بمناسبت ۲۲ بهمن، سالروز انقلاب ایران؛ انقلاب ایران افسانه شد …: جمال درودی – عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران


۳۷ سال پیش در چنین روزی انقلاب عظیم و شکوهمند ایران به پیروزی رسید و کبوتران خونین بال آزادی در آسمان ایران به پرواز درآمدند.
انقلابی که نتیجه یک قرن مبارزه پیگیر ملت بزرگ ایران و ادامه انقلاب مشروطیت ونهضت ملی ایران بود، که طی سالیان سال با خون جوانان برومند این سرزمین آبیاری شده بود. این انقلاب آسان بدست نیامده بود که این چنین آسان از دست برود.
با تاسف و نگرانی امروز گروهی از افراد ظاهربین نسبت به اصالت انقلاب تردید کرده اند وآنرا به نقد میکشند و چنین نتیجه گیری میکنند که انقلاب کاری عبث بوده، هرگز نباید به این طرز تفکر صحه گذاشت ، به طور یقین با ریشه یابی تاریخی و نگاهی به گذشته و مبارزات یکصد ساله ملت ایران برای کسب آزادی، به این نتیجه خواهیم رسید که ایران در بستر انقلاب قرار گرفته بود و گزینه ای غیراز آن نداشت. انقلاب ایران یکی از اصیل ترین و ریشه دارترین و مردمی ترین انقلاب های جهان بود با آرمانهایی بزرگ و والا، بنابراین نباید مصائب و درگیریهای امروز سبب شود که انقلاب شکوهمند ایران و مردم رشید و به پا خواسته و شهیدان در خون خفته آن را مقصر بدانیم. البته بر این باوریم که انقلاب از مسیر اصلی خود منحرف شده، ولی انقلاب را تقصیری بر گردن و تاوانی بر عهده نیست.
رمز پیروزی انقلاب در آن برهه از زمان اتحاد وهمبستگی همه ملت ایران، با این شعار نهادینه شده بود «همه با هم – همه با هم». تمام گروهها وطبقات و احزاب سیاسی و روحانیون و روشنفکران، مسلمان و غیرمسلمان بدون در نظر گرفتن اختلافات مسلکی و سیاسی وعقیدتی در کنار هم و با هم موفق شدند رژیم استبدادی را سرنگون کنند. در آن ایام زنان و مردان و جوانان پرشور انقلابی سینه های خود را در برابر مسلسل ها قرار دادند و بر لوله تفنگها که به قلب آنان نشانه گرفته شده بود شاخه های گل نشاندند. و بی پروا سربازانی را که قصد جان آنان را داشتند در آغوش گرفتند و گفتند: «برادر، چرا برادر کشی» در زندانها را گشودند و زندانیان سیاسی را چون قهرمانان ملی بر دوش گرفتند و سرود آزادی سر دادند به این امید که دیگر جرم سیاسی و زندان سیاسی نخواهند داشت. انقلابیون مجسمه های میادین را که نمادی از استبداد و حکومت مطلقه بود به زیر کشیده و بر این باور بودند که دیگر در برابر بتی سر فرود نخواهند آورد. چه زیبا ودلنشین و بیادماندنی بود صحنه های انقلاب. می دیدیم که دختران و پسران آزادانه با یک دنیا شور و احساس جوانی در کنار هم روی تانک ها با مشت های گره کرده سرود پیروزی میخواندند.
امروز که به پیرامون خود می نگریم از آن آمال و آرزوها چه بجای مانده…؟ هیچ…! درست مانند خاکستری باقی مانده از کاروانی که نشان دهنده آنست که زمانی در این بیابان سوت و کور، آتشی به پا بوده، گرمی و نوری داشته، و حال از آنهمه شور و هیجان و امید تنها خاکستری سرد ومرده بجای مانده است.
گذر زمان و ۳۷ سال حوادث گوناگون و رویدادهای سهمگین چنان گرد وغباری بر پیکر انقلاب نشانده که دیگر اثری از آن دیده نمیشود. با تاسف امروز ملت بزرگ ایران پس از یک قرن مبارزه در راه آزادی در همان نقطه ای قرار گرفته که قرار داشت، بجز اینکه کشورش اکنون غارت شده و ویرانه گشته، و مردمش در فقر و کشور در فساد و بی اخلاقی و عقب افتادگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی غرق شده، و جوانان و فرهیختگانش گریزان از وطن شده اند. انقلاب شکوهمند ایران به افسانه ها پیوست و در چنگ نااهلان قصه غصه ها شد.
متاسفانه امروز در جایگاه آن زنان و مردان شجاع و آزاده انقلابی که تنها و تنها درد وطن داشتند و هدفشان سربلندی و افتخار ایران بود، گروهی از جوانان ناآگاه و متعصب جایگزین آنان شده اند. کسانی که کوچکترین اطلاعی از انقلاب واهداف آن ندارند و با تاریخ مبارزات ملت ایران بیگانه اند و فلسفه و رخدادهای بزرگ تاریخی و سیاسی و اجتماعی ایران و علل جنبش های مردمی وعناصر تکوین دهنده آن ناآشنا هستند. آنان خود را وارث انقلاب و نگهدارنده وحافظ آن میدانند و با خشونت هر چه تمامتر به انقلابیون دیروز میتازند. سخنرانی ها و اجتماعات را به هم میزنند، دفاتر روزنامه ها را ویران میکنند، محافل علمی و هنری را به تعطیلی میکشانند، به صورت دختران اسید میپاشند، از دیوار سفارتخانه ها بالا میروند و به آتش میکشند، برعلیه منافع ملی شعار میدهند و خودسرانه بنام ملت تصمیم میگیرند.
شگفتا در شرایطی که زنان، کارگران، معلمان، دانشجویان، و گروههای سیاسی اجازه برگذاری یک راهپیمائی مسالمت آمیز در راستای احقاق حقوق قانونی خود را هم ندارند و پیروان راه مصدق نمیتوانند حتی طبق سنت دیرین در آرامگاه آن بزرگ مرد تاریخ ایران حضور پیدا کرده و با نثار شاخه گلی ادای احترام کنند.
امروز شاهد و ناظر آنیم که گروهای فشار در بزنگاهای حساس چون صاعقه ای حضور بهم میرسانند و با عناوین مختلف از جمله: “حجاب و عفاف” و “امر به معروف و نهی از منکر” و “دلواپسان” بدون مجوز راهپیمائی میکنند و در میتینگ های خود با تهدید و توهین و افترا از دولت انتقاد میکنند و راهکار سیاسی ارائه میدهند و به این ترتیب رعب و وحشت در جامعه ایجاد میکنند.
پرسش اینست که براستی این گروهها به کجا وابسته اند..؟! چه دست های پنهانی آنان را حمایت و هدایت میکنند؟! آیا حاکمان به قدرت نشسته هرگز نمی اندیشند که اینان طالبان های فردای ایران خواهند بود؟! آیا سرنوشت افغانستان در انتظار ما نیست؟! از بذری که امروز میپاشند فردا چه بدست خواهند آورد؟!
پاینده ایران
۲۲ بهمن ۱۳۹۴

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است