تاریخ ایران کهن فراز و فرودهای بسیاری را به خود دیده است، اما آنچه بیش از همه تاریخ این سرزمین را درتاریخ معاصر وارد یک دوران مناقشهبرانگیز و صفبندیهای سیاسی نموده، پدیده تراژیک کودتای ۲۸ امرداد سال ۱۳۳۲ است.
کودتایی که به کمک درباریان وابسته به بیگانه و اشخاصی چون ابوالقاسم کاشانی، جاهلان قدارهکش امثال رمضان یخی و طیب حاج رضایی و شعبان بیمخها بر علیه دولت قانونی و ملی دکتر محمد مصدق صورت گرفت و موجبات سد شدن روند دموکراسی در مسیر مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران شد.
این کودتا که با حمایتهای لجستیک، مالی و اطلاعاتی کشورهای انگلیس و امریکا که از جنبش ملی شدن صنعت نفت زخم خورده بوده و درپی انتقام از محمد مصدق بودند روی داد و سرنوشت جدیدی را برای خیزش آزادیخواهانه ملت ایران رقم زد که یکی از مهمترین پیامدهای این کودتا به محاق رفتن قانون اساسی انقلاب مشروطه به عنوان خونبهاء مبارزات جوانان آزادیخواه بود. و همچنین موجب شد که محمدرضا پهلوی با زیر پا گذارن قانون اساسی مشروطه در عمل مبدل به یک دیکتاتور مطلق شده و قانون اساسی مشروطیت توسط شاه به هیچ انگاشته و ایران درگیر یک ساختار سیاسی و حکمرانی به شدت ناکارآمد و متصلب شود.
و از منظر بینالمللی این کودتا موجب شد یک بار دیگر حقوق قانونی ملت ایران در حوزه حاکمیت ملی نادیده گرفته شود چون ایران در سال ۱۹۵۳ رسما عضو سازمان ملل متحد بود و نادیدهانگاشتن حقوق حاکمیتی ایران توسط امریکا و انگلیس در عرف بینالمللی رسما بر خلاف التزامات بینالمللی بوده و متاسفانه منجر به وارد آمدن خسارتهای جبران ناپذیر سیاسی و اقتصادی به ملت ایران شد و خیزش ملت ایران در سال ۱۳۵۷ و سرنگونی حکومت پهلوی دقیقا ناشی از یک چالش ادامهدار سیاسی تاریخی در سیر تکاملی مبارزات ملت ایران برای نیل به دموکراسی و آزادی بود.
هممیهنان
دکتر محمد مصدق به عنوان یک اسطورهی ملی و یک شخصیت تاثیرگذار تاریخی که دل در گرو میهن و سعادت ملت ایران داشت بر اساس باور به آموزههای دموکراتیک میهنخواهانه در آن مقطع تاریخی با تکیه کردن بر اراده ملی و اصول اساسی قانون انقلاب مشروطه و انتخابات آزاد پا در راهی گذاشت که ملت ایران بعد از سدهها توانستند در یک مقطع تاریخی هرچند کوتاه طعم شیرین آزادی و دموکراسی و استقلال را بچشند.
او با یاری گرفتن از جوانان شجاعی چون شهید دکتر حسین فاطمی به عنوان وزیر امور خارجه که توانست شجاعانه از منافع ملت ایران دفاع نموده و پنچه در پنجه ابرقدرت زمانه و دربار مستبد بیاندازد نشان داد که به جای تکیه بر سیاستمداران عافیتطلب کهنسال، میتوان با اعتماد به جوانان، سیاستهای راهبردی را با توان بیشتری پیش برد و حتا قدرتهای بزرگ جهانی را به چالش کشید و بیهوده نبود که شاه کینهتوزانه تا هنگامهای که دکتر فاطمی را به جوخه اعدام نسپرده بود، آرامش نداشت.
آری هممیهن
در خصوص رویدادهای این روز شوم تاریخی هزاران صفحه تا کنون نوشته شده و باز نیز نوشته خواهد شد، اما واقعیت این است که ملت ایران با بازخوانی تاریخ مبارزات نهضت ملی، باور داشته باشند که میتوان با تکیه بر اراده و همبستگی ملی دگرباره در تاریخ شگفتیساز شد، هر چند که عرصه مبارزه تهی از ابرمردانی چون مصدق بزرگ و فاطمیها شده، مردانی از جنس صداقت و شرافت که بری از هر گونه کیش شخصیت و پلشتیهای اندیشه استبدادی خودخواهانه بودند و اینگونه است که نامشان با همه جفاهایی که در دو رژیم بر آنان روا داشته شده در سپهر سیاسی ایران ماندگار و جاودان شده است. و نام کودتاچیان و خیانتپیشهگان به آرمانهای ملت نیز با بدنامی در تاریخ ثبت گردیده و از دامان دودمان پهلوی نیز هرگز پاک نخواهد شد.
۲۷ امرداد ۱۴۰۰ خورشیدی