مشروطه خواهی در نتیجه نوعی تغییر حالت و روحیه در افراد مملکت، به وقوع پیوست و یک عمل دسته جمعی بود که در آن افراد طبقه موثر جامعه سهمی اساسی داشتند.
این حرکت تحولاتی عمیق و گسترده در جامعه برجای نهاد ، تحولاتی که تاریخ معاصر ایران هیچگاه از دامنه تأثیرات آنها برکنار نبود
میتوان گفت کوشش در مسیر دستیابی به برخی از هدفهایی که از آغاز مشروطیت تا کنون جامعه ایران به آنها نائل نشده به صور دیگری با توجه به شرایط متفاوت ،کماکان خود را حتی امروز بخوبی نشان میدهد
مرور حتی الامکان خلاصه عوامل اصلی این رخ داد هدف این یادداشت میباشد :
از زمان جنگ با پرتغالیها که سرداران صفویه به قدرت نظامی اروپا پی بردند ، برتری صنعتی و فنی اروپاییان برای مردم متفکر و صاحب نظر امری محرز و ضروری شناخته شد که پیوسته با سلطه و نفوذ سنن و عادات مواجه بودند .
تبدیل سلسلههای سلاطین از صفویه به افشاریه، زندیه و قاجاریه فقط چهره حکام را تغییر میداد بدون اینکه نظام اقتصادی و فلسفه زندگی اجتماعی دگرگون شود، ولی در عین حال نظیر هر تغییر آشکار سیاسی، مبین یک سلسله تغییرات نامرئی اجتماعی یعنی حاکی از بروز یک تشنج عمیق در وضع زندگی جامعه بود که از اواخر دوران صفویه شروع شد.
جنگهای فتحعلی شاه با روسیه و شکستهای پی در پی ضربه موثری به معتقدات و قدرت پوشالی حکومت زد و از آن به بعد دور اندیشان واقع بین راه چاره را پیروی از تدابیر فنی، سیاسی و اقتصاد غریبان دانستند.
نویسندگان متعددی از میان دانشمند ان زمان و حتی اشراف ناراضی برخاستند که در زمینه آشنا کردن ایرانیان با پیشرفتهای علمی٬صنعتی و نهضتهای فکری تمدن اروپایی کوشا و و با نشر جزوات متعدد افکار و عقاید جدید را درباره شئون گوناگون زندگی اجتماعی اشاعه دادند
انتقادات طنزآمیز آنها در شکستن ساختمان فکری کهنه و درهم کوفتن معتقدات رجال و درباریان پرادعا و کم مایه اثری عمیق داشت .
آنان با الهام از افکار ژان ژاک روسو٬ منتسکیو و ولتر عقاید مربوط به حاکمیت ملی و حکومت قانون و آزادی را تبلیغ کردند.
از آن جمله ملکم خان که با شناسایی کامل تمدن اروپایی افکار وی تحت تاثیر نهضت فکری سن سیمون که مبتنی بر توام ساختن فن کشورداری نوین با پیشرفتهای علمی و صنعتی بود قرار گرفت.
تاکید ملکم بر اینکه کشور ما برای تجدید عظمت گذشته به «کارخانه آدم سازی احتیاج دارد» نشان می دهد که وی به اصول و مبادی نهضت فکری سن سیمون آشنایی داشته است، زیرا هنگامی که ملکم خان دوران نوجوانی را در مدارس فرانسه می گذرانید مصادف با غلیان افکار سیاسی و اجتماعی سالهای قبل از انقلاب در کشورهای اروپایی بود و در این زمان افکار سن سیمون در میان روشنفکران فرانسه طرفداران بسیاری داشت و همچنین حکیم فرانسوی آگوست کنت پایهگذار جامعهشناسی و مبشر مذهب انسانیت بود که تجدد خواهی و آزادی طلبی را ممزوج با عشق و اعتقاد به انسانیت ترویج میکرد .
این گونه افکار افق وسیع و پهناوری در مقابل دنیای تنگ و بسته رجال دربار قاجار و روحانیون که بر اثر عقب ماندن از پیشرفت علوم با تعصب فراوان در حفظ ان میکوشیدند٬ میگشود.
بدین تر تیب مقالات و نوشتههای ملکم و سپس انتشار روزنامه قانون که به همت وی در۱۶ سال قبل از انقلاب مشروطیت در لندن تاسیس شد ، همچنین روزنامه غروهالوثقی که به وسیله سیدجمالالدین اسدآبادی و با همکاری شیخ محمد عبده رجل انقلابی مصر در پاریس انتشار می یافت ، روزنامه ثریا که با بیانی تند و موثر به وسیله محمدعلی خان شیبانی (معروف به پرورش) در قاهره مبلغ افکار جدید بود .
حبلالمتین کلکته و کتب و تالیفات دیگر ایرانیان از قبیل عبدالرحیم طالبوف در قفقاز و میرزا آقاخان کرمانی در استانبول سبب شد که افکار جدید از هر سو به داخل ایران رسوخ یابد و به تمایلات و انگیزههای گروهها و طبقاتی که دارای زمینه مستعد و مشتاق تغییر و دگرگونی نظام اجتماعی و اداری کشور بودند قالب و شکل مناسبی ببخشد .
