مراتعی که واگذار و با بولدوزر زیر و رو شده جزو مراتع ملی است که تاکنون با هماهنگی جهادکشاورزی به عنوان چراگاه در اختیار آنها بوده است.
زمانی مرتع غیرملی در اختیار فرد یا نهاد خاصی قرار می گیرد اما حق هیچ گونه تغییر کاربری را در آن ندارد . مراتع ریحان آباد در حال تغییر کاربری است.
بیش از ۲۰۰ هکتار از مراتع “ریحان آباد” مازندران به دست اشخاصی که می گویند مراتع به آنها واگذار شده، زیرورو شده و در حال تغییر کاربری، فروش و ساخت وساز هستند. این در حالی است که واگذاری تمام مراتع باید با مجوز سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور انجام شود. اهالی ریحان آباد در نزدیکیهای بهشهر میگویند بارها با نامه نگاری و مراجعه های پی در پی، از مسئولان منابع طبیعی استان، درخواست رسیدگی کرده اند اما تاکنون به نتیجه نرسیده اند. مدیرکل منابع طبیعی مازندران مثل همیشه جواب نمیدهد. مراتع مازندران در حالی قربانی سودجویی افراد می شوند که این استان همهساله درگیر رخداد سیلابهای مهیب و سهمگین است و علاوه بر خسارت های جانی به شهروندان، میلیاردها تومان خسارت در بخش کشاورزی و مسکن و راه و شهری وارد می آورد.
اداره منابع طبیعی پشت ما نیست
اهالی روستای ریحان آباد می گویند مراتعی که حالا دارد به چند نفر واگذار می شود و با بولدوزر زیر و رو شده جزو مراتع ملی است که تاکنون با هماهنگی جهادکشاورزی به عنوان چراگاه در اختیار آنها بوده؛ اما حالا عده ای در صدد تصرف و تغییر کاربری آن هستند. یکی از اهالی در این باره به «قانون» می گوید: «چند نفر که از خوانین قبل از انقلاب اسلامی هستند و از همان سال های پیش از انقلاب تا کنون، بارها برای تصرف این مراتع ملی اقدام کرده اند، حالا دارند موفق می شوند. جالب اینجاست که الان اجاره نامه های همین افراد که این مرتع را از اهالی اجاره کرده اند وجود دارد. چطور حالا می خواهند به نام خودشان این مراتع را تصرف کنند؟».
مراتع غیرملی ونقشه دستکاری شده!
یک کارشناس جهادکشاورزی مازندران که نخواست نامش فاش شود در این باره به«قانون» گفت:«مراتع فوق، جزو مراتع غیرملی بوده که یک بار در سال ۱۳۴۹به عنوان اراضی ملی تشخیص داده شده و درباره آنها رای صادر شد. بعد در سال ۱۳۵۰ با اعتراض جهادکشاورزی وقت، یک بار دیگر به تشخیص گذاشته و آن را به عنوان “مراتع غیرملی” شناختند و برای چرای دام در اختیار اهالی قرار دادند. البته عنوان “مراتع غیرملی” از اساس قانونی نیست و بر اساس تمامی قوانین منابع طبیعی، تمام مراتع کشور ملی هستند. اما یک بار اجرا شد و متاسفانه بخشی از مراتع جزئی ما را غیرملی شناختند و در اختیار وزارت جهاد کشاورزی وقت قرار دادند. باید بگویم مرتع غیرملی اگرچه عملا در اختیار فرد یا نهاد خاصی قرار میگیرد اما حق هیچ گونه تغییر کاربری را در آن ندارد. با این همه الان مراتع ریحان آباد در حال تغییر کاربری است».او تاکید کرد:«حتی اگر این مراتع ملی نبوده و جزو مراتع غیرملی هم باشد هیچکس حق تغییر کاربری آن را ندارد و فقط می تواند در آنجا دام های خود را به چرا ببرد. اداره کل منابع طبیعی مازندران باید در این باره پاسخ بدهد که چگونه و چرا اجازه این تغییر کاربری و تصرف را به این شخص داده است؟ اگر ما اجرای قانون را درست انجام نداده ایم و مناطق بکر و ارزشمندمان را به عنوان مستثنیات ثبت کرده ایم، قانون اجازه نمیدهد که بگذاریم آن را تغییر کاربری دهند».این کارشناس از موضوع مهم دیگری خبر داد که باید از سوی مسئولان مورد توجه جدی قرار بگیرد. او گفت:« ما دو نقشه متفاوت در این باره داریم. یکی نقشه تفکیک اموال سال ۱۳۸۴ این مراتع که در منابع طبیعی شعبه گلوگاه هست، بانقشه ای که در استان است و ما از تهران گرفته ایم، همخوانی ندارد. به نظر می رسد نقشه تفکیک اموال سال ۸۴ دستکاری شده باشد». بر اساس قوانین صریح کشور، هر گونه تغییر کاربری در مراتع باید با نظر و مجوز سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری صورت بگیرد. ضمن اینکه هر گونه تخریب در حوزه عرصه های طبیعی نیز باید با برخورد منابع طبیعی مواجه شود. اما در مورد مراتع ریحان آباد مسئولان اداره کل منابع طبیعی مازندران سکوت کرده اند.
