یک روزنامه لبنانی نوشت، امارات در پی فهم وضع خود در قبال ایران و یمن، تصمیم گرفت به صورت آبرومندانه از یمن خارج شود و برای همین یک نماینده به تهران فرستاد و سه پیشنهاد به ایران داد.
اگرچه هنوز به دیده شک به این خبرها نگاه میشود اما به نوشته روزنامه «الاخبار» به نظر میرسد حاکمان ابوظبی پس از آنکه «آتش به داخل خانههایشان رسیده» تصمیمی راهبردی گرفتهاند و برای دور کردن این آتش، دست به دامن تهران و مسکو شدهاند.
در ادامه این گزارش آمده، پس از انفجارهایی که کشتیهای تجاری و نفتکشها در بندر فجیره امارات را در تاریخ ۱۲ ماه می هدف قرار داد، هیأتی امنیتی از امارات به ایران سفر کرد اما پاسخ قاطعی که شنید این بود «پس از اینکه شما خطوط قرمز را زیر پا گذاشتید، دیگر چیزی نزد ما باقی نمانده که بر سر آن با شما مذاکره کنیم».
الاخبار سپس نوشت؛ بر اساس منابع دیپلماتیک مطلع، هیأت عالیرتبه اماراتی پیشنهادی با خود داشتند که اماراتیها در آن زمان فکر میکردند غیرقابل رد است؛ این پیشنهاد شامل سه بند بود: بازگرداندن روابط میان دو کشور بر اساس روال قبلی، تأمین حمایت مشترک دو طرفه از گذرگاههای دریایی تا (امنیت) جریان (انتقال) نفت از تمام کشورهای (حاشیه) خلیج (فارس) تأمین شود و سوم که مهمترین بند است آمادگی امارات برای ترک یمن بود.
در ادامه گزارش این روزنامه لبنانی آمده: اماراتیها پس از آنکه جواب قاطع ایران را شنیدند باز هم ناامید نشدند و زمانی که «عبدالله بن زاید» در ۲۵ ژوئن گذشته به روسیه سفر کرد خواستار میانجیگری این کشور برای (راضی کردن) ایران شد. اما جواب همان بود «چیزی نزد ما وجود ندارد که بر سر آن مذاکره کنیم». برای ایرانیها آشکار شده که ابوظبی دنبال «استراتژی خروج» از باتلاق یمن است و میخواهد آن را بخرد؛ اینچنین کالای کسادی در بازار تهران خریدار ندارد.
پشتپردهها و دلایل
الاخبار سپس نوشت، گذشته از اینکه چه کسی در پشتپرده انفجار بندر فجیره بود برای همه آشکار شده که هر ممنوعیتی بر صادرات نفت ایران بدان معناست که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز نخواهند توانست از تسلط ایران بر تنگه هرمز بگذرند و نفت خود را بفروشند. پس از این تهدید بیسابقه و تحریکآمیز، ریاض و ابوظبی فکر میکردند شعلههای جنگ آمریکایی مورد انتظار علیه ایران زبانه خواهد کشید اما واشنگتن امید آنها را ناامید گذاشت همانگونه که پس از ساقط شدن پهپاد آمریکایی توسط ایران، همین اتفاق افتاد.
در ادامه این گزارش آمده است: اماراتیها فهمیدهاند که آمریکاییهایی که در حال حاضر به ایران حمله نکردند هیچ زمانی به این کشور حمله نخواهند کرد به همین دلیل ابوظبی پس از چهار سال ونیم جنگ علیه ملت یمن از استراتژی «اول، قدرت نظامی» به استراتژی «اول، صلح» روی آورده است. نشانههای این تصمیم از سفر وزیر خارجه امارات به مسکو دیده شد زمانی که وی اعلام کرد تحقیقات در حادثه فجیره به صورت دقیق به کشور خاصی اشاره ندارد و کشورش نمی خواهد تنشها با تهران افزایش پیدا کند.
