حدس زدنش سخت است؛ واقعاً سخت! اینکه بدانی میان انبوه جمعیتی که تلاش میکنند خودشان را با عجله به قطار برسانند تا هرچه زودتر به مقصد برسند، کدام یک قصد سفر به مقصدی دیگر را دارد؛ آخرین مقصد؛ مرگ.
به گزارش ایران، هیچ کس نمیداند آنکه قرار است در تونل بلند و باریک مترو، سوار قطار بیبازگشت شود، کیست. او هم مثل همه بلیت میخرد، از گیت رد میشود و به سمت ایستگاه میرود. شاید در چهرهاش آثاری از غم یا بی حوصلگی و کلافگی هم باشد؛ مثل خیلیهای دیگر! شاید هم نگاهش به دوردستها باشد، آن ور دیوارهای زیرزمین؛ کسی نمیداند؛ اما همان وقت که هیاهو به پا میشود، دیگر همه میفهمند که زن یا مردی بوده جوان یا میانسال، شاید هم پیر. صحنه آنقدر فجیع میشود که آرزو میکنی هیچ گاه نزدیک آن مسافر مقصد مرگ نایستاده بودی.
«خسته بودم. گفتم ۱۰ دقیقهای بنشینم در ایستگاه و استراحت کنم. نزدیکم خانمی بود که منتظر قطار ایستاده بود، مثل بقیه. دو تا قطار آمد و رفت. سوار نشد. توجهم جلب شد که چرا سوار نمیشود. انگار مردد بود. قطار سوم که رسید، یک لحظه رویم را آن ور کرده بودم؛ ندیدم چطور خودش را انداخت زیر قطار. فقط چند ثانیه طول کشید. همان زنی بود که دیده بودم. بعدش آنجا خیلی شلوغ شد. نمیدانید چه هیاهویی بود. بعضیها تلاش میکردند که کمک کنند. بعضی دیگر هم موبایلشان را درآورده بودند و فیلم میگرفتند. صدای جیغ و سوت هم به گوشم میرسید.»
اینها گفتههای یکی از دستفروشان مترو است؛ یکی از همان افرادی که در حادثه هفته پیش ایستگاه ولی عصر متروی تهران، نزدیک محل حادثه حضور داشته و جزو شاهدان عینی به حساب میآید.
زن ۳۰ ساله که خودش را هفته پیش زیر قطار انداخت، البته جان سالم به در برد اما پایش را از دست داد.
این، تنها حادثه خودکشی در مترو نیست و مسافران و کارکنان مترو، پیش از این نیز شاهد اتفاقاتی از این دست بودهاند.
نخستین مورد خودکشی در ایستگاه مترو، در فروردین ماه سال ۸۴ گزارش شد. دختر ۱۸ سالهای به نام مریم، در ایستگاه شهید بهشتی خودکشی کرد. البته مسئولان ایستگاه بلافاصله دختر جوان را به بیمارستان جم منتقل کردند، اما او به دلیل شدت جراحات، جان خود را از دست داد. اولین حادثه خودکشی در مترو، آخرین آنها نبود؛ بلکه این حادثه، اولین حلقه از زنجیره حوادث مشابه بود. حدود یک سال و نیم بعد، مرد جوانی در ایستگاه امام خمینی(ره) خودکشی کرد.
اردیبهشت ماه سال ۸۶، متروی تهران شاهد حادثه خودکشی جوان ۱۹سالهای به نام روحالله در ایستگاه بهارستان بود. یکی از مسئولان فروش بلیت ایستگاه مترو بهارستان گفته بود: «این جوان را به دفعات در حریم ایستگاه مشاهده کردهام و حتی با هم احوالپرسی هم داشتهایم، اما هیچ عکسالعمل غیرعادی از سوی او پیش از اقدام به خودکشی مشاهده نکرده بودم.»
تنها کمی بعد از این حادثه یعنی اردیبهشت سال ۸۶ دختر ۲۱ سالهای در ایستگاه مترو امام خمینی(ره) جان خود را به خطر انداخت. البته او جان سالم به در برد اما در این حادثه دو دستش را از دست داد و از ناحیه سر و قفسه سینه بشدت آسیب دید.
حوادث خودکشی مترو در سال ۸۶ البته به همین جا ختم نمیشود؛ در واقع این سال را میتوان یکی از پرحادثهترین سالهای متروی تهران دانست. در تیرماه ۸۶ مردی میانسال به خاطر بیکاری در یکی از ایستگاههای متروی تهران خودکشی کرد.
دی ماه ۸۶، مرگ جوانی ۲۷ ساله در ایستگاه دروازه دولت سبب تعطیلی دو ساعته ایستگاههای مترو شد.
اسفندماه سال ۸۶ پرونده خودکشیهای زنجیرهای این سال در مترو، با خودکشی زنی در ایستگاه امام خمینی(ره) بسته شد. البته زنده ماند.
فروردین ماه سال ۸۷ نیز مرد ۳۵ سالهای به علت نامعلوم در ایستگاه حسنآباد خودکشی کرد.