مسئولان منابع طبیعی : برخورد می کنیم!
ابوالفضل یاوری، مدیرکل دفتر امور مراتع سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور درباره تخریب و تغییرکاربری مراتع ریحان آباد، به «قانون» گفت:«من اطلاعی از این مورد خاص ندارم اما به شما اطمینان میدهم که با هر گونه تصرف، تخریب و … در عرصه های ملی برخورد میکنیم. پیشنهاد میدهم شورای روستایی و شاکیان، موضوع را مکتوب کرده و خطاب به مدیرکل منابع طبیعی استان مازندران ارسال کنند و اگر به نتیجه نرسیدند به سازمان بنویسند. یقینا ما پاسخ میدهیم و درخواست آنها را مطابق با قانون رسیدگی میکنیم. اگر اینجایی که میگویید منابع ملی باشد، یگان حفاظت و دفتر حفاظت ما ساکت نمینشینند».علیاصغر محمودی، عضو شورای اسلامی روستای “ریحان آباد” گلوگاه مازندران در توضیح ماجرا به« قانون» گفت:«این مرتع ۲۰۰ هکتاری که الان در حال زیرورو شدن و فروش است، مرتعی است که ما از سال های قبل از انقلاب در حال استفاده از آن به عنوان چراگاه بوده ایم و بعد از انقلاب هم دادگاه انقلاب آن را به شورا سپرد تا مردم روستایی از آن استفاده کنند. خوانین هم همیشه به دنبال تصرف آن بودند که اخیرا با توجه به نفوذی که دارند، بیل مکانیکی به منطقه آورده و منطقه ای را که آن همه انار وحشی و گیاهان مرتعی مثل “سازیل” دارد، زیر ورو کرده اند. بعضی از انارهای وحشی منطقه بیش از ۴۰۰ سال قدمت دارند که همه را کنده و قلع وقمع کرده اند».
محمودی تاکید کرد:«بروید و از ۱۰۰ تا پیرمرد در روستا سوال کنید که این مرتع مال کیست؟ آیا مال این چند نفر بوده؟ مگر می شود مرتع مال اینها باشد. ما تمام اسناد لازم را داریم که اثبات میکند این مراتع از قبل از انقلاب تا امروز در دست روستاییان قرار گرفته تا از آن استفاده کنند». او یادآوری میکند که یک بار در سال های دهه ۷۰، اهالی به قوه قضاییه شکایت بردهاند و شخص آیت ا.. یزدی دستور رسیدگی به این پرونده را داده است. اما منابع طبیعی استان مازندران هیچ توجهی به این موضوع نکرده است. محمودی در ادامه می گوید:«علاوه بر اداره کل منابع طبیعی مازندارن، به اداره منابع طبیعی بهشهر هم مراجعه کرده ایم. خواهش می کنم صدای مردم روستای ما را به سازمان بازرسی کل کشور برسانید».عضو شورای اسلامی روستای ریحان آباد درباره میزان تخریب مراتع ریحان آباد میگوید:«این ها میگویند حکم برای تغییرکاربری این مرتع گرفته اند و دارند آن را زیر و رو میکنند؛ اما حتی بر فرض اینکه راست بگویند باز هم در متراژ مرتع، تخلف کرده اند. خودشان می گویند حکم را برای ۱۷۰ هکتار گرفته اند ولی در عمل در ۲۳۰ هکتار این حکم را پیاده کرده اند که در اصل ۶۰ هکتار مرتع خواری کرده اند. یعنی چیزی حدود ۶۰۰ هزار متر مرتع خواری دارد صورت میگیرد و هیچکس هم پاسخگو نیست. جالب اینجاست که ما حتی پول کارشناس هم برای رسیدگی واریز کردیم اما موضوع از سوی متولیان پیگیری نشد و به حق مان نرسیدیم».
