گفت‌وگو با دکتر داود هرمیداس باوند – اولویت‌های مبهم و تنهایی ایران


ساعت۲۴- داود هرمیداس باوند دیپلمات پیشین و استاد روابط و حقوق بین‌الملل در گفت‌وگویی که می‌آید ضمن بیان مهم‌ترین موانع تحقق دیپلماسی اقتصادی در ایران می‌گوید دنیای امروز امنیت را به معنای سنتی آن تعریف نمی‌کند.

وقتی از امنیت صحبت می‌شود یکی از محورهای آن شاخص اقتصادی است؛ بنابراین اگر به موازنه پرداخت‌ها در بسیاری از کشورها نگاهی انداخته و با خودمان مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد چه میزان نیاز به جذب سرمایه و انتقال تکنولوژی داریم.این استاد دانشگاه تأکید می‌کند در دنیای امروز امنیت به گره زدن مصالح تجاری و مالی کشورها به هم‌بستگی دارد درحالی‌که در چنین شرایطی ایران اولویت سیاسی و اقتصادی مبهمی دارد که درنهایت به‌تنهایی آن در منطقه منجر شده است. دکتر باوند همچنین خاطرنشان می‌کند در حال حاضر برای کاستن از بار فشارها باید زمینه‌های اتهامات بین‌المللی را خنثی کرد تا در فرآیندهای جهانی به‌جای استفاده از فرصت‌ها به دام فرصت سوزی نیفتیم.

******************

تخصص

دنیای امروز دنیای تقسیم‌کار و تخصصی شدن امور است. امروزه افراد بر اساس دانش و تخصص خود برای مدیریت در فعالیت خاصی انتخاب می‌شوند، ولی متأسفانه در ایران به این مسئله توجه چندانی صورت نمی‌گیرد.لزوماً معاون اقتصادی وزارت خارجه کسی نیست که دانش اقتصاد داشته باشد. هرچند همه ما دانش عامه اقتصاد را دارا هستیم، ولی در وزارت خارجه متخصصین اقتصادی به‌عنوان یک استاد اقتصاد نیستند. آقای ولایتی ۱۶ سال سمت وزارت خارجه را بر عهده داشت، ولی تخصص او پزشکی اطفال بود و معاونان ایشان نیز به همین منوال بودند. مگر برحسب اتفاق این‌چنین نباشد. لذا تا جایی که به خاطر دارم، معاونان اقتصادی در سال‌هایی که من در وزارت خارجه بودم هیچ‌یک متخصص اقتصاد نبودند. شاید یک پست طولانی شود و خود به خود این مجموعه تعاملات و پرونده ها و مطالعات با آن تخصص آشنایی نسبی ایجاد کند، ولی بعد از چند سال این افراد ماموریت گرفته و به بخشهای دیگر می روند. با این همه اگر آقای ظریف معاونت ها یا مدیریتهای کل را بر اساس تخصصص ها تعیین کند مفید خواهد بود زیرا اولین بار است که سعی شد چنین وضعیتی به وجود بیاید.

مهم‌ترین موانع معاونت اقتصادی

متأسفانه اقتصاد در ایران اقتصاد واسطه گری و دلالی بوده و فعالیتهای اقتصادی تولیدی سهم کمی دارد و روزبه روز هم کمتر می‌شود. به دلیل اینکه امنیت حقوقی کم است، فعالان اقتصادی ترجیح می دهند از روالهای موجود برای واردات و کارهای مشابه استفاده کنند؛ زیرا دستاوردی سریعتر به همراه داشته و آسانتر است. همچنین کمتر با مشکلات حقوقی مواجه می‌شوند، ولی فعالیتهای تولیدی و صنعتی چون دراز مدت و سخت تر است با مشکل مواجه شده در این شرایط اقتصادی شکست خورده و از صحنه خارج می‌شوند.در همین راستا یکی از وظایف مامورین کنسولگریها ایجاد تعاملات اقتصادی است ولی شاهد هستیم که سفارتخانه ها در تقسیم‌کار، کارمندان را بر اساس تخصص نمی چینند. کارهای اقتصادی در سفارتخانه ها کارهایی مثل بازاریابی، انتقال تکنولوژی و مذاکرات اقتصادی است که باید در راستای منافع کشور باشد. همچنین این افراد مسئولیتهای دیپلماتیک دارند تا بهتر از شرایط استفاده کنند.