مروری بر تاریخ اقتصادی و اجتماعی قرن گذشته ایران، وجود دستهجات و گروههایی را نشان میدهد که دارای برخی خصوصیات اجتماعی قابل مقایسه با بورژوازی اروپا در قرن بعد از رنسانس میباشند
مالکان بزرگ به علت خشکی هوا و دور بودن دهات از یکدیگر بر خلاف فئودالهای اروپایی که حاصلخیز بودن زمین امکان استقرار در منطقه محدودی را به آنها میداد٬ ناگزیر به بسط قدرت خود در مناطق وسیعی بودند که دامنه آن به شهرها کشیده میشد واکثر مالکان به منظور نظارت بر این مناطق در شهر و ده صاحب نفوذ اصلی بوده و در صورت ضعف دولت مرکزی این نفوذ به حکومت مطلقه بدل میشد واز اواخر دوران صفویه به علت فقر و انحطاط صنایع وتجارت به تدریج قدرت خود را بازیافتند و تجار و صنعتگران در مقابل مالکان و حکام محلی به طبقهای زیردست مبدل شدند.
تأسیس پست و چاپار در سال ۱۲۸۰ اتحاد بین تجار و روشنفکران را به وجود آورد که وسیله انتقال «افکار آزادیخواهی» «حکومت قانونی » « اصلاحات اجتماعی » و «مبارزه با قدرت مستبد حکام » به منظور تأمین منافع و نظارت مردم که در «حکومت مشروطه » خلاصه میشد٬ گشته وبا امید به تحول و پیشرفت وطن ، به صفوف آزادیخواهان و مشروطهطلبان پیوستند.
انعقاد معاهده ترکمانچای ببعد و ورود آزادانه کالاهای روسی و کشورهای اروپایی صرفنظر از تأثیر اقتصادی که موجب تضعیف صنایع داخل بود آشنا یی مردم به صنایع و فنون جدید را در پی آورد .
مصرف مصنوعات متنوع خارجی ماهیت علوم ، فنون و ترقیات اروپاییان را در زمینههای مختلف نشان داد و چون تجار و بازاریان خود عامل اصلی ورود این مصنوعات بودند بیش از دیگران از نظر روحی تحت تأثیر قرار میگرفتند.
در باره نقش روحانیت در این موقعیت باید گفت :
قاجاریه روحانیت را قدرتی رقیب میپنداشت و با جدا کردن امور شرعی از امور عرفی و اختصاص امور عرفی به دولت درصدد تضعیف قدرت آنان برآمد و از طرفی دیگر پیشرفت علوم و معارف اروپایی سبب شد این دستگاه تضعیف شود و دو جریان مختلف در نزد روحانیون به وجود آمد :
دسته اول با بهرهای از قدرت و نفوذ دربار و حکام میگرفتند طرفدار نظام موجود بودند و دسته دوم که روشنفکر بودند هم رای مشروطهطلبان و متجددین شدند و تجدید قدرت خود را در رهبری مبارزات ملی میدانستند.
از طرفی متأثر از بعضی اقدامات و پیشرفتهای اجتماعی و سیاسی حکومت عثمانی و تا حدودی دولتهای دیگر بودند – به این علل علمای نجف فرصت مناسبی یافتند تا احساسات باطنی و همیشگی ضد حکومتی خود را از قوه به فعل آورده و در برابر تجمل پرستی ، سستی و اعمال حکومت قاجاریه قد علم کرده ، شیعیان را به مبارزه با آن و همچنین با نفوذ روزافزون خارجی ترغیب کنند.
ضمنا دارالفنون و مدارسی که بعد از آن بعضی از رجال اصلاحطلب ناصری و میسیونهای مذهبی خارجی از اوایل دوره ناصرالدین شاه در تهران و دیگر ولایات تأسیس کردند ، موجب آشنایی طبقات مختلف شهری با علوم و معارف جدید بود، ولی سیستم حکومتی و طرز اداره مملکت به موازات این رشد و نمو فکری پیشرفت نمیکرد و بیش از بیش به عنوان مانعی در انجام افکار و مقاصد اصلاح طلبانه به چشم میخورد.
مستوفیان اداری نیز که در اثر علم و آگاهی وارد دایره روشنفکران شده بودند به خصوص ماموران وزارت امور خارجه که سالها در کشورهای خارجی به سربرده و به رمز موفقیت دیگر کشورها و فلسفه تشکیلات جدید پی برده بودند ،دارای تمایلات مشروطه طلبی شدند.
رجال روشنفکر و اصلاح طلب دوران ناصرالدین شاه از قبیل میرزاحسین خان سپهسالار و میرزا یوسف خان مستشارالدوله که با رویه اعتدالی درصدد وضع قوانین و برقراری نظامات متناسب با روحیه عصر جدید و احتیاجات مملکت بودند با پیشرفت این نوع افکار و ظهور درس خوانده ها ی ناراضی و همچنین تعداد قابل ملاحظهای از تجار ، اعیان و اشراف طرفدار حکومت مشروطه شدند.