اهمیت اکوسیستمی مراتع
کارشناسان میگویند که مراتع، حافظان جنگلهای پاییندست هستند و اگر به آنها بیتوجهی کنیم، راه را برای تخریب جنگلها در پایین دست باز کردهایم. علاوه بر آن مراتع، مانند سدی در برابر آبهای جاری و باران عمل میکنند و مانع جاری شدن آب در زمین و خاک و در نتیجه رخ داد سیل میشوند.مرتضی شریفی عضو “شورای عالی جنگل و مرتع” در این باره به «قانون» گفت:«مراتع از نظر اکوسیستمی در حساسترین بخش قرار گرفتهاند. در واقع مراتع در بالادست، حافظ جنگل های پاییندست هستند و اگر مراتع را خوب و درست حفظ نکنیم و حفظ آب و خاک دربالادست درست صورت نگیرد، پاییندست قابل کنترل و حفاظت نیست».این دکترای جنگل در ادامه گفت:«خاطرم هست در یک مقطعی وزارت کشاورزی برنامهای داده بود که بالادست را تبدیل به شهرک گردشگری کنند. همان زمان متخصصان منابع طبیعی اعتراض کردند و گفتند که آن بخش از مهمترین و حساسترین بخشهاست و شما گمان نکنید که اگر مرتع در بالادست از بین برود، جنگل در پاییندست زنده میماند. مانند اینکه قلب آدمی از کار بیفتد و ما بگوییم معدهاش هنوز سالم است. این ارتباط از نظر اکوسیستمی به این شکل است و در تمام دنیا یک سری مدلهای شناخته شده وجود دارد که از بدیهیات است. به همین دلیل هر چقدر از جنگل بالاتر میرویم، ساخت و ساز وتبدیل کاربری حساستر میشود. برخلاف اینکه برخی فکر میکنند که آنجا چون جنگل نیست به حفاظت کمتری احتیاج دارد و ارزش آن کمتر از جنگل است».شریفی تاکید کرد:«درباره شمال نیز نکتهای که اهمیت دارد “پوشش گیاهی هیرکان” است که در تمام دنیا مطرح است. هیرکان سه بخش می شود که متشکل از جنگلهای جلگهای، جنگلهای کوهستانی و مراتع است و این هیرکان منحصر به فرد در جهان را تشکیل میدهند. با توجه به فشاری که به مراتعمان آمده، بسیاری از آنها دیگر وجود خارجی ندارند. الان باید حفاظت در بخشهای مرتعی مورد توجه سازمانهای منابع طبیعی و محیط زیست قرار بگیرد». با آنکه سوالات ، ابهامات و اعتراضهای زیادی درباره آنچه در ریحان آباد رخ داده مطرح است، خبرنگار «قانون» پیگیر پاسخ از مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران بود که با وجود پیگیریهای فراوان، مدیرکل منابع طبیعی پاسخی در این باره ارائه نداد.
داستان مکرر جنگل
شاهرخ جباری ارفعی/ عضو شورای عالی جنگل
«جنگل ها همواره و در همه جای جهان مورد بهره برداری قرار گرفته و میگیرند». این جملهایست که ارسطو سعید، استاد اقتصاد جنگل در کتابش آورده است اما همکارش مروی مهاجر، استاد پرورش جنگل معتقد است ما هنوز به رمز و راز جنگل های طبیعی شمال کشور پی نبرده ایم و علاوه بر آن با وجود موانعی چون چرای دام، آینده جنگل در اثر بهره برداری به خطر میافتد. پس باید برای مدتی به جنگلها استراحت بدهیم تا هم موانع برطرف شود و هم دانسته هایمان بومیتر و افزونتر گردد. اما این دو تن، تنها نقشآفرینان سیاست جنگل ایران نیستند. این دوگانگی در واقع جامعه جنگل کشور را به دو بخش تقسیم کرده است ویادآوری میکند این مشکل آنچنان که نشان داده شده بیراه حل نیست. جامعه جنگلداری کشور که ۵۵ سال سابقه مدیریت طرحهای جنگلداری با اسناد مکتوب را دارد، قاعدتا باید از دانش و تجربه لازم و کافی برای حل این مشکل برخوردار باشد. گرچه به هر دلیل فرصتهای زیادی را سوزانده یا دستکم از سرعت لازم در پاسخگویی مناسب برخوردار نبوده است.به عنوان نمونه این جامعه، نسبت به مصوبه درخشان «برنامه جامع صیانت از جنگل های شمال کشور»(حفظ، نگهداری و توسعه جنگل های شمال) که در سال ۱۳۸۲ به تصویب هیات وزیران رسید، کم توجهی نموده و خواسته های قانونی آن را از سایر دستگاه های موظف، مطالبه جدی نکرده است.