مردی که نامش
در تاریخ مبارزات ملت ایران
جاودانه شده است.
امسال بیست و دومین سال درگذشت زندهیاد دکتر علی_اردلان است،
مردی از تبار مردان پاکباختهی پیرو مکتب مصدق بزرگ، مردی که تا واپسین دم حیات با تمام مرارتها و ستمهایی که بر او روا داشته شد هیچگاه دست از آرمانهای پیشوای خود بر نداشت.
علی اردلان، کنشگری سیاسی را از سال ۱۳۲۰ با روزنامهنگاری آغاز کرد و با انتشار روزنامه “صرصر”(تند باد) و مدیرمسئولی خودش به ترویج و گسترش آرمانهای نهضتملیایران پرداخت که این امر موجب خشم هیئت حاکمه وقت شد و این نشریه بعد از ۳شماره توقیف گردید. اما اردلان در آن فضای خفقان توانست تا ۱۴شماره این نشریه را به نامهای مختلف منتشر نماید.
او در دهه چهل، به عنوان هموند شورایمرکزیجبههملیایران همواره از نیروهای پیشرو و آونگارد(پیشآهنگ) جبههملیایران محسوب میشد و بارها به زندان افکنده شد و این مبارزات او همچنان پس از رویداد سال ۵۷ نیز ادامه داشت و دکتر علی اردلان به عنوان یکی از اعضا هیات موسس جبههملیچهارم همواره به صورت علنی با سیاستهای دولت انقلابی حاکم به مخالفت میپرداخت و پس از اعلام ارتداد جبهه ملی در خرداد۱۳۶۰ توسط حکومت اسلامی به مدت ۳۰ماه به زندان افکنده شد و تحت شدیدترین شکنجههای روحی و جسمی قرار گرفت، به نقل از استاد درودی: زندهیاد اردلان در زیر شکنجه فریاد میزد همه میدانند، نه شما مسلمانید! و نه من جاسوس.
اما هیچگاه تن به همکاری با حکومت نداد و پس از آزادی از زندان نیز همواره در خط نخست مبارزات نیروهای ملی حضور داشت. وی در سال ۷۲ بعد از سالها به کمک تنی چند از یاران و همسنگران دیرین خود توانست با گردآوری اعضای باقی مانده شورای مرکزی جبههملیچهارم، سنگ بنای تشکیل جبهه ملی ایران(پنجم ) را پایهگذاری نماید.
زندهیاد علی اردلان در باورمندی به اصول دموکراسی و آموزههای رهبر خود مصدق، چنان ایمان داشت که شوربختانه نه تنها از سوی دستگاه هیئت حاکمه همواره تحت فشار بود، بلکه از سوی یک جریان اقلیت (به زعم دکتر مصدق از ٬ما بهتران٬) نیز همواره مورد تخریب قرار میگرفت و جفاهای بسیاری از سوی این جریان اقلیت محافظهکار که صرفا علاقمند به زندهنگهداشتن نام جبهه ملی و نه مبارزه سیاسی و پرداخت هزینه بودند، نسبت به وی روا داشته میشد که به واقع تحمل مرارتهای تحمیل شده از درون جبهه ملی برای او به مراتب دشوارتر از تهدیدات و ستمهای رژیم بود.
اما دکتر علی اردلان با ایمان و باوری که به آرمانهای جبهه ملی ایران داشت هیچگاه خم به ابرو نیاورد و همچو کوه ایستادگی نمود و در این راه ستُرگ هم از جان مایه گذاشت و هم از مال و هست و نیست خود و تمام ثروت خود و خانوادهاش را در راه مبارزه از دست داد به گونه ای که ناچار شد در خانهای استیجاری زندگی کند و همسر بزرگوار و همدم او دکتر مهلقا اردلان که خود یکی از هموندان و مبارزین جبهه ملی ایران بود نیز در تمام این سالها کنار علی اردلان حضور داشت.
دکتر علی اردلان سرانجام پس از سالها مبارزه در ۲۱ بهمن سال ۱۳۷۸ در شرایطی که توانسته بود سر و سامانی به جبهه ملی ایران داده و نیروهای جوان بسیاری را جذب کند، به علت حمله قلبی دار فانی را وداع گفت و نام خود را در تاریخ این سرزمین جاودانه ساخت.
بدینوسیله جبههملیایران (ششم) که فلسفهی وجودی آن بر بنیان اندیشههای پیکارجویانه و جوانگرایانه شخصیتهایی چون زندهیاد دکتر اردلان بنیان گذاری شده، یادمان بیست و دومین سالروز درگذشت این مرد بزرگ را گرامی داشته و خود را بر آرمانهای مصدق و شخصیتهای مبارزی چون اردلانها باورمند میداند. باشد که بتوانیم به پیروی از این بزرگان گامهایی برای نیل به سمت تشکیل یک جبهه ملی متحد برداشته و این سازمان آزادیخواهی را به سر منزل مقصود برسانیم.
زندهباد آزادی
پاینده ایران
۲۱ بهمن ۱۴۰۰