افزایش تعداد افراد ایل قاجار پس از چندین سال سلطنت سبب شده بود که اکثر مقامات مهم به افراد این خاندان تفویض شود.
همین امر موجبات عدم رضایت عشایر و ایلات را فراهم میکرد به طوری که سران ایل بختیاری نیز به علت صدماتی که از حکومت قاجاریه خورده بودند و همچنین به علت آشنایی با افکار و عقاید جدید که از راه تحصیل در خارج برای عدهای از آنها حاصل شده بود متمایل به مشروطه شدند و سهم موثری خصوصاً در مبارزه با دولت مستبد محمدعلی شاه و فتح تهران برعهده داشتند.
مجموعه این عوامل و تأثیر نهضتهای آزادیخواهی از قبیل : حزب سوسیال دموکرات در روسیه و حزب اتحاد و ترقی در عثمانی منجر به تکوین نهضتی شد که در آغاز شعار آن برقراری و ایجاد عدالتخانه بود و سپس تعمیم بیشتری یافت و مبدل به جنبش ملی شد که هدف آن تنظیم و تفکیک قدرت و اختیار دولت و ملت و نظارت نمایندگان ملت در امور عمومی بود.
رقابت دو دولت نیرومند خارجی خصوصاً سیاست دولت انگلیس که سیاست دولت ایران را تحت تأثیر سیاست دولت روسیه میدانست ، تأثیر عمدهای در بیداری ایرانیان و پیشرفت کار مشروطیت طلبان داشت .
مطالعه وضع شخصی و اجتماعی وکلای مجلس دوم نشان میدهد که مالکان به محض اینکه از حالت غافلگیری دوره اول مجلس خارج شدند در دوره دوم کسان و عوامل خود راودر مواردی شخصاً وارد مجلس شدند .
در مجلس اول انتخابات جنبه طبقاتی داشت و طبقات بازاری و شهری توانستند صاحب نفوذ عمدهای باشند ولی بعداً قانون انتخابات طوری تنظیم شد که عملاً مالکان مقام اول را به دست آورند.
در حقیقت باید گفت دموکراسی که بعضی آن را حکومت اعداد خواندهاند وقتی بدون مفهوم و معنای واقعی که در جامعه غربی وجود دارد به یک کشور غیرصنعتی وارد شود ، به صورت وسیلهای در میآید برای کسانی که گروه متشکلی در اختیار دارند و آن بهرهمند میشوند.
نتیجه آنکه تجار و اصناف که سهم اصلی را در مشروطیت داشتند به علت ضعف بنیه صنعت و تجارت مملکت نتوانستند مقام اول را در سیاست دارا باشند و چون نظام اقتصادی و اجتماعی در دست مالکان بزرگ بود به زودی دستگاه حکومتی جدید را در دست گرفتند
بدون شبهه یکی از دلایل شکست تجار این بود که مولد و سازنده محصولات ماشینی نبود ه بلکه فقط واردکننده بوده و از خود نیروی مستقلی نداشند
ازمنظری دیگر رابطهای میان زندگی عشیرهای و آرمانهای انقلابی نظیر مشروطیت ایران وجود نداشت، به عبارت دیگر عشایر نمیتوانستند خواهان همان رژیم سیاسیای باشند که بازاریان و تجار دنبال آن بودند.
هنگامی که مردم شهرنشین برای در دست گرفتن قدرت وارد صحنه مبارزات سیاسی شدند و در این راه موفقیت بیسابقهای به دست آوردند – به علت عدم توانایی در نگه داشتن آن در برابر قدرت مالکان و عشایر در آخر به قسمتی از همین قدرت پناهنده شدند – به طوری که کمک این قسمت از نیروهای مسلط (عشایر بختیاری) توانست مشروطهخواهان را به پیروزی برساند و ناگزیر کسانی که در این پیروزی سهم موثری داشتند مشروطیت بازیافته را تحت تاثیر روحیه و افکار و منافع خود قرار دادند.
در یکصد و دوازدهمین سالگرد این جنبش که آغازی بر تحولات فکری و پیشرفت مردم کشورمان در مسیر توجه به آراء عمومی و مبارزه با حکومت فردی شناخته میشود و خلاصه و فهرست وار به چگونگی این رخ داد عظیم در مسیر تحولات فکری هموطنان در تاریخ معاصر اشاره شد ….
به روان پاک پیشقراولان این نهضت درود میفرستیم و امیدوار به کوشش آرام و موثرهمه افراد جامعه هشیار و پویای امروز ایران در مسیر دستیابی به آ زادی و استقلال واقعی باپرهیز ازتخریب زیر ساختها ودوری از هر گونه پیروی از شعار ، احساسات وانحصار طلبی با توجه به منافع ملی میباشیم