استراحت جنگل اما داستانی قدیمی است. از سه دهه قبل عده ای از کارشناسان محیط زیست و منابع طبیعی بر این باور بودند که جنگلهای شمال ایران پتانسیل و توان تولید چوب را ندارند و باید به عنوان پارکهای ملی و جنگلی تحت مدیریت قرار گیرند. اما این دیدگاه نه طنین زیادی داشته و نه موافقان فراوانی. در سال های اخیر همراه با موج جهانی توجه به جنگل، افزایش مخاطرات محیط زیستی و کاهش سطح جنگلها، بخشی از مسئولان، استادان دانشگاه و کارشناسان نیز با این دیدگاه همراه شده و خواهان سیاستگذاری بر آن اساس شدهاند.موج جدید استراحت جنگلهای شمال به طور جدی از سال ۱۳۸۶ کلید خورده است. در این سال گزارش راهبردی “تخریب جنگلها؛ هدر دادن سرمایه ملی” از مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت به ریاست جمهوری ارسال شد. در پاسخ به این گزارش، سازمان حفاظت محیط زیست، توقف بهرهبرداری ده ساله از جنگلهای شمال کشور را پیشنهاد داد. این موضوع در دستگاه متولی و کمیسیون زیربنایی دولت در دست بررسی بود که ماده ۱۴۸ برنامه پنجم توسعه نیز از راه رسید. بر اساس تبصره ذیل این ماده، بهرهبرداری از جنگلها فقط در چارچوب مصوبات هیات وزیران ممکن است.حاصل موج سهگانه فوق، مصوبه پرحاشیه سال ۱۳۹۲ هیات وزیران با عنوان “برنامه بهینهسازی، پایش، حفظ، بهرهبرداری و مدیریت جنگلهای کشور” بود که از مواد دهگانه آن بیشتر ماده شش مصوبه که ناظر به بهرهبرداری از درختان بود، مورد چالش قرار گرفت؛ مادهای که از نظر اکولوژی جنگل نیز نادرست بوده و تنها برای زمان کوتاه دو تا سه ساله قابل توصیه است.متاسفانه این مصوبه هم به سرنوشت مصوبه سال ۱۳۸۲ دچار شد و مهلت یک ساله آن برای تهیه بستههای اجرایی جدید در راستای معیارها و شاخصهای مدیریت پایدار جنگل نیز، پس از گذشت سه سال به نتیجه نرسید.ظرف سه سال پس از مصوبه بهینهسازی، بحثهای فراوانی در همایشها، رسانهها، دانشگاهها و حتی هیات دولت انجام شد. حتی سازمان حفاظت محیط زیست کارگروه سیاستگذاری برای مدیریت این جنگلها تشکیل و نسبت به تهیه لایحه پیشنهادی نیز اقدام کرد اما بازهم به نتیجه نرسید.از آنجایی که مصوبه سال ۱۳۹۲ با استناد به برنامه پنجساله پنجم تدوین شده است، همه نگاهها معطوف به مجلس و برنامه ششم توسعه شد.متن اولیه ماده ۴۸ اسباب خاطر طرفداران استراحت را فراهم کرد اما تلاشهای گسترده مخالفان این دیدگاه و سایر ذینفعان سبب چرخش ۱۸۰ درجهای شد و متن نهایی به ضوابط پیش از سال ۱۳۹۲ برگشت! گرچه متن مبهم و متناقص ماده ۴۸ مکرر مشکل گشای مسائل مدیریت جنگل نیست و تعیین ارتباط آن با مصوبه هیات محترم وزیران و فرمان دهبندی وزیر محترم جهادکشاورزی مستلزم مباحث حقوقی است ولی با توجه به وظایفی که بر عهده سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور نهاده، حجت را بر این سازمان تمام کرده است.اینک وظیفه سازمان متولی جنگل های کشور است که با استفاده از موج همراهی افکار عمومی، تاکیدات قانونی برنامه ششم و دانش و تجربه موجود در کشور، نسبت به اجتهاد در این ماده قانونی از طریق تدوین ضوابط کوتاه مدت و هم چنین سیاستگذاری بلندمدت برای مدیریت جنگلهای شمال کشور اقدام کند. وجود شورای عالی جنگل با بیش از ۶۰ سال سابقه، امکانی مناسب و دارای جایگاه قانونی در این زمینه است که با کمک نمایندگان مجامع علمی دانشگاهی و تحقیقاتی، انجمنهای تخصصی، سازمانهای مردم نهاد، متخصصان مستقل و کارشناسان بدنه اجرایی نسبت به تدوین این ضوابط و سیاستگذاری اقدام نماید، مشروط بر آن که از همه سلایق و دیدگاهها استفاده کرده و ساز و کار لازم را برای استفاده از خرد جمعی فراهم کند.