اسفندماه سال ۸۷ دختر ۱۵ سالهای در ایستگاه مترو شهید نواب صفوی دست به خودکشی زد و جان سپرد. همچنین زن جوان دیگری در ایستگاه حسنآباد نیز قصد خودکشی داشت که با اقدام سریع راهبر قطار و ترمز گرفتن قطار، خودکشی زن جوان ناکام ماند.
سال ۸۸ پسر ۱۷ سالهای در مترو دست به خودکشی زد و فردای همان روز حادثه خودکشی دیگری در ایستگاه طرشت رخ داد.
از خودکشیهای سال ۹۰ آماری در دست نیست. البته اطلاعرسانی در این باره و بیان جزئیات در رابطه با حوادث اینچنینی، چندان هم شفاف نیست که مسئولان امر نیز استدلالهای خودشان را دارند از جمله اینکه پراکندن چنین اخباری، شاید منجر به روی دادن حوادث بعدی خواهد شد.
مردادماه سال ۹۰ زنی ۴۰ ساله در ایستگاه نواب خودکشی کرد. اسفندماه همان سال هم دختری ۲۰ساله به خودکشی در ایستگاه خیام اقدام کرد که البته جان به در برد. او پیشتر هم دست به خودکشی زده بود.
بهرام عبابافی، قائم مقام وقت شرکت بهرهبرداری متروی تهران، آمار خودکشی در مترو را در سال ۹۱ بیش از ۶ مورد عنوان کرد که آخرینشان خودکشی زنی جوان در ایستگاه سعدی بود.
دی ماه سال ۹۲ مردی ۴۰ ساله در ایستگاه چهارراه ولیعصر دست به خودکشی زد.
مرگ دستفروش مترو در ایستگاه گلبرگ در دی ماه همان سال را البته با اندکی تردید میتوان به فهرست خودکشیها اضافه کرد چرا که هنوز اما و اگرهای زیادی درباره آن وجود دارد.
مرگی پرخاشگرانه
امید به اینکه پرونده خودکشیهای مترو در همین جا ختم شود، شاید چندان خوشبینانه نباشد. البته این شیوه خودکشی گرچه دارای نمونههای زیادی در ایران است اما همچنان نمیتوان آن را امری عادی قلمداد کرد.
در بسیاری کشورهای صنعتی، خودکشی در مترو، امری نه چندان غیرمعمول و بی سابقه محسوب میشود. در فرانسه سالانه بیش از ۶۰ شهروند با انداختن خود بر ریل مترو و راهآهن خودکشی میکنند و این کشور از سالهای دور با این پدیده اجتماعی مواجه بوده است.
اینجا اما ایران است و مشاهده چهره درهم شکسته و متلاشی شده انسانی که تا چند لحظه پیش در میان جمعیت مسافران منتظر ایستاده بود، چیزی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت و با آن کنار آمد.
اما چرا فردی که تصمیم به خاتمه دادن به زندگی خود را گرفته، چنین مرگ فجیعی را انتخاب میکند و آیا اصولاً این قبیل خودکشیها با تصمیم قبلی صورت میگیرد یا براساس هیجانات آنی است.
دکتر سعید بهزادیفر، روانشناس در گفتوگو با ایران به این سؤال پاسخ میدهد و میگوید: «خودکشی در دو گروه آنی و برنامهریزی شده، طبقهبندی میشود که افرادی که در مترو به خودکشی اقدام میکنند، میتوانند در هر دوی این طبقهبندیها جای بگیرند. از سوی دیگر خودکشی در دو نوع پرخاشگرانه و غیرپرخاشگرانه هم دستهبندی میشود که از انواع غیرپرخاشگرانه میتوان به خودکشی با دارو و سم و از انواع پرخاشگرانه میتوان به خودکشی از راه رگ زدن و پرتاب کردن از بلندی اشاره کرد. خودکشیهای مترو هم در دسته خودکشیهای پرخاشگرانه جای میگیرند.»
بهزادی فر ادامه میدهد: «افرادی که از قبل انگیزه خودکشی دارند و برای آن برنامهریزی میکنند، معمولاً دچار افسردگی شدید هستند که منجر به عملی کردن تصمیم خودکشی در آنها میشود. اما اینکه چرا برخی از افراد، روشی این چنین فجیع را برای خودکشی انتخاب میکنند، مربوط به ویژگیهای شخصیتی آنهاست. برخی افراد اختلال شخصیت مرزی دارند و اصطلاحاً «تکانشی» هستند؛ عامیانهاش این است که رفتارهای یهویی و ناگهانی را زیاد از خود بروز میدهند. افرادی هم که با انداختن خود زیر قطار به خودکشی اقدام میکنند، معمولاً از این گروه هستند که روش خودکشیشان، پرخاشگرانه است.»
این روانشناس به نکته دیگری هم اشاره میکند که جالب توجه است: «طراحی ایستگاههای مترو و نحوه ایستادن افراد و مشاهده ریل و قطار مترو، به گونهای است که ممکن است افرادی را که دارای اختلال وسواس فکری هستند، به خودکشی به این روش ترغیب کند.