بر اساس گزارش مذکور، تصمیم ابوظبی برای خروج از یمن چندین دلیل دارد که اولین آن، سر آمدن قدرت تحمل امارات از تبعات ورود به جنگ یمن در چند زمینه است:
اول: خسارتهای انسانی؛ که امارات در طول چهار سال و نیم گذشته آن را مخفی کند و اخیرا توانسته با دوری از درگیریهای مستقیم و استفاده از شیوههای جایگزین یعنی به کارگیری شبهنظامیان یمنی، از این موضوع جلوگیری کند و ارتش امارات را از تحمل خسارتهای جانی بیشتر دور کند، اما این اتفاق پس از آن رخ داد که این خسارت شامل فرزندان بیشتر خانوادههای متوسط و فقیر در این کشور وارد شد و به برخی از فروندان خانواده حاکم نیز رسید.
دوم: خسارتهای اقتصادی؛ موضوعی که تأثیرات آن تنها محدود به ابوظبی نمیشد بلکه در مابقی امارتهای امارات نیز آشکار شده بود و تأثیرات راهبردی آن بر اقتصاد قائم بر تجارت و خدمات دیده میشد.
سوم: خسارتهای سیاسی؛ پس از آنکه اماراتیها یقین پیدا کردند امکان تحقق پیروزی در یمن امکان ندارد و ائتلاف به فرماندهی سعودی با خروج برخی شرکا از آن در حال از هم پاشیدن است، حس کردند که آنها باید بخش اساسی تبعات شکست سیاسی را در این موضوع تحمل کنند به همین دلیل میخواهند از پرداختن بهای سنگین در این باره جلوگیری کنند.
علاوه بر این موارد به نظر میرسد با افزایش آشفتگی حاکمان امارات از همراهی کامل «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی با «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان در متشنج شدن روابط با همسایگان خلیج (فارس) و ایران و نیز ورود به جنگ یمن با بهای اقتصادی آن، وضعیت امارات در محک قرار گرفته است. در نشستی که چند هفته پیش میان فرزندان زاید یعنی «محمد»، «هزاع» و «طحنون» و «محمد بن راشد» حاکم دبی صورت گرفت، حاکم دبی به آنها گفته خروج از این باتلاق ضروری است. وی افزوده است: «فرود تنها یک موشک در خیابانهای دبی کافی است تا اقتصاد فرو بپاشد و هر آنچه به دست آوردهایم فدا شود». فرزندان زاید پیشتر نیز صحبتی مشابه از حاکمان فجیره شنیدهاند و آنها نیز نگرانی خود در این باره را ابراز کرده بودند.
درخواست امارات از مصر برای میانجیگری در راستای بهبود روابط با سوریه
الاخبار سپس نوشت؛ مهمتر از تمام آنچه گفته شد، این است که اماراتیها دریافتهاند شور و هیجان فعلی یمنیها قادر به دگرگون کردن موازنه راهبرد نبرد است پس از آنکه (یمن) سلاحهای جدید را به کار گرفته و تأسیسات حیاتی مانند خط لوله نفتی «ینبع» و فرودگاه «ابها» در عربستان و غیر از آن را هدف گرفتهاند و تمام «دیوارهای استراتژیک» مانند سامانه پاتریوت آمریکایی هم نتوانست جلوی آن را بگیرد.
این روزنامه در ادامه اعلام کرد: امارات پس از آنکه انعطافهای اخیر را از خود نشان داد، پیامی واضح از انصارالله دریافت کرده مبنی بر اینکه تأسیسات حیاتیاش هدف قرار نخواهد گرفت و این موضوع محدود به عربستان خواهد شد.
در پایان این گزارش به نقل از منابع آگاه آمده است؛ این تغییر و تحول امارات نمایشی نیست، آنها ابتدا در (پروژه لیبی و) حمله خلیفه حفتر به طرابلس ناکام ماندند (+) و اخیرا یقین پیدا کردند که آمریکا برای مقابله مستقیم با ایران آماده نیست، به همین دلیل چرخش امارات با تغییر موضعش درباره سوریه تکمیل خواهد شد و در همین راستا امارات از قاهره خواسته برای (رابطه) با دمشق میانجیگری کند تا رابطه با سوریه از جایی که متوقف شده از سرگرفته شود.
هفته جاری، روزنامه القدس العربی، چاپ لندن، عقبنشینی امارات از شرق و غرب یمن به جنوب این کشور را اعتراف به شکست دانست نه «تغییر راهبرد از جنگ به صلح» آنطور که ابوظبی ادعا کرد، و تأکید کرد اما جاهطلبی ابوظبی در بنادر جنوب یمن هنوز تمام نشده است.