گزارشی از باغ سبز محله فرشته که اهالی خواستار حفظ آن هستند
باغ در محاصره
گروه سرزمین
بعد از صدور مجوز ساخت،صاحبان باغ، راه آبیاری اهالی در جوی را با سیمان و قیر بستند. برخی شبها صدای اره کردن درختان را میشنویم
از دوسال قبل بیش از ۵۰۰ درخواست اهالی به ۱۳۷ ارسال شد که در آنها اعلام کردند درختان باغ به مرور در حال از بین رفتن هستند اما رسیدگی نشده است
در جواز صادر شده از سوی شهرداری گفته شده که در باغ درختی وجود ندارد، در صورتیکه نامه مدیرعامل سازمان فضای سبز تهران این موضوع را رد میکند
این روزها در هر کوی و برزنی که مینشینید، صحبت از بین رفتن باغها و فضای سبز شمیران است. قربانی جدید برجسازان تهران، تنها باغ باقیمانده در خیابان دکتر حسابی محله فرشته است. شهرداری منطقه یک، با استناد به این موضوع که در این باغ، درختی وجود ندارد، پروانه ساخت برج را صادر کرده است. این درحالی است که مختاری مدیر عامل سازمان بوستانها و فضای سبز تهران، رسما طی نامهای، در تاریخ ۳۱/۰۵/۹۵ با اذعان به این مساله که در باغ، تعداد بسیاری درخت وجود دارد، بهشهرداری منطقه یک اعلام کرده است براساس نظر اعضای کمیسیون ماده ۷ مبنی بر عدم صدور مجوز ساخت تا اعلام رأی، شهرداری نمیتواند مجوزی برای باغ مذکور صادر کند.اهالی محله فرشته برای جلوگیری از تخریب باغی که سالها آن را با دستان خود آبیاری کردهاند، بهدور آن حلقه زده و خواستار حفظ آن شدند. با درخواست اهالی به محله رفتیم و گزارشی از ماجرای باغ تهیه کردیم.
باغی سبز و خشک در قفس برج ها
برای رسیدن به باغ باید از خیابان فرشته، به سمت خیابان دکتر حسابی حرکت کنید. باغ محله فرشته، شبیه همه باغهای قدیمی شمیران دیوار کوتاهی دارد. درختهای خشکیده و گاهی سبز از آن سر بیرون آوردهاند. در نگاه اول، باغ بهشکل مستطیل از سه طرف جنوب، شمال و شرق میان برجهای مسکونی غول پیکر احاطه شده است. خوب که دقت کنید شبیه باغی سبز و خشک است که گویا در قفس برجها گیر افتاده است.برای مشاهده برجها، باید سرتان را بیش از حد عادی به سمت بالا ببرید. هرچند که در کوچه شمالی، از ارتفاع آنها کم میشود. یاد حرفهای یکی از اهالی قدیمی شمیران میافتم. آنجا که میگفت این شمیرانی که امروز میبیند، حدود ۵۰ سال قبل پر از باغ و درخت و زمین کشاورزی بود. چقدر زود برجها، موجودات بیگانه بیروح، به فضای باغها و مزارع یورش بردند و چه ساده جای خود را تثبیت کردند. باغ در قسمت غربی به خیابان اربابی میرسد. باغ موزه ایرانی نیز دربخش غربی و نزدیک آن قرار گرفته است.
باغی با قدمت ۱۰۰ سال
اهالی قدیمی محله گویا با باغ نسبتی دیرینه و شیرین دارند. باغ، سالها کنار آنها زندگی کرده و اهالی نیز سالهاست که از مواهب آن بهره بردهاند و برای زنده ماندنش تلاش کردهاند. این را میتوان از انبوه جمعیتی که برای حرف زدن در محله جمع شدند و از نگاه راسخ و ملتمسانه آنها فهمید.
پیمان جبلی یکی از اهالی قدیمی محله فرشته به «قانون» میگوید:« حدود۱۰۰ سال از قدمت باغ میگذرد. قبل از دهه ۴۰ دو طایفه قدیمی شمیران به نامهای زاهدی و اربابی در محله زندگی میکردند که باغ موجود بخشی از زمینهای طایفه زاهدیها بهشمار میرفت. آن زمان اطراف پر از زمینهای کشاورزی، فضای سبز و باغهای وسیع بود که امروز فقط همین تکه باغ ۴۰۰۰ متری از آنها باقی مانده است. بعدها در دهه ۴۰ یکی از رجال حکومت وقت، باغ را خریداری کرد. آن زمان باغ دارای حدود ۴۰۰ اصله درخت و یک درب چوبی و دیوارهای کاهگلی بود. در دهه ۶۰ باغ مصادره و به مالکیت ارگان دولتی در آمد».
