کوشد یهودیان جهان را با سوء استفاده از احساسات ملی علیه ارمنیان بشوراند، باید مطلقا شرم آور نامید.
کوتاه سخن، افساد رسانه ها گرایش خطرناکی است. آقایان به این رسوایی خاتمه دهید! من متوجه ام که امروز همه چیز با پول قابل خریداری است، اما تا به حال هیچ کس اخلاق حرفه ای را نتوانسته است زیرپا بگذارد. به همین دلیل، من به عنوان یک نفر کلیمی، روزنامه نگاران و دست اندر کاران رسانه ای را فرا می خوانم که از نشر چنین نوشتارهای رسوایی به نام یهودیان خودداری و از کمک به تحمیل اختلاف و مشکل تازه ای بر یهودیان جهان خودداری نمایند.
_________________________________________
پانویس مترجم:
۱٫ یلیام واینر، رییس مرکز فرهنگی یهودی “منورا” در جمهوری ارمنستان، استاد هنر در این جمهوری و عضو جامعه موسیقی دانان اسراییل می باشد.
۲٫ Diaspora بخشی از مردم یک کشور یا ملت که از موطن خود جدا افتاده و در کشورهای دیگر به صورت اقلیت زندگی می کنند.
۳٫ In Facing Its Adversaries, America’s Got a Hidden Lever: Armenia
منبع: blogs.timesofisrael.com
پیوند اخبار روز: http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=66136