بانو نرگس محمدى کنشگر سیاسى، مبارز حقوق بشر و بویژه مبارز حقوق زنان در ایران و مادر دو فرزند خورد سال با حکم دادگاه اسلامى تهران به ١۶ سال زندان محکوم شده است و مهندس کورش زعیم نیز به جرم آزادى خواهى و ملى گرائى در کنار ایشان به چندین سال زندان محکوم شده است و امروزه هردو در بند ۸ زندان اوین همراه با گروهى دیگر از دگر اندیشان روزگار سختى را می گذرانند.
دادگاه بلخ که بعنوان بیدادگاه از آن نام برده مى شود، شاید در حد دادگاه هاى جمهورى اسلامى احکام نا عادلانه صادر نکرده باشد که سعدى شیرازى ادیب خردمند درباره یکى از بى عدالتى هاى دادگاه بلخ حکایتى جالب ۸٠٠ سال پیش ارائه کرده است !!!
و مى سراید :
گنه کرد در بلخ آهنگرى
به شوشتر زدند گردن مسگرى .
به هر روى دادگاه بلخ که از سال ١٣۵٧ خورشیدى از شهر بلخ ۸٠٠ سال پیش در افغانستان کنونى به تهران و دیگر شهرهاى ایران اسباب کشى کرده است کار نامه سیاه ترى از دادگاه بلخ ۸٠٠ سال پیش را در سرکوب آزادى خواهان و دگر اندیشان ارائه کرده است و در این کار چنان شهرت جهانى نیز پیدا کرده است که در بیشتر سمینار هاى حقوق بشرى و مجامع بین المللى از احکام دادگاه هاى جمهورى اسلامى بعنوان موارد کمیاب از بى عدالتى در دوران مدرن و عصر سفر بشر به کره ما یاد مى شود و داستان ها در مورد آنها نوشته مى شود.
دادگاه هاى سعید امامى و بر خورد او با دگر اندیشان و کشتن و سر به نیست کردن، محمد مختارى، داریوش و پروانه فروهر و بى شمار آزاد اندیشان دیگر که با فتواى علماى حوزه و بدست «سربازان گمنام امام» زمان سر به نیست شدند ، داستان سعید مرتضوى در شکنجه و سر به نیست کردن جوانان بى گناه در ماجراهاى انتخابات سال ١٣٨٨ در زندان اوین و در سوله هاى کهریزک، ماجراى دادگاه هاى زندان رجائى شهر و زندان هاى دیگر در تابستان سال ١٣۶٧ از نمونه هاى بارز اینگونه جنایت ها هستند که در حافظه تاریخى مردم ایران ثبت خواهد شد.
از هیئت سه نفره ” در زندان رجائى شهر در تابستان ١٣۶٧” رییسی، پور محمدى و نیرى” زنده هستند و پست هاى عالى هم دارند و در دولت تدبیر و امید آقاى روحانى یکى از آنها ( پور محمدى ) پست وزارت دادگسترى را نیز اشغال کرده است، چه جالب !! پور محمدى اتهام به سر به نیست کردن هزاران تن از جوانان بى گناه در کشتار سال ١٣۶٧ را در کارنامه مردودى خود دارد و با امضاى او جان هزاران، کودک و نوجوان در تابستان سال ۶٧ گرفته شده است و امروز با یاد آورى آن جنایت ها و افشاگرى هاى تازه بوسیله فرزند آیت اله منتظرى از آن رویدادها که به کابوسى بزرگ براى رژیم تبدیل شده است، پور محمدى وزیر دادگسترى دولت تدبیر و امید آقاى روحانى تحصیل کرده حقوق از دانشگاه إسکاتلند با افتخار از جنایت هاى خود دفاع و به آنها افتخار هم مى کند!!
و نیری هم به تازگى از جنایت هاى خود دفاع کرده و به آنها افتخار مى کند.
مهندس کورش زعیم و خانم نرگس محمدى با شهامت از حقوق دموکراتیک خود دفاع مى کنند و حاظر نیستند در برابر فشار و تهدیدهاى بازجویان و اطلاعاتى ها سر تسلیم فرود آورند.
خانم نرگس محمدى به تازگى در برابر گفته هاى بى پایه یکى از مقام هاى قضائی با شهامت کم نظیرى از مبارزات دموکراتیک و بشر دوستانه خود دفاع کرده است و حاظر به پذیرش حکم دادگاه اسلامى نیز نیست.
مهندس کورش زعیم و خانم نرگس محمدى هردو به جرم نا کرده و به حکم دادگاه بلخ در پشت میله هاى زندان بسر مى برند و در آرزوى دیدار عزیزان خود هستند ولى دزدان دارائى هاى ملت ، شکنجه گران و متجاوزین به حقوق کودکان آزادند و از دردانه هاى نظام جمهورى اسلامى نیز به حساب مى آیند و به گفته قدیمى ها:
” در صدر مى نشینند و قدر هم مى بینند”
و اما سخن آخر : من در تعجب هستم و این پرسش همواره براى من بوجود مى آید که خانه اى را که دکتر محمد مصدق و دکتر فاطمى با هم و بنام ” جبهه ملى ایران ” بنا کردند، امروز بوسیله چه کسانى سرپرستى و اداره مى شود؟؟
آیا جبهه ملى کنونى در ایران هیچ شباهتى به جبهه ملى ایران در گذشته هاى دور دارد ؟
به باور من که به هیچ وجه.!!!!
سیاست کلى در تهران آن است که از ورود جوانان و نوگرایان بداخل جبهه ملى ایران جلوگیرى شود، جلوى فریاد هاى عدالت جویانه و ملى گرائى گرفته شود و بجاى همه این ارزش ها ، سیاست صبر و انتظار و مماشات با أرباب قدرت سیاست کلى در جبهه ملى ایران باشد و از شیر ژیان جبهه ملى دوران نهضت ملى تنها کالبدى تکیده و لاغر باقى بماند که در برابر کفتار ها و لاشخورها به مرور بلعیده شده و از بین برود.
مولانا در مثنوى مى فرماید :
شیر بى یال و دم و اشکم که دید
اینچنین شیرى خدا خود نافرید
و در زمانى که نوشتار خود را به پایان مى بردم آگاهى یافتم که آخرین حکم دادگاه بلخ در مورد فرزند آیت اله منتظرى نیز به تازگى صادر شده است، چون ایشان نوار مکالمه بین آیت اله منتظرى با پور محمدى، نیرى و رییسی در مورد اعدام دسته جمعى زندانیان سیاسى در سال ١٣۶٧ را از نو به جریان انداخته است .
به زبان ساده ” در بر همان پاشنه مى گردد” رانت خواران ، دزدان و چپاولگران بکار خود مشغولند و أرباب فکر و اندیشه و آزادى خواهان در پشت میله هاى زندان.
و چه خوش سروده است سعدى شیرازى :
فرق است میان آنکه یارش در بر
با آنکه دو چشم انتظارش بر در
اهورا مزدا سرزمین ایران را از دروغ ، جنگ و خشکسالى بپا.
سنگنوشته داریوش بزرگ پسر ویشتاسب در تخت جمشید
کاووس ارجمند
٢٧ نوامبر ٢٠١۶