قصه تلخ کوچ حیوانات و درختان از شمیران
امیر آذرنیا ساکن کوچه زاهدی در سمت شمال باغ نیز به «قانون» درباره این باغ میگوید:«خوب به یاد دارم در دهه ۸۰ صبحها با صدای آواز پرندگان داخل باغ از خواب بیدار میشدیم. صدای پرندگانی که امروزه دیگر آنها را در شمیران نمیبینیم. در همان دهه ۸۰ با تفکیک و قطعهبندی آخرین ردیف زمینها و باغهای اطراف و تبدیل آنها به ساختمان و برجها، تمام حیوانات از محله کوچ کردند. باغ فعلی در محله، به باغ سبز فرشته شهرت دارد. چون در گذشته، شبیه یک جنگل بود که داخل آن پر از درختان و گیاهان شمیران، مانند درختان گردو، نارون چرخی، سرو، عرعر، پیچ رونده، چنار، کاج و… بود که دیگر از آنها نیزنشانی نیست».
اکنون بیش از سی سال میشود که باغ رها شده است. اهالی خیابان فرشته، آبیاری درختان باغ را بهصورت داوطلبانه و مشارکتی برعهده گرفتند. امیر حسین طیبی از دیگر اهالی محله به «قانون» میگوید: « آبی که از جوی میگذرد و متعلق به قنات باغ فردوس است را بهسمت درختان باغ روانه کردیم تا سیراب شوند». او درباره دلیل اینکار اهالی میگوید: «باغ نعمت محله بهشمار میرفت. تنها یادگاری باقی مانده در محله از میراث گذشته است که سعی کردیم مانند دری سبز میان ساختمانهای غریب حفظش کنیم. ولی از حدود ده سال پیش شاهد خشک شدن درختهای باغ بودهایم که طی دو سال گذشته بر سرعت خشک شدن آن افزوده شده است».
راه جوی آب را با قیر بستند
امیر حسین طیبی ادامه میدهد:« دو سال اعلام کردند بخشی از باغ قرار است به یک مجتمع ۱۵ طبقه با بیش از۴۰ متر ارتفاع و حدود ۶۰ واحد مسکونی تبدیل شود. از آن زمان صاحبان باغ راه آبیاری اهالی در جوی را با سیمان و قیر بستند. برخی شبها صدای اره کردن درختان را میشنویم و شاهد آتشی هستیم که کنار درختان با کندههای خشک شده برپا میشود. حدود چند هفته میشود که ساختمان کنار باغ خراب شده و آهک و سیمان ناشی از آن را زیر پای درختان میریزند که همین آهک و سیمان باعث خشک شدن بیشتر درختان میشود».
باغ، تنها راه ورود نور به محله
امروز خواسته اهالی که جلوی درب ورودی باغ در محله فرشته با کاغذهایی که برروی آنها نوشته شده «آلودگی محیط زیست یعنی توقف تدریجی محیط زیست؛ زندگی سبز با طبیعت سبز؛ حفاظت از محیط زیست وظیفه شرعی و ملی است؛ با طبیعت زندگی کنیم بدون آن میمیریم» جمع شدهاند، حفاظت از تنها باغ محله است. درحالی که بر پلاکارت زرد رنگ کنار باغ شماره پروانه ۱۰۰۲۴۱۴۰و تاریخ صدورمجوز ساخت آن در هشت آبان ماه به چشم میخورد، آنها همچنان خواستار حفاظت از باغ و درختان باقی مانده هستند. نیماحاجی محمد، یکی دیگراز اهالی این محله به «قانون» میگوید:« اگر باغ را ازما بگیرنددر واقع تنها راه ورود نور آفتاب به محله از بین میرود. روبرویمان فقط ردیف بلند ساختمانهای بتونی قرار میگیرد. دیگر هیچ نوری به خانههایمان نمیتابد. حتی باغچههایمان نور نخواهند گرفت. بهمرور درختها و فضایسبز خانههای همسایه خشک خواهد شد. بهعلاوه با از بین بردن باغ، راههای تنفسی محله مسدود میشود. در روزگاری که شهرمان پر از هوای آلوده است. در نهایت محله یک مشت آهن و سنگ بی روح خواهد شد که بر ترافیک آن نیز افزوده میشود».
پیگیریهای اهالی
مدتی است که اهالی محله فرشته برای حفظ باغ به مسئولان و مراجع قانونی مراجعه کردهاند و علاوهبر حفاظت، خواستار جلوگیری از قطعی و خشک کردن درختان شدهاند. امیر حسین طیبی به عنوان نماینده اهالی در این زمینه عنوان میکند:« از دوسال قبل بیش از ۵۰۰ درخواست اهالی به ۱۳۷ ارسال شد که در آنها اعلام کردند درختان باغ به مرور در حال از بین رفتن هستند. ابتدا تعداد درختان به ۴۰۰ اصله میرسید که اکنون به حدود ۱۵۰ اصله درخت رسیده است. اهالی چندین بار به شهرداری منطقه و شورای شهر نامه ارسال کردند و تعداد قابل توجهی از اهالی نیز نامه را امضا کردند . مسئولان قول مساعدت دادند ولی با تمام درخواستهای اهالی، باغ به تازگی مجوز ساخت و صدور پروانه گرفته است. اکنون اهالی باز هم پیگیر خواسته خود هستند. آنها میگویند با توجه به اینکه در این محله باغ موزه هنر ایرانی ، مجموعه دکتر حسابی ،خانه سینما و خانه موسیقی قرار دارد و روزانه گردشگران داخلی و خارجی بسیاری از این محله بازدید میکنند، درخواست تبدیل باغ به فضای سبز یا فرهنگی برای محله را عنوان کردهایم».