ویژگی این افراد که عموماً درونگرا هستند، این است که معمولاً در مورد پدیدههای اطراف زیاد فکر میکنند. مثلاً وقتی ایستادهاند و به حرکت قطار نگاه میکنند، با خودشان فکر میکنند که اگر زیر قطار بیفتند چه میشود و این فکر در آنها قوت میگیرد و ممکن است منجر به عملی کردن آن شود که این نوع خودکشی در خودکشیهای آنی طبقهبندی میشود. آدمهای برونگرا کاملاً برعکس هستند و مثلاً هنگامی که در ایستگاه به انتظار ایستادهاند، ترجیح میدهند با مسافران دیگر صحبت کنند.» بهزادیفر اضافه میکند: «خودکشیها معمولاً با دو علت افسردگی و انتقامگیری صورت میگیرد. گاهی افراد میخواهند با مرگ خود، از شخص یا اشخاصی انتقام بگیرند و ممکن است مرگ به این صورت فجیع را انتخاب کنند تا به خیال خود انتقام سختتری بگیرند.»
او متذکر میشود: «البته باید توجه داشت که برخی خودکشیها، خودکشی نمایشی هستند و فرد تنها برای ایجاد توجه و رسیدن به خواستههای خود به این کار اقدام میکند که البته خودکشیهای مترو، شامل این نوع خودکشی نمیشود و فرد با انگیزه صد درصد، به این کار دست میزند.»
فرض خودکشی در مترو تهران، تا ۵ سال دیگر محال میشود
خودکشی اخیر در ایستگاه ولیعصر متروی تهران در حالی صورت میگیرد که بهمن ماه سال گذشته، محمدباقر قالیباف شهردار تهران، دستور اجرای سیستم درهای حائل بین سکوها و قطارهای مترو موسوم به سیستم P.S.D را صادر کرد که نخستین اقدام در این رابطه در متروی پایتخت محسوب میشود.
جعفر تشکری هاشمی، معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران در زمان اعلام این خبر عنوان کرد که کارهای مطالعاتی این پروژه از مدتها پیش آغاز شده و با توجه به دستور دکتر قالیباف بزودی نسبت به اجرای آن در ایستگاههای مترو اقدام میشود. به گفته او، در این سیستم صرفاً پس از توقف کامل قطارها، درب سکوها، همزمان در واگنها باز میشود و مسافران میتوانند از این طریق از واگنها سوار و پیاده شوند.
احمد دنیامالی، رئیس کمیسیون حمل ونقل و عمران شورای شهر تهران که پیشنهاد دهنده اجرای درهای P.S.D در ایستگاههای مترو بوده، معتقد است که با وجود تمام مخالفتها که عمدتاً به لحاظ هزینه و چالشهای فنی طرح بود، حفظ ایمنی شهروندان از درجه اهمیت بالاتری
برخوردار است.
او میگوید: «این امر با توجه به توسعه مترو و اقبال شهروندان به سوی حمل و نقل عمومی بیش از پیش مورد توجه و احتیاط است. این موضوع در چندین و چند جلسه کمیسیون و همچنین صحن علنی شورا مورد بررسی قرار گرفت که هر چند به طور کلی نظر اعضا و کمیسیون در این مورد موافق بود اما بعضاً با مخالفتهایی هم مواجه شدیم.»
او ادامه میدهد: «کمیسیون عمران و حمل و نقل همواره بر استفاده از این سیستم در خطوط در حال بهرهبرداری و ساخت تأکید داشته و دارد. مخالفان استفاده از درهای P.S.D بر این عقیده بودند که میزان حوادثی که اتفاق افتاده به نسبت کل جابهجایی مسافر قابل اغماض است. در مقابل این نگاه اما موافقین طرح تأکید بر توجه به ایمنی هر چه بیشتر مسافران بخصوص افزایش بهرهبرداری از خطوط مترو، افزایش رضایتمندی شهروندان و همچنین حساسیت بیشتر در زمانبدی حرکت واگنها خواهد شد.»
دنیامالی در رابطه با زمان و نحوه اجرای طرح، توضیحات بیشتری میدهد و میگوید: «با توجه به حساسیتی که در بین اعضای کمیسیون عمران و حمل و نقل درباره اجرای این طرح وجود داشت، در تدوین برنامه ۵ ساله شهرداری و نیز بررسی و تصویب بودجه سال ۹۳ مقرر شد اجرای این سیستم در طول سال ۹۳ با ۱۰ ایستگاه آغاز شود و در طول برنامه ۵ ساله تمامی ایستگاههای باقی مانده با در نظرگرفتن اولویت مسافر، به سیستم درهای P.S.D مجهز شوند.»
حدس زدنش سخت است؛ حدس اینکه کسی که کنارت ایستاده و متفکرانه به جلو خیره شده است، در ذهنش چه میگذرد و آیا از بین تمام فکرهای جور و واجور، اندیشه خودکشی در زیر قطار، به ذهنش خطور میکند یا نه؟! خدا میداند تا ۵ سال دیگر که خودکشی در تمام ایستگاهها، محال میشود، چند نفر دیگر، درست مثل بقیه بلیت میخرند، از گیت رد میشوند، به سمت ایستگاه میروند و سوار قطار بیبازگشت مرگ میشوند.