سپاه پاسداران از نظر او یعنی تشکیلات، سازمان یافتگی، نظم، انضباط، مدیریت، مأموریتهای تعریف شده مشخص، تجربه انباشته معرفتی، جوانی، تربیت نیروهای کارآمد و فهیم، صادرات نیروی بسیار فراوان به کلیه قوا و نهادهای نظام، و…
هتاکی و تهمتزنی برای رهبر انقلاب شدن
انقلاب تا ابد ادامه ندارد. انقلاب یا شکست میخوررد و یا پیروز میشود. اگر پیروز شود، نظام پیشین را سرنگون ساخته و نظام جدیدی به جای آن مستقر میسازد. انقلاب ۵۷ نیز با پیروزی بر رژیم شاه، نظام جمهوری اسلامی را جایگزین آن ساخت. البته، وضعیت انقلابی که منتهی به انقلاب میشود، پس از پیروزی انقلاب، به سرعت پایان نمیپذیرد. کلیه افراد و گروههایی که در انقلاب شرکت داشتند، پس از فائق آمدن بر زمامداران پیشین، میکوشند تا قدرت سیاسی را در دست گیرند. بدین ترتیب، جبهه انقلابیون شکاف برداشته و انقلابیون در برابر هم قرار میگیرند. تا وقتی نیروهای مختلف دارای قدرت باشند و درگیری ادامه داشته باشد، نظام جدید استقرار پیدا نخواهد کرد و شرایط انقلابی تداوم خواهد داشت. اما پس از فائق آمدن زمامداران جدید بر کلیه نیروهای معارض، نظام جدید خود را تثبیت کرده و استقرار مییابد.
هر انقلابی رهبری دارد که همه- یا اکثریت بالای انقلابیون- او را به رهبری میپذیرند. آیتالله خمینی رهبر انقلاب ۵۷ بود. آیتالله خامنهای بسیار مشتاق است که علاوه بر “رهبر جمهوری اسلامی”، “رهبر کلیه مسلمین و مستضعفان جهان”؛ “رهبر فرزانه انقلاب” هم نامیده شود. او برای تأمین این نیاز خود، مجبور است ادعا کند که انقلاب نه تنها پس از استقرار جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ پایان نیافت، بلکه انقلاب ۳۷ سال است که ادامه دارد، و پس از این هم ادامه خواهد داشت.
هرقدر سن آیتالله خامنهای بالاتر میرود، قدرتطلبی و هتاکیاش بیشتر میشود. انقلاب هنوز تداوم دارد، چون آقا میفرمایند، منتقدان هم عوامل دشمنان خارجی و عدهای بیعقل بوده و هستند.
آیتالله خامنهای برای دفاع از مدعای کاذب تأمین کننده نیاز روحیاش، با تغییر معنای انقلاب، انقلاب را به معنای دگرگونی همه جانبه بشری و تمدنی به کار برده و میگوید: «انقلاب را نباید محدود کرد به حوادث انقلابیِ مثلاً آغاز انقلاب و شروع انقلاب و روزهای پیروزی انقلاب؛ آنها یک بخشی از انقلاب است. شاید اگرچنانچه کسی معنای انقلاب را درست ملاحظه کند، [میبیند] حرکت انقلابی و نهضت انقلابی یک بخش کوچکی از مجموعه انقلاب است. انقلاب یعنی یک دگرگونی همهجانبه در یک مجموعه بشری – یا در یک ملت یا فراتر از یک ملت، در یک نسل، در یک تمدّن- معنای انقلاب این است.»
“ولایت مطلقه فقیه” خصلت قدرتطلبی آیتالله خامنهای را سیراب نمیسازد. باید “رهبر فرزانه انقلاب” هم باشد. خصوصیت قدرت مطلقه این است که هیچ قدرتی بیرون از آن نباید وجود داشته باشد. خداوند قادر مطلق است، اگر به اندازه سر سوزنی قدرتی در عرض او وجود داشته باشد، دیگر خداوند قادر مطلق نخواهد بود. رهبر انقلاب بودن، هم یک قدرت است و نمیتواند جزیی از ولایت مطلقهفقیه نباشد.
نیاز روحی آیتالله خامنهای برای “رهبر انقلاب بودن”، به تغییر کاربرد اصطلاح انقلاب محدود نمیشود. او وجود سپاه پاسداران را به عنوان شاهد صدق مدعای خود مطرح میسازد. میگوید: «وقتی شما میگویید ما پاسدار انقلابیم، معنایش این است که انقلاب زنده است، انقلاب حاضر است، انقلاب موجود است. اگر انقلاب – آنچنان که بعضی ادّعا میکنند یا بعضی آرزو میکنند- مرده بود، پاسدار لازم نداشت؛ مرده که پاسدار نمیخواهد؛ پس انقلاب حضور دارد. پس معنای پاسداری انقلاب، متضمن معنای حضور انقلاب است؛ یعنی شما میخواهید بگویید انقلاب هست.»
خامنهای مطابق معمول، دیدگاه مخالف دیدگاه خودش را ساخته دشمنان خارجی قلمداد میکند که توسط عناصر داخلی تکرار میشود. میگوید: «حرفهایی یک عده [می زنند] – منبع این حرفها، به قول خودشان، اتاق فکرهای خارجی است، اینجا هم این حرفها را بعضیها در روزنامهها و در مجلهها و در حرفهای گوناگون خودشان رِلِه میکنند و همانها را تکرار میکنند و به زبان ایرانی آنها را بیان میکنند؛ [اما منبع] حرف از آنجا است- که بله، انقلاب تمام شد. حالا یک نفر بیعقلی پیدا میشود بهصراحت میگوید انقلاب را باید به موزه سپرد، بعضیهای دیگر هم هستند اینقدر بیعقل نیستند، به این صراحت نمیگویند، در پوشش این حرف را میزنند؛ جوری حرف میزنند که معنایش این است که انقلاب تمام شد؛ تبدیل انقلاب به جمهوری اسلامی.»
به میزانی که سن آیتالله خامنهای افزایش مییابد، فقط بر قدرت طلبیاش افزوده نمیگردد، بلکه تهمتزنتر و هتاکتر هم میشود. انقلاب هنوز وجود و تداوم دارد، چون آقا میفرمایند، منتقدان هم عوامل دشمنان خارجی و عدهای بیعقل بوده و هستند.
معنای پاسداری از انقلاب
آیتالله خامنهای مدعی است که تنها نهادی که پاسدار انقلاب است، سپاه است: «ما در مجموعه تنظیمات کشوری جایی را نداریم جز سپاه که برای پاسداری از عزیزترین حادثه تاریخی این کشور و حادثه جاری این کشور، یک وظیفه سازمانی برای خودش تعریف کرده باشد.»
انقلاب همچنان مورد تهدید دشمنان خارجی و داخلی است و وجود سپاه به معنای وجود تهدید انقلاب و مقابله با آن است. مطابق نظر عالمانه آیتالله خامنهای، تهدید انقلاب جزیی از “ابعاد مفهومی پاسداری” است: «یکی از ابعاد مفهومی پاسداری، این است که انقلاب مورد تهدید است؛ بله، اگر تهدید نباشد، پاسداری لازم نیست. آنجایی انسان پاسداری میکند که تهدید وجود دارد؛ پس شما هم وجود انقلاب را دارید با اسم خودتان تأیید میکنید، هم تهدیدهایی را که متوجه انقلاب است دارید تبیین میکنید و از وجودشان خبر میدهید.»
بر این مبنا، وظیفه سپاه رصد کردن دائمی مسائل و خبرهای بینالمللی و داخلی، به منظور کشف تهدیدات خارجی و داخلی است. باید کشف کند که تهدیدات معطوف به چه کسی و نسبت به چه اموری است؟ “کس” در اینجا به احتمال زیاد یعنی شخص خامنهای. اما امور را به “انقلاب” باز میگرداند. میگوید، “بخشهای اطلاعاتی سپاه و هر آنچه پهلو میزند به مسائل اطلاعاتی سپاه، ناظر به این معنا است.» پاسداری به معنای حراست و حفاظت کردن از انقلاب در برابر تهدیدات است.
تهدیدات الکترونیک یکی از تهدیدات مهم بود و هست که سپاه در مقابله با آنها پیشرفت چشمگیری داشته است. دشمن شناسی وظیفه دیگر سپاه است. دشمن اصلی دولت آمریکا، رژیمهای مرتجع منطقه و “آدمهای خودفروخته و آدمهای ضعیفالنفس” داخلی هستند. شناسایی این دشمنان و برجسته کردن نقاط ضعف آنها یکی از وظایف سپاه است. پاسداری و حفاظت از استقلال کشور وظیفه دیگر سپاه است. استقلال به معنای آزادی یک ملت از سلطه خارجی است.
وظیفه سپاه در برابر نفوذ دشمن
دشمن به دنبال نفوذ اقتصادی، امنیتی، و از اینها مهمتر، نفوذ فکری و فرهنگی و سیاسی است. باید در برابر نفوذ اقتصادی دشمن ایستاد که پدر کشور را در میآورد، اما نفوذ فرهنگی و نفوذ سیاسی از نفوذ اقتصادی مهمتر است.
خلل ایجاد کردن در باورهای دینی و انقلابی از طریق اساتید دانشگاهی، فعال دانشجویی، نخبه فکری و علمی و… یکی از راههای نفوذ است. دشمن برای نفوذ فرهنگی میلیاردها هزینه کرده است. مقابله منطقی با این نوع نفوذ، یکی از وظایف سپاه است.
عوامل داخلی دشمنان خارجی دائما میگویند که باید از سیاست داخلی و خارجی ایدئولوژی زدایی کرد. یعنی اصول و مبانی اسلام را نباید در سیاست داخلی و خارجی دخالت داد. میگویند ایران کشور قدرتمندی در منطقه است، اگر روحیه انقلابی را کنار بگذارد، قوی تر هم خواهد شد، اما توجه ندارند که قدرت و اقتدار منطقهای ایران ناشی از انقلاب و عملکرد انقلابی است. دشمنان میگویند انقلابیگری را کنار بگذارید تا بر عمق استراتژیک ایران در منطقه افزوده شود و جزو جامعه جهانی شوید، اما در واقع مرادشان این است که انقلابیگری کنار گذارده شود تا ایران را به راحتی ببلعند. سپاه باید مراقب این امر باشد و از انقلاب با درون مایه کاملاً اسلامی پاسداری کند. جمهوری اسلامی به عنوان نماد این انقلاب مورد علاقه ملتهای مسلمان است.
نفوذ در مراکز تصمیم گیری سیاسی و مدیریتی کشور، به منظور تصمیم سازی، کار دیگر دشمنان خارجی و عوامل داخلی آنان است. اگر این امر محقق شود، سرنوشت کشور مطابق میل و اراده مستکبرین تعیین خواهد شد. دشمن قصد دارد تا عوامل ایرانی خودش را در رأس نظام سیاسی قرار داده و به نهادهای سیاسی کشور نفوذ دهد تا براساس مصالح آنها تصمیم گیری کنند.
با توجه به این مقدمات درباره قصد دشمن برای نفوذ به قلمروهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و فکری به فرماندهان سپاه دستور داد: «در زمینههای گوناگون اقتصادی و مالی و سیاسی و امثال اینها، خط مستقیم و خط درست انقلاب را دنبال کنید.» به آنها گوشزد کرد: «جنگ ما با مزاحمین و با معارضین و با تهدیدکنندهها است.»
انتخابات و نفوذیهای دشمن
به گمان خامنهای، فرصتی که پس از توافق هستهای پدیدار شده، امکان بیشتری برای نفوذ دشمن مهیا کرده است. انتخابات هفتم اسفند نزدیک است و به تصور خامنهای دشمن قصد دارد تا از این فرصت استفاده کند. او به رقبای داخلی به درستی گوشزد میکند که قدرت واقعی از آن کسی است که بر روی زمین دارای نیروی سازمان یافته گسترده سراسری است. این اقتدار میدانی/زمینی، اقتدار سیاسی و هویتی و اقتصادی میآفریند. سپاه چنین نیرویی است و او قصد دارد تا از آن علیه نفوذیها در ماههای آینده استفاده کند.
نفوذی هر فرد و گروهی است که تابع ولایت مطلقه فقیه و منویات رهبر فرزانه انقلاب نباشد. اکبر هاشمی رفسنجانی گفته است : «بسیاری از شخصیتهای معتبر، با سواد و تجربه دیده را میشناسیم که آماده حضور در انتخابات هستند و مردم بیشتر از همه منتظر اسفند ماه هستند تا حماسه سیاسی را تکرار کنند.»
اما خامنهای که گمان میکند اینها به دنبال نابودی او هستند، به دنبال حذف این گروه توسط نظارت استصوابی شورای نگهبان است. در همین سخنرانی به فرماندهان سپاه در مورد این گروه میگوید: «گاهی انسان، عمری را هم بخوبی گذارنده اما یک امتحان سخت، انسان را از این رو به آن رو میکند. نمیخواهیم ادعا کنیم که برای هرکسی آن روز مثلاً آنجا حضور داشته است، ما یک حریم امنیتی درست کنیم و جرئت نکنیم [به او نزدیک بشویم]؛ نه.»
بدین ترتیب، سوابق افراد در انقلاب و جمهوری اسلامی فاقد اهمیت است. باید دید آنان در بزنگاههای تاریخی- همچون جنبش سبز یا “فتنه” از نظر خامنهای- چه کردهاند و چه مواضعی اتخاذ کردهاند.
آیتالله خامنهای با تأیید نظارت استصوابی شورای نگهبان و استفاده از قدرت سازمان یافته سپاه قصد دارد با رقبا تحت عنوان “نفوذیهای دشمن” مقابله کند.
به دنبال سخنان خامنهای، سرلشکر قاسم سلیمانی گفت: «یکی از دلایل ورود، حضور و ظهور گسترده اروپاییها در کشور ما که با هماهنگی آمریکاییها صورت میگیرد ایجاد دو قطبی در درون جامعه، بالابردن مطالبات در افکار عمومی و زدودن بحث درگیری طولانی آمریکا و غرب با ایران است.»
حمیدرضا مقدمفر- مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران- در سخنرانی پیش از خطبه نماز جمعه ۲۷ شهریور ۱۳۹۴ گفت: «دشمن با اجرای نسخه جدید از پروژه نفوذ، مسئولان را حذف فیزیکی نمیکنند، بلکه با استفاده از مهرههای داخلی که رویکرد غربگرایانه دارند، پروژه خود را پیش میبرند.این افراد بر تصمیمگیریها تاثیر گذاشته و روحیه انقلابی را از بین میبرند.»
او سپس گفت که هاشمی رفسنجانی که از قبل از انقلاب در حال مبارزه با آمریکا به عنوان شیطان بزرگ بوده، حالا میگوید تا کی باید با آمریکا قهر باشیم، باید با آمریکا تعامل کنیم و مشکلاتمان را حل کنیم. مشاور فرمانده کل سپاه در پاسخ هاشمی رفسنجانی گفت: «آیا ما باید عوض شویم، یا آمریکا تغییر کند، آیا آمریکا از خوی استکباری خود دست برداشته و ظلم نمیکند؟ آقای مسئول به نظر میرسد شما عوض شدهاید که اینگونه صحبت میکنید.»
حسن روحانی نیز اخیراً بیکاری، اعتیاد، طلاق، خشکسالی، ریزدگردها، و… را به عنوان دشمنان بزرگ ایران مطرح کرد. مشاور فرمانده کل سپاه در پاسخ گفت با خطر نفاق جدید و نفوذیهای جدید روبرو هستیم که با سوابق انقلابی و اسلامی جای دوست و دشمن را عوض میکنند.
بدین ترتیب، خامنهای سپاه را به مقابله با نفوذیها واداشته است. سرداران با تقوای سپاه نیز حسن روحانی، اکبر هاشمی رفسنجانی، و… را در خطبههای نماز جمعه، منافقین نفوذی جدید قلمداد میکنند که از “سازمان منافقین” – سازمان مجاهدین خلق – خطرناکتر و پیچیدهترند. جنگ قدرت در هفتهها و ماههای آینده تشدید خواهد شد.