اگر تخلف شود، پروژه را متوقف میکنیم
عباس عالی شهردار ناحیه هفت منطقه یک، درباره تخریب تنها باغ باقیمانده در خیابان دکتر حسابی میگوید:« اگر تخلفی صورت گرفته باشد، کار ساخت وساز متوقف خواهد شد. در حال حاضر مالکیت باغ از ارگان دولتی به شخصی واگذار شده است. شهرداری نیز بودجه کافی برای خرید باغ را ندارد. در ملک شخصی نیز طبق قانون میتوان ساخت و ساز انجام داد. ۳۰ درصد در زمینهایی که بهصورت باغ با متراژ ۴۰۰۰ مترمربع است، مجاز به ساختوساز است و شهرداری نیز برهمین اساس شهرداری مجوز صادر کرده است. ساخت و ساز باید در محدوده ساختمان قدیمی باغ انجام شود . هرچند که تعدادی درخت نیز در محدوده قرار میگیرند و طبق قانون باید منتقل شوند. ولی بر اساس درخواست اهالی و پیگیریهایی که انجام دادیم، این کار انجام نشده و تعدادی درخت از بین رفتهاند. طبق قانون برای قطع این درختان، مالک یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان جریمه شد که بهتازگی این جریمه را پرداخت کرده است. طبق قانون برای ادامه ساخت و ساز در محل مورد نظر باید تعداد درختهای باقی مانده در قسمتهای معین شده باغ جابهجا شوند. برای صحت و سقم این امر و اینکه مالک در این زمینه خلافی مرتکب نشده باشد، باید سازمان پارکها موضوع را بررسی کند. در این زمینه با سازمان پارکها مکاتبه داشتهایم. مقرر شد سازمان مساله را بررسی کرده، در صورتی که صاحب ملک تخلفی کرده باشد، کاررا متوقف کند».
جریمه، عاملی بازدارنده برای تخریب باغها نیست
حسین حسنزاده، کارشناس بازرسی منطقه درباره تخریب این باغ میگوید:«طی دوسال اخیر براساس خواسته اهالی، شهرداری منطقه با روشهای مختلفی سعی کرده است که جلوی خشک شدن و از بین رفتن درختان این باغ را بگیرد. حتی در زمانی که مالک، جویهای آب را با قیر بسته بود با شلنگ و تانکر آب آنها را آبیاری کردهایم. با حکم قضایی اجازه ورود به باغ را گرفتیم. بازدیدی از باغ داشتهایم که در آن بازدید، کندههای درختی را مشاهده کردیم که حدود ده سال از خشک شدن آنها میگذشت. آن مساله نشان دهنده بیتوجهی صاحب باغ بود که بههمین دلیل صاحب باغ جریمه نقدی شد».او ادامه میدهد:«درباره مجازات از بین بردن درختان، چند مرحله قانونی وجود دارد که از جریمه شروع میشود و به شکایت حقوقی و نهایت راهکار اجرایی میرسد که معمولا به مرحله سوم یعنی همان راهکار اجرایی ختم نمیشود و درهمان مرحله جریمه باقی میماند. شاید تنها راهکار برای از بین نرفتن باغهایی از این دست، تامل و تعلل در قانون جریمه از بین بردن درختان باشد. گذشت زمان نشان داده که جریمه از بین بردن درختان، نتیجه معکوس داشته است. به این صورت که اغلب مالکان دیگر تمایلی به کاشت درخت ندارند. چون میگویند اگر درختی بکاریم برای ساختوساز باید جریمه از بین بردن آن را برعهده بگیریم. به اعتقاد من از بین بردن درختان بهجای جریمه نقدی باید جرم محسوب شود که دیگر کسی جرات این کار را نداشته باشد. در مقابل برای کاشت هر درخت یا حفظ آن، طرح های تشویقی مانند تسهیلات در امر ساخت و ساز اعمال شود».
نامه اهالی خیابان فرشته به شهرداری
صدور جواز شماره ۱۰۰۵۷۸۸۵ مورخ ۲۵/۸/۹۵ مربوط به باغ چهار هزار متری سرسبز واقع در خیابان دکتر حسابی، مقابل کوچه اربابی، پلاک ۳۳ مربوط به منطقه یک شهرداری تهران ناحیه هفت، برای ساخت ساختمانی ۱۱ طبقه نگرانی اهالی محل را در پی داشته است.
اهالی این محل در نامهای به شهرداری منطقه یک خواستار توقف این پروژه شدهاند که به شرح ذیل است:
«ما اهالی خیابان دکتر حسابی، شهادت میدهیم در مورخ ۱۲/۱۱/۹۵ همزمان با شروع ایام مبارک دهه فجر، در ساعت دو بامداد و در مقابل دیدگان ما که فیلم آن بهعنوان مدرک، پیوست نامه است توسط یک دستگاه بیل مکانیکی تعداد زیادی از درختان سالم و زنده واقع در شمال غربی باغ قطع شده است. لذا خواهشمند است با توجه به موارد ذیل در صورت صلاحدید، نسبت به صدور دستورات مقتضی اقدام فرمایید.
۱ـ در جواز صادره تخلف بسیار بزرگی مبنی بر مغایرت اطلاعات و درخواستهای سازمان بوستانها و فضای سبز تهران با صدور و مندرجات جواز وجود دارد که توجه جنابعالی را به آن معطوف میداریم:
۱ـ۱ـ در سال ۱۳۸۸ با توجه به خشک شدن حداقل ۳۱ اصله درخت در باغ، از طرف سازمان بوستانها و فضای سبز تهران، برخورد قانونی صورت پذیرفته و مالک جریمه نقدی شده و مشمول ماده ۶۸۶ قانون مجازات اسلامی گردیده است. متاسفانه مجددا در سال ۱۳۹۲ باز هم تعداد دیگری درخت خشک میگردد که براساس ماده چهار اصلاح قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها مصوب ۱۳۵۹ شورای انقلاب اسلامی، مجددا حدود ۲۵۵ میلیون تومان جریمه از سوی سازمان بوستانها و فضای سبز تعیین میگردد. علیرغم این همه اقدام بازدارنده، همچنان استمرار در قطع و خشک شدن درختان باغ ادامه یافته که در مورخ ۲۶/۰۴/۹۵ از سوی شورای مربوطه بنا به قانون، تبصره یک ابلاغ و موضوع جهت اقدام به دادستان محترم منعکس میشود.
۱ـ۲ـ مدیریت محترم عامل سازمان بوستانها و فضای سبز تهران، جناب آقای مختاری؛ رسما طی نامهای، در تاریخ ۳۱/۰۵/۹۵ نظر اعضای محترم کمیسیون ماده ۷ مبنی بر عدم صدور مجوز ساخت تا اعلام رای دادگاه شهرداری را به شهرداری منطقه یک اعلام مینماید. متاسفانه شهرداری منطقه یک، این مهم را نادیده انگاشته و علیرغم تاکید مدیریت محترم عامل سازمان بوستانها و فضای سبز تهران و پیش از صدور حکم دادگاه شهرداری، در تاریخ ۲۵/۰۸/۹۵ نسبت به صدور جواز ساخت به شماره ۱۰۰۲۴۱۴۰ اقدام مینماید و در این راستا سازنده نیز به جهت سودجویی، بلافاصله نسبت به شروع عملیات تخریب و قطع بعضی از درختان آن هم به شکل وحشیانه، شروع به کار میکند.
۲ـ در جواز صادره به صراحت عنوان شده است که در محل احداث بنا درختی وجود ندارد؛ در صورتی که نامه مدیرعامل محترم سازمان بوستانها و فضای سبز تهران مبنی بر وجود تعدد درختان و نیز تایید آقای حمید دانشور در ذیل استعلام که کپی آن به پیوست است، به روشنی مشخص است که در محل احداث، وجود درختان تایید شده است. لذا تخلف بزرگ از سوی شهرداری منطقه یک که جواز را صادر کرده است جای بررسی و پیگیری حقوقی دارد و از مقام محترم تقاضای رسیدگی و اقدام فوری داریم. متاسفانه شرایط قطع درخت برای سازنده بهواسطه نبودن درخت بر طبق جواز صادره، در محل احداث بنا به صورت قانونی فراهم شده است و ایشان در نیمههای شب با بیل مکانیکی به سمت درختان یورش برده و تعداد زیادی از آنها را نابود کرده است. یقینا این اقدامات هم مجازات کیفری و هم مجازات نقدی خواهد داشت و میباید شهرداری محترم منطقه یک تا تعیین تکلیف این اعمال نادرست و اقدامات بزهکاری سازنده، جلوی هرگونه کاری را در باغ میگرفتند و دستور توقف کامل میدادند تا تعیین تکلیف مربوطه صورت پذیرد.
ما خواهان شمارش و کنترل مجدد تعداد درختان در باغ و تعیین تکلیف وضعیت آنها هستیم».