امنیت مدرن

دنیای امروز امنیت را به معنای سنتی آن تعریف نمیکند. وقتی از امنیت صحبت میشود یکی از محورهای آن شاخص اقتصادی است؛ بنابراین اگر به موازنه پرداخت‌ها در بسیاری از کشورها نگاهی انداخته و با خودمان مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد چه میزان نیاز به جذب سرمایه و انتقال تکنولوژی داریم. در همین راستا یکی از انتظاراتی که از فرآیند برجام داشتیم همین موضوع برداشته شدن تحریمها و جذب سرمایه خارجی بود. برجام که برآیندی اقتصادی داشت به این دلیل اکنون به حالت تعلیق درآمده و شرکتهای بزرگ ایران را ترک کردهاند که درصدی از سهام آنها آمریکایی است و این سهم در تعاملات اقتصادی موثر است.در زمان کلینتون یک شرکت هلندی وارد پارس جنوبی شد. این شرکت در هلند ثبت شده بود و نام هلندی داشت ولی چون با دوپان آمریکا قرارداد داشت بنا بر قانون داماتو مجبور شد پارس جنوبی را ترک کند. در آن زمان تحریمهای آمریکا تحریمهایی یک جانبه و مضاعف بود ولی امروز اگر دیگران تحریمهای آمریکا را رعایت نکنند نمیتوانند با این کشور مراودهای داشته باشند و از نظر اقتصادی مجازات خواهند شد. به طور مثال بانکهایی که از این قانون تخطی کنند مشمول پرداخت جریمه خواهند شد. آن زمان اروپا اعلام کرد تحریمهای مضاعف بر خلاف مقررات سازمان تجارت جهانی و مغایر با حقوق بینالملل است. بنابراین توتال فرانسه وارد پارس جنوبی شد، ولی بعدها در تحریمهای بعدی اروپاییها نیز تحریم بر علیه ایران را پذیرفتند با این تفاوت که تحریم اروپا برخلاف آمریکا مضاعف نبوده و یک جانبه است. امروز اروپا اعلام کرده یکسوم نفت ایران را میخرد و شرکتهای کوچک اروپا وارد تعامل با ایران میشوند. همچنین قرار است یک ساز و کار مالی هم برای تعامل با ایران ایجاد شود، ولی کمکم اما و اگرها ظاهر شد. نمآینده اتحادیه اروپا همیشه با دیدی مثبت برخورد کرده و قول میدهد باید این سازوکار ویژه عملیاتی شود، ولی ما شاهد هستیم که این نویدها روزبهروز بیرنگتر از گذشته میشود.

چین میان ایران و آمریکا

مراودات اقتصادی چین با آمریکا ۵۰۰-۶۰۰ میلیارد است و با ما در خوشبینانهترین حالت ۵۰ میلیارد با این کشور مراوده اقتصادی داریم. از سوی دیگر، چین و روسیه اعلام کردهاند ما به تحریمهای شورای امنیت پایبند هستیم ولی به تحریمهای خارج از آن پایبند نخواهیم بود. این خود یک استقبال اولیه از تحریمهای ایران است. هند اعلام کرده از همین وضعیت تاکنون۶ میلیارد روپیه منتفع شده و چین گفته قرار است به ما کالا بدهد. هرچند تحریمهای مربوط به سیستم بانک و بیمه بیشتر مربوط به غرب بوده و تحریمهای شورای امنیت در محدوده خاصی عمل میکند، ولی شاهد هستیم که اولین کشورهایی که از تحریمهای ایران منتفع شدهاند، چین، هند و تا حدودی روسیه هستند. اینها واقعیتهایی در اقتصاد بینالملل است. به همین دلیل مادامی که مشکلات خود را با آمریکا حل نکنیم از این دست مشکلات وجود خواهد داشت. این امر در حالی صورت میگیرد که دولت کنونی آمریکا استراتژی انزواطبی را پیش گرفته و درصدد است هر آن چه که برای این کشور آثار و هزینه مادی دارد را متوقف کند. ترامپ در مورد ناتو چنین سیاستی را در پیش گرفته تا جایی که رهبران اروپایی مانند مرکل و ماکرون از لزوم ایجاد یک سیستم دفاع منطقهای در اروپا صحبت میکنند. یا اینکه ترامپ به عربستان به صراحت اعلام کرده ما در سوریه منافعی نداریم و اگر شما خواهان حضور ما در این کشور هستید باید هزینه نیروهای آمریکایی را بپردازید.بنابراین لازم است تأکید کنم، این دیپلماسی در کوتاه مدت کاهش هزینه ها را برای آمریکا در بر دارد. همین مورد نفتا که سه کشور آمریکا، مکزیک و کانادا عضو آن هستند نمونه دیگری از اقدامات اخیر آمریکاست. به همین دلیل منظور من این است که امنیت در دنیای امروز به گره زدن مصالح تجاری و مالی کشورها به هم‌بستگی دارد. ژاپن بزرگترین خریدار اوراق قرضه آمریکا است. بعد از آن کشور چین دومین خریدار است. بنابراین ارتباط تنگاتنگی بین این سه قطب اقتصادی وجود دارد و بحران در یکی از آنها بازتابی در اقتصاد دیگری خواهد داشت زیرا بازتاب تعاملات با آمریکا گسترده است و سایر کشورها مجبور به رعایت آن هستند. در اینجاست که اولویت در منافع ملی مطرح میشود. به قول هنری جان تمپل نخستوزیر اسبق انگلیس که میگفت، انگلستان نه دوستان دائمی دارد و نه دشمنان دائمی بلکه منافع ملی دائمی دارد. وقتی این کشورها چنان تعاملات گستردهای با آمریکا دارند، حاضر نخواهند بود برای سی یا چهل میلیارد دلار مراوده اقتصادی با ایران، اقتصاد خود را به خطر بیندازند

نگاه به شرق بی فایده است

استراتژی نگاه به شرق به هیچ وجه کمککننده نخواهد بود. هرچند تاکنون چین و روسیه به صراحت اعلام کردهاند به برجام پایبند هستند، ولی این درنهایت در خصوص صادرات کالاهایشان به ایران خواهد بود. گاز پروم روسیه و روناس مالزی وارد پارس جنوبی شدند ولی به تعهدات خود عمل نکردند. روسیه اکنون در حال استفاده ابزاری از ماست. شما شاهد بودید که اسرائیل به پایگاههای ایران در سوریه حمله کرد و با وجودی که روسها احتمالا از این حمله مطلع بودند، آنها به ایران خبری ندادند. اکنون روابط روسیه با اسرائیل یک روابط دیرینه و مبتنی بر احترام است. کشورهای بلوک شرق اولین گام را در راه استقلال اسرائیل برداشتند و تازه آمریکا در مراحل بعدی وارد این ماجرا شد. پس در اینجا به سخن ناپلئون میرسیم که گفت: خداوند هم طرفدار کسی است که سنگین ترین توپخانه را دارد. آمریکا اکنون سنگینترین توپخانه را دارد و همه کشورها اگر چه از نظر شعار حرفهایی را مطرح میکنند، اما در واقعیت تجاری به آمریکا نیاز دارند. در دنیای امروز وظیفه هر حکومتی تامین توسعه اقتصادی و رفاه عمومی جامعه است. بزرگترین دستاوردها در تاریخ آمریکا از آن بوش پدر است که بعد از جنگ سرد با منحل شدن پیمان ورشو و وحدت آلمان شرقی و غربی، آمریکا را به‌عنوان تنها قدرت هژمون نظم نوین جهانی اعلام کرد. او با تمامی این دستاوردها و درحالی‌که میگفت اطلاعات سیاسی سگ من از کلینتون هم بیشتر است، اما درنهایت مغلوب همین کلینتونی شد که شهرت آنچنانی نداشت. چرا؟ برای اینکه کلینتون توانست با تمرکز بر مسائل اقتصادی مخاطبان بیشتری را به سمت خود جذب کند، زیرا برای مردم آمریکا به جز چند شهر، مسائل اقتصادی مهمتر از هر چیزی دیگری است.

بهانه ها را بگیریم

در این شرایط باید بهانه های آنها را خنثی کنیم درحالی‌که ما صد در صد عکس این مسئله عمل میکنیم. نتانیاهو در کشورهای اروپایی روسای این ممالک را توجیه میکند که ایران خیال نابودی اسرائیل را دارد. شعارهای ما به‌عنوان قصد و نیت تلقی میشوند و از آن برای معرفی ایران به‌عنوان یک خطر بینالمللی سوء استفاده میشود. گاهاً ما تنها به جز شعار دادن و گفتن حرفهایی که تعجب برانگیز است کار دیگری انجام نمیدهیم. نکته دوم محکوم کردن ایران از لحاظ حقوق بشری است که بهانههایی به دست آنها دادهایم. برخورد مناسبتر با روزنامهنگاران، اقلیتها قومی و مذهبی و زندانیان سیاسی بهانه را از دست آنها خارج کند.آیا شما دیدهاید نمایندگان اقلیتها در مجلس هرگز حرفی زده باشند؟ در لایحهها و مطالب مجلس و سخنرانیها هیچ اثری از نمآیندههای آشوری و زرتشتی و مسیحی و کلیمی نیست. ما در زمانی که متهم به این اتهامات شدهایم با رفتار خود نیز گاهاً تایید کننده این اتهامها بودیم. اگر این اتهامات خنثی شود زمینه تبلیغ ترامپ و نتانیاهو خنثی میشود.

یعنی از نظر شما بزرگترین موانع همین سیاستزدگی است؟

خاکریز امنیتی کجا باشد

در حقیقت خاکریزها را به خارج از کشور منتقل کرده ایم و فکر می کنیم امنیت ما در این است. ما فکر کردیم اگر خاکریزها را به نزدیک مرز اسرائیل ببریم از حمله احتمالی در امان خواهیم بود. به همین دلیل است که تمام تأکید این رژیم خروج ایران از سوریه است. این حرف توسط معاون وزارت خارجه روسیه نیز ماهها قبل مطرح شده بود. در حقیقت ما خود نباید مسبب ایجاد شرایط نامناسب معرفی شویم که دیگران علیه مان بسیج شوند. ما هزینه مالی، کمک سیاسی، نظامی و تسلیحاتی میکنیم و سود کمی می بریم.وقتی هزینه نظامی سنگین می دهید با عمل خودتان مسئله امنیتی را تشدید کرده اید. بنابراین خودمان را در تنگنا قرار داده ایم. به‌عنوان مثال در همین مسئله سوریه بنده به ضرس قاطع میگویم در حل نهایی بحران سوریه، روسیه، آمریکا و احتمالاً ترکیه تا حدودی دخیل خواهند بود. در اینجاست که ایران ممکن است در حاشیه قرار بگیرد.در این میان آلترناتیوهایی که شدیدا مورد نگرانی من است، یکی تحریمهای سنگین و شدید آمریکا است که اگر ادامه پیدا کند نه تنها در مسائل اقتصادی بلکه در معیشت مردم نیز تاثیرگذار است. این امر می تواند جامعه را به نقطه نامناسب تر از هر زمان بکشاند و شرایط ناشناس به وجود آورد. به همین دلیل است که امروز همه شدیدا نگران آینده اقتصاد و سیاست ایران هستند.

برجام بی استفاده

پس از امضای برجام چند فرصت برای ایران ایجاد شد ولی ما استفاده بهینه ای از آنها نداشتیم. به طور کلی در طول دهه های قبل ما فرصتهای مختلفی را مغتنم نشمردیم. بعد از یازده سپتامبر تنها کشوری که از این ماجرا قویا منتفع شد جمهوری اسلامی بود. وضعیت افغانستان بهتر شد و رژیم بعث از صحنه خارج شد و ایران حضوری مسلط پیدا کرد. کنترل القاعده به نفع ایران بود. در چنین شرایطی از فرصت به وجود آمده به صورت نیم بند استفاده شد. برای نمونه دیگر همین موضوع بهار عربی که درنهایت به فاجعه عربی تبدیل شد، بدون آنکه ما نقش چندانی در آن داشته باشیم به نفع ما تمام شد، ولی درنهایت باز هم استفاده شایانی از آن صورت نگرفت. در آن زمان اوباما در مبارزات انتخاباتی خود بر روی تنش زدایی با ایران و کوبا تأکید کرد و حاضر به دادن امتیازهایی هم بود، ولی همچنان سیاستهای ایران به منوال قبل رقم خورد.

در زمان فروپاشی شوروی حوزه تمدن ایرانی به روی ما باز شد ولی ما چه بهره برداری از این موضوع داشتیم؟ آنها از ما کمک اقتصادی میخواستند ولی در عوض ترکیه به سرمایه گذاری و هتل سازی پرداخت. در همان زمان یکی از شخصیتهای بلندپایه روسیه به ما گفت پس از فروپاشی شوروری به دلیل سوابق فرهنگی و تاریخی ایران و نیز همبستگیهای زبانی و قومیتی ترکیه در قفقاز و آسیای میانه بسیار نگران بودیم.ترکیه در همان زمان مطلبی منتشر کرد که قرن بیست و یکم، قرن اقوام اورال- آلتایی است و نقشهای از فنلاندیها، مجارها، لتونیها و تاتارها تا آسیای مرکزی ترسیم کرد و به صورت دوفاکتو با تاسیس دانشگاهها برای این اقوام، مرجع و پناهگاه شخصیتهای این کشورها شد. این در حالی است که ما همچنان حاضر نیستیم با کردها با این رویه برخورد کرده و رفتاری مشابه عراق و ترکیه با آنها داریم.

چرا تنهاییم

تمام همسایگان به صورت نسبی از هر چالشی که برای ما بوجود بیاید خوشحال خواهند بود.اوایل انقلاب همسایگان ما از سقوط رژیم شاه خوشحال بودند. در آن زمان من رئیس هیات نمایندگی ایران در CBC بودم. طی دیداری که با ریاض القیسی و صدر الرمادی در عراق داشتیم که چارچوب دفتر مشترک هماهنگی عهدنامه ۱۹۷۵ صورت گرفت همه از فضای باز بوجود آمده خوشحال بودیم. یعنی به نوعی ماه عسل روابط میان ایران و عراق محسوب می شد. با ریاض القیسی آشنایی داشتم و او به من گفت در زمان شاه ما از حمایت او از بارزانی صدمه دیده و نزدیک به ۱۵۸ هزار تلفات انسانی داشتیم، ولی الان انقلاب ا

سلامی برای ما ناشناخته است و نگرانی ما امروز بین خودمان بیشتر و قویتر از نگرانی در زمان شاه است. تازه این به قول معروف ماه عسل ماجرا بود. نکته بعد این است که ما با کردها رویه ای داشتیم که ترکها و عربها با این اقلیت داشتند در صورتی که مسئله عرب و ترک با کردها متفاوت بود.اکنون ترکیه از اقوام اورال -آلتایی حرف میزند و از کجا تا کجا را در طیف تعاملات مثبت خود قرار می دهد و تاجایی که می تواند اقدام به سرمایه گذاری و بهرهبرداری از آن می‌کند. در چنین شرایطی ما اولویت سیاسی و اقتصادی مبهمی داریم که درنهایت به‌تنهایی ما در منطقه منجر شده است.

هیچ وقت سابقه نداشته است یک کشور عربی در سازمان ملل باشد و ما به انها رای ندهیم، ولی اعراب همیشه رویکردی مخالف این داشتند. این همسایگی تحمیل جغرافیا است و ما باید روابطی حسنه داشته باشیم. دیپلماسی باید به گونهای باشد که بتوانیم با همسایگان روابطی حسنه داشته باشیم. اینها واقعیتهای جهان است که باید سیاست خارجی خود را بر اساس آن تنظیم کنیم.ما در بسیاری از مقاطع با آمریکا همسو بوده و منافع مشترک داشتیم. در مورد افغانستان و عراق این مسئله صادق بود درحالی‌که متأسفانه از این فرصت‌ها استفاده بهینه را به عمل نیاورده و تنها بهره ا ی نیم بند از آن بردیم.

چه باید کرد

در حال حاضر من عقیده دارم در کوتاه مدت باید زمینه‌های اتهام را خنثی کرد. یعنی با اقداماتی در داخل، فضای بین‌المللی را به نفع ایران تغییر داد. به همین دلیل اگر میخواهیم آینده کشور را تضمین کنیم باید میان منافع ملی و منافع ارزشی تفاوتهایی قائل شده و تعدیلاتی از لحاظ سیاسی و برخوردهای امنیتی صورت بدهیم تا به‌جای استفاده از فرصتهای ایجاد شده فرصت سوزی نکنیم. همچنین کسانی که مسئولیتها را عهده دارد میشوند باید آگاهی داشته باشند. اگر این مسائل رعایت شود امیدی وجود دارد، در غیر این صورت رابطه ما و اروپا در آینده سرد خواهد شد و در این صورت رابطه با باقی کشورها نیز تیره خواهد شد و نگرانی عمومی مردم عینیت پیدا میکند.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است