جنبش مشروطیت ایران را نقطه اوج و تبلور مجموعه ای از خواستهای اصلاح طلبانه و ترقی خواهانه ایرانیان می توان تلقی کرد که در پی مقاومت سی ساله و شکست تلخ نهایی در سلسله جنگهای فرسایشی ایران با امپراتوری مقتدر روسیه و دخالتهای متجاوزانه همسایه خاوری (امپراتوری بریتانیا )و تهدیدهای گسترده ای که بازمانده استقلال ملی ویکپارچگی سرزمینی ایران را تهدید می کرد ،شتاب و لزوم بیشتری یافت. اگرچه این حرکت از پشتوانه نظری و فکری در خور توجهی برخوردار بود که در قالب مجموعه ای از رساله هاو دیدگاه ها، کتابها و جستارهای منتشر شده در نشریات مخفی و علنی ایرانی درون و بیرون از کشور ظهور یافت، و همچنین شکل گیری طیف چشمگیری از فعالان سیاسی، نقش مؤثری در تبیین خط مشی نهضت و بالاخره قانون اساسی برآمده از آن ایفا کرد.البته سیر تاریخ ایران نشان داد راه درازی تا تحکیم و فراگیر شدن درک و فهم ریشه ای از بسیاری از آرا و مفاهیم طرح شده در خلال آن راه لازم بود و بر این اساس این جنبش در ادامه راه دچار فراز و نشیب های متعدد شد.این تجربیات و دیدگاه ها به زعم بسیاری اکنون نیز ارزشمند هستند.یادمان نرود دستگاه مشروطگی و گفتمان اصلاح و ترقی یک پروسه و فرایتد زمان بر است و نه یک دست اورد خلق الساعه و پروژه کوتاه مدت.نکته ای که بسیاری از فعالان جنبش ملی مشروطیت از درک آن ناتوان بودند و تلاش می کردند بدون فهم شرایط سیاسی و اجتماعی ایران آن زمان یکشبه به خواسته های خود برسند.هر میزان هم نگاهمان به انقلاب مشروطیت انتقادی باشد این افتخار برای ملت ایران تا ابد محفوظ و شایسته افتخار است که بدانیم ملت ایران در زمانه ای به آیین مشروطگی دل بست که بسیاری از کشورها حتی فاقد استقلال ملی نسبی بودند و چنین مطالباتی به هیچ روی در آنها مفهومی نداشت.
هر میزان هم دستیابی به آن مطالبات سخت تر شد این نکته را هیچ گاه نمی توانیم فراموش کنیم که درچنین روزی خواستیم از رعیت به شهروند تبدیل شویم.
هرکه ارج جنبش ملی مشروطیت را نداند ریگی در کفش دارد!
افشین جعفرزاده
۱۴ مرداد ۱۳۹۹
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - اروپا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است