ایران و ایرانیان در چنبره بحرانهای زیادی اسیرند. از حکومت غیر دموکراتیک ناقض حقوق بشر که رانت خواری و تبعیض را ساختاری کرده، تا بحرانهای زیست محیطی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی. گذار از جمهوری اسلامی به یک جمهوری سکولار عادلانهای که ضدیت با تبعیضهای قومی و دینی و جنسی و طبقاتی اصل تنظیم کننده آن است، شرط لازم گذار از بحران هاست. گذار به یک جمهوری دموکراتیک ملتزم به حقوق بشر و مخالف بهره کشی، در خلأ صورت نمیپذیرد. این نهال تحت هر شرایطی رشد نخواهد کرد. بستر داخلی مناسب و فضای خارجی مساعد، شرط لازم گذار به دموکراسی است.
فضای کنونی جهانی به گونهای است که برخی را به این توهم انداخته که “جمهوری اسلامی به سرعت فرو خواهد پاشید و نظم دموکراتیک مستقر خواهد شد”. حتی اگر فرض و ادعای سرنگونی سریع جمهوری اسلامی را “بپذیریم”، اما به هیچ وجه از این ادعا نمیتوان نتیجه گرفت که یک نظام دموکراتیک ملتزم به حقوق بشر و عدالت در ایران مستقر خواهد شد. جمهوری اسلامی بدیلهای بسیاری دارد. فقط یکی از آن بدیل ها- که تنها بدیل موجه است- نظام دموکراتیک ملتزم به حقوق بشر و ضد همه اشکال تبعیض است.
حمله نظامی به ایران، به راه انداختن جنگ داخلی قومی و مذهبی، تجزیه ایران، و… دیگر بدیلهای نظم مستقر هستند. جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه به دلیل سوق دادن ایران و ایرانیان به این وضعیت مقصر است. اما همه اینها بهانه آن نیست که دولتهای خارجی نه تنها فضای مساعد گذار دموکراسی را از ایرانیان بگیرند، بلکه ایران را فعالانه با چلبیهای خود به سوی جنگ داخلی و تجزیه سوق دهند.
به تعبیر دیگر، علل اصلی وضعیت موجود ایران، مسائل داخلی است (رجوع شود به مقاله “مسئله عمده: استبداد داخلی یا دخالت خارجی؟ “)، اما در تبیین وضعیت و فرایندی که در حال طی شدن است، تحلیلگران و دموکراسیخواهان، باید:
الف- نقش و طرحهای همه بازیگران داخلی و خارجی را متناسب با قدرتشان نشان دهند (مقام تقرب به حقیقت).
هفتاد سال پایداری
ب- مواضعی اتخاذ کنند که به سود منافع ملی و گذار به نظام دموکراتیک ملتزم به عدالت اجتماعی باشد (مقام عاملیت).
پ- راه خود را از راه همه مدعیان رهبری متکی به دولتهای خارجی جدا سازند. پروژه چلبیسم، نه تنها پروژهای شکست خورده در خاورمیانه است، بلکه نتایج فاجعه باری برای منطقه به بار آورده است (مقام صلح طلبی متکی به مردم ایران).
نقش سه دولت در تحولات ایران
جمهوری اسلامی به گونهای عمل کرده که بدون تردید سه دولت اسرائیل، آمریکا و عربستان سعودی به دشمنان خونی ایران تبدیل شدهاند. این دشمنی اگرچه در دولتهای مختلف این کشورها شدت و ضعف داشته و دارد، ولی نوعی پایداری بلند مدت در این رویکرد دیده میشود.
علل و دلایل دشمنی بلند مدت این دولتها بسیار است و برای فهم آن و درکی حقیقت خواهانه، باید به اصول، شعارها و عملکرد جمهوری اسلامی توجه ویژهای مبذول داشت. اما این نوشتار در پی بیان این هدف نیست. هدف توضیح وضعیت موجود است و خطری که موجودیت ایران را تهدید میکند.
اینک، سه فرد راست افراطی در رأس رهبری آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی قرار گرفتهاند. دشمنی شدید با ایران، ویژگی مشترک نتانیاهو، ترامپ و محمدبن سلمان است. اما نکتهای که وضعیت را برای ایران و ایرانیان بسیار خطرناک کرده، این است که هر سه اینها با مسائل و مشکلات داخلی بسیاری دست به گریبان هستند. مسائل و مشکلاتی که راه حل و رفع سادهای ندارند. تجربه نشان میدهد که در چنین موقعیت هایی، راست افراطی، برای فرار از حل مشکلات داخلی، مسائل خارجی را بزرگ کرده، در اولویت قرار داده و حتی با به راه انداختن یک جنگ خارجی، کوشیده تا اذهان را از مسائل اساسی لاینحل دور سازد. نگاهی به وضعیت داخلی این سه، نشان میدهد که بدیل گذار ایران به دموکراسی در برابر دیگر بدیل ها، از احتمال بالاتری برخوردار نیست. به همین دلیل دموکراسی خواهان عدالت طلب باید بسیار عاقلانه بازی بازیگران بزرگ را بفهمند و عقلایی عمل کنند تا شاهد بالکانیزه شدن ایران نشویم.
اسرائیل نتانیاهو
دولت اسرائیل گرفتار مسائل بسیاری است. برخی از آنها به قرار زیرند:
الف- میلیونها فلسطینی در زندان بزرگی که فقط سقفش باز است زندگی میکنند. نتانیاهو و دیگر راستگرایان اسرائیلی نه طرح تشکیل دو دولت در مرزهای ۱۹۶۷ را میپذیرند، نه حاضرند کل سرزمینهای اشغالی را رسما جزئی از خاک اسرائیل اعلام کرده و فلسطینیها را نیز شامل حقوق شهروندی سازند. رژیم آپارتاید به دنبال حذف صورت مسئله در طولانی مدت است. اما با چند میلیون انسان چه باید کرد؟
ب- گزارش سازمان «لاتت»- که ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸ منتشر شد- نشان میدهد که حدود ۲,۳ میلیون نفر در اسرائیل در فقر به سر میبرند که بیش از یک میلیون تن از آنان را کودکان تشکیل میدهند. این سازمان تصویر زمستان ۲۰۱۸ در اسرائیل را بدون غذا، بدون وسایل گرمایشی و بدون دارو نشان میدهد. تقریبا یک چهارم کودکان این مناطق نیازمند خدمات رفاهی هستند و بیش از یک سوم آنها یک وعده غذایی در روز را بخاطر مشکل اقتصادی مصرف نمیکنند. ۶ درصد از کودکان نیازمند مجبور به دریافت کمک مالی و ۵,۷ درصد از آنها مجبور به جمع آوری غذا از روی زمین یا سطلهای زباله هستند. در میان افراد فقیر، وضعیت افراد مسن وخیم است. گزارش شده که ۹۲ درصد از آنها حقوق مستمری شان مکفی نیست و دو سوم از آنها گفتند قادر به حفظ سلامت خود در وضعیت مناسب نیستند. ۵۳ درصد از خانوادههای فقیر اعلام کردند که غذای کافی ندارند و ۷۲ درصد نگران این هستند که ذخایر غذاییشان تمام شود. بیش از نیمی از خانوادههای فقیر با توجه به نزدیکی فصل زمستان، دسترسی به وسایل گرمایشی ندارند. ۱۱ درصد از افرادی که اعانه مالی دریافت میکنند، به خودکشی فکر کرده یا واقعا اقدام به خودکشی کردهاند.
پ- بنجامین نتانیاهو گرفتار فساد و رشوه خود، همسر و برادر زنش است. به گزارش ۳۰ اوت ۲۰۱۸ هاآرتص، بر طبق بیانیه پلیس اسرائیل، سارا نتانیاهو- همسر نخست وزیر اسرائیل- متهم به قبول رشوه است. به گزارش “سی ان ان” ۲ دسامبر ۲۰۱۸، براساس بیانیه پلیس اسرائیل، نتانیاهو متهم به کلاه برداری، رشوه دادن، و از میان بردن اعتماد عمومی [به دولت] است.
ت- مدتی پیش اویگدر لیبرمن، وزیر دفاع، از دولت نتانیاهو استعفا داد. به دنبال آن، ۶ نماینده حزب لیبرمن عدم حمایت خود را از دولت اعلام کردند. بدین ترتیب، اینک از ۱۲۰ نماینده پارلمان اسرائیل، فقط ۶۱ نماینده از او حمایت میکنند. مخالفان خواستار برگزاری انتخابات زود هنگام شده اند، اما نتانیاهو که گرفتار پرونده فساد است، چون احتمال پیروزی را کم میداند، به شدت با این مطالبه مخالفت کرده و گفته در شرایطی که اسرائیل با خطر بزرگ امنیتی از سوی ایران و متحدانش روبروست، برگزاری انتخابات به مصلحت نیست.
نفتلی بنت، وزیر آموزش، و ایلت شکد، وزیر دادگستری، که از نتانیاهو هم افراطی ترند، تهدید کردهاند که ممکن است مانند لیبرمن عمل کنند. در تظاهرات نیروهای فوق افراطی در برابر اقامتگاه نتانیاهو در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۸، ۶ وزیر کابینه او هم در جمع مخالفان حضور یافتند: سرهنگ نفتالی بنت وزیر آموزش، سرهنگ آیلت شاکد وزیر دادگستری، سرلشکر یواف گالانت وزیر ساختوساز، سرگرد اوری آریل وزیر کشاورزی، یارین لِوین وزیر گردشگری و زئیو الکین وزیر محیط زیست در این تظاهرات علیه نتانیاهو شرکت کردند (نتانیاهو اینک مسئولیت ۴ وزارتخانه بهداشت، مهاجرت، امور خارجه و جنگ را برعهده دارد).
ث- خطر باخت در انتخابات زودرس: براساس نظرسنجی منتشر شده در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۸، ۵۸ درصد اسرائیلیها خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام علیه نتانیاهو شده بودند.
براساس نظرسنجی جدیدی که در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۸ در هاآرتص منتشر شد، ۵۸ درصد اسرائیلیها از عملکرد بنیامین نتانیاهو، ناراضی هستند. براساس این نظرسنجی، تعداد کرسیهای حزب لیکود، متعلق به نتانیاهو در کنست به ۲۸ کرسی تقلیل خواهد یافت. تعداد کرسیهای حزب یش عتید به ۱۳ کرسی تنزل پیدا میکند و حزب فهرست عربی مشترک ۱۲ کرسی را از آن خود میکند. در بخش دیگر این نظرسنجی تصریح شده است که حزب اردوگاه صهیونیستی ۱۰ کرسی را در انتخابات آتی از آن خود میکند. بر این اساس، حزب بنی گنتز، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش اسرائیل هم ۱۶ کرسی را در انتخابