یادداشت داود هرمیداس‌باوند در روزنامه شرق – راهکار ایران مقابل فشار تحریم‌های آمریکا


از زمان تمدید نشدن معافیت‌های نفتی خریداران ایران از سوی ایالات متحده و در نمایی کلی‌تر از زمان خروج ترامپ از برجام و آغاز تحریم‌های مضاعف آمریکا، در یادداشت‌هایی تأکید کردم این اقدام می‌تواند نقض حقوق بشر محسوب شود که امکان پیگیری از طریق مجامع بین‌المللی هم برای آن وجود دارد؛ اینکه استراتژی ایران در مواجهه با تحریم‌های نفتی آمریکا می‌تواند بردن مسئله به سمت جنبه‌های انسانی و حقوق‌بشری باشد. باید از طریق دستگاه دیپلماسی و دیپلماسی عمومی، افکار جهانیان به نفع مردم ایران تغییر کند و دنیا را از آسیب‌هایی که به سبب تحریم‌ها به توده مردم وارد می‌شود، مطلع کنیم. می‌دانیم به دلیل وجود تعاملات اقتصادی گسترده برخی خریداران نفت ایران با آمریکا، حتی اگر این کشورها تحریم نفت ایران را نادرست بدانند، در نهایت ناگزیر به در‌نظر داشتن تصمیم آمریکا و تجدیدنظر درباره خرید نفت از ایران خواهند شد. آمریکا تصور می‌کرد از ۱۲ اردیبهشت که معافیت‌های خریداران نفت ایران تمدید نشود، احتمالا قیمت دلار افزایش می‌یابد یا تورم بیشتر می‌شود و به‌نوعی آثار و تبعاتی در داخل کشور رخ می‌دهد که تا امروز این مسئله به‌طور نسبی مدیریت شده است.

با‌این‌حال مشخص است که بر اثر رفتار بی‌سابقه تیم ترامپ، دورزدن تحریم‌ها محدودتر و مشکل‌تر شده است. تصور این بود که شاید مانند گذشته بتوان از طریق راه‌های دیگر مانند استفاده از پرچم دیگر کشورها در کشتی‌ها و تخفیف به خریداران، به‌صورت تک‌محموله‌ای، نفت را فروخت که این‌هم با مشکلاتی مواجه شده است. البته ظرفیت اوپک، تا حد زیادی توسط وزیر نفت ایران مورد استفاده قرار گرفته و تمدید کاهش تولید نفت با اجماع، نتیجه این اقدام است. می‌دانیم اوپک سال‌هاست به‌جای حرکت به سمت اجماع اعضا و درنظرداشتن منافع بازار نفت، تحت‌تأثیر کشورهای بیرونی عمل می‌کند. درست مانند شرایطی که در دهه ۸۰ میلادی رخ داد؛ ایران درگیر جنگ بود، عربستان عرضه نفت خود را آن‌چنان در بازار افزایش داد که قیمت هر بشکه نفت به ۱۰ دلار رسید و حتی روسیه در آن زمان ۶۰ درصد درآمد ارزی خود را از طریق فروش نفت تأمین کرد. در وضعیتی که ایران درگیر جنگ با عراق بود، به درآمد نفتی نیاز داشت و چنین اقداماتی برای ایران صدمه بزرگی بود، عربستان باوجوداینکه عضو اوپک بود، تعمدا این اقدام را انجام داد. کشورهای غربی تلاش داشتند تا همبستگی اوپک را بشکنند و بحران‌های لیبی و الجزایر هم به‌نوعی سبب شد که اوپک دیگر همبستگی سابق و اتصال پایداری نداشته باشد. بنابراین یکی از فرایندهای مجموعه این حوادث این بود که جایگاه اولیه اوپک تا حد زیادی دچار اختلال درونی شد که تا به امروز هم وجود دارد. درست است که برخی کشورهای تولیدکننده نفت مانند لیبی و ونزوئلا درگیر مسائل سیاسی داخلی هستند و بر اساس منطق عرضه و تقاضا، این مسئله می‌تواند قیمت نفت را افزایش دهد اما آمریکایی‌ها برای اینکه خودشان صدمه نبینند، عربستان و امارات را ملزم به افزایش تولید نفت کرده‌اند تا جایگزین تولید و صادرات نفت ایران شود. به‌هرحال صادرات ایران عمدتا نفتی است و تداوم آن بستگی دارد به اینکه در تعاملات بانکی مشکلی ایجاد نکنند، زیرا این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک تعاملات بانکی محدود‌تر شود؛ به‌ویژه اینکه هنوز ملحق شدن به FATF و تذکرات گروه اقدام مالی هم در مجمع تشخیص مصلحت معلق مانده است. ایران در این مدت تلاش کرده با استفاده از چین، هند و حتی ژاپن و کره‌جنوبی، روند فروش نفت را ادامه دهد یا از اروپا خواسته با ساختار اینستکس، نفت ایران را خریداری کنند. مسئله اینجاست که این کشورها پیش‌ازاین اعلام کرده بودند پایبند به تحریم‌های شورای امنیت هستند و به تحریم‌های خارج از این شورا توجهی ندارند.

اینک برجام به‌عنوان یک توافق بین‌المللی، حق تجارت با ایران را محفوظ می‌دارد اما آنها اکنون قویا از تحریم‌های خارج از شورای امنیت استفاده و از دادن ارز خودداری کرده و در بهترین حالت، احتمالا از ایران خواهند خواست کالا دریافت کند. فراموش نکنیم چین با وجود درگیری‌های اخیر تعرفه‌ای با آمریکا، سالانه ۶۰۰ میلیارد دلار صادرات به ایالات متحده دارد و ریسک به خطر انداختن آن را نمی‌پذیرد.حتی اروپایی‌ها هم که گفته بودند به برجام پایبند هستند و یک‌سوم نفت ایران را خریداری و نهاد مالی ایجاد می‌کنند تا تعاملاتی با آمریکا نداشته باشند که از تحریم‌ها متضرر شوند، هیچ‌کدام از این اقدامات را به‌طور کامل انجام ندادند و فقط غذا و دارو مستثنا شد که عموما در همه تحریم‌ها این دو مورد استثنا است.

همان‌طور که اشاره شد اقدام آمریکا نقض حقوق بشر بوده و از طریق مجامع بین‌المللی مانند دیوان لاهه می‌توان آن را پیگیری کرد اما این دیوان زمانی رسیدگی می‌کند که با رضایت طرفین باشد؛ مگر اینکه نظر مشورتی بخواهیم که آن‌هم باید با تأیید مجمع عمومی سازمان ملل باشد. به‌هرحال تحریم‌ها از هر لحاظ به مردم ایران فشار وارد می‌کند. افزایش قیمت‌ها نمونه‌ای از تأثیر تحریم است. برخی مواد اولیه از خارج وارد می‌شوند که این به نوبه خود منجر به افزایش قیمت نهایی کالا و حتی تعدیل نیروی کارخانه‌ها خواهد شد. تحریم نفتی ایران، آثار زیان‌‌آوری در زندگی مردم خواهد داشت. تورم، بی‌کاری و کم‌شدن ارزش ریال ازجمله مسائلی است که بر زندگی ایرانیان تحمیل می‌شود. آمریکایی‌ها هر‌چند می‌گویند هدف از تحریم، زندگی مردم نیست اما واقعیت این است که تحریم‌ها زندگی مردم را هدف قرار می‌دهد. جامعه بین‌الملل نباید معطل نظرات یک دولت باشد؛ حتی اگر زیان‌هایی هم به آنها وارد شود. اکنون اتحادیه اروپا، به دلیل تعاملاتی که با آمریکا دارد، مجبور است تحریم‌ها را رعایت کند. آنها درباره برجام اعلام کردند که به آن پایبند هستند و حتی گفتند حاضرند یک‌سوم نفت ایران را خریداری کنند؛ ولی تاکنون هیچ‌یک از این موارد اجرائی نشده است. تصمیم‌های اروپایی‌ها فقط در غذا و دارو خلاصه شده است. چین نیز درباره تصمیم آمریکا اعتراضی را مطرح کرده است. حال باید دید آیا چین در این مورد خاص ایستادگی خواهد کرد یا خیر. چین سالانه ۶۰۰ میلیارد دلار صادرات به آمریکا دارد. از طرفی یکی از بزرگ‌ترین خریداران ابزار کشاورزی آمریکا محسوب می‌شود. سطح تولیدات‌ کشاورزان آمریکا به واردات از چین گره خورده است. اگر چین دست به اقدامی بزند که تعاملاتش با آمریکا محدود شود، اولین قشری که در آمریکا صدمه می‌بیند، کشاورزان هستند. چین فعلا به تصمیم آمریکا اعتراض کرده است. اکنون باید دید آیا این کشور پیگیر مسئله خواهد بود یا خیر؟ ایستادن بر محوریت برجام و اعلام ضد حقوق‌بشری بودن رفتارهای آمریکا، یک راهکار روشن در شرایط فعلی است. خروج ایران در این شرایط به نفع ما نیست. اروپایی‌ها نیز خوشحال می‌شوند؛ چراکه آنها تعهدات خود را انجام ندادند و این سبب می‌شود که آنها اعلام کنند در رابطه با برجام و ایران، هیچ مسئولیتی ندارند. اروپایی‌ها حین خروج ایران از برجام، دلیل عمل‌نکردن به تعهدات خود را خروج ایران از برجام اعلام خواهند کرد.

روزنامه شرق / شماره ۳۴۶۷ – شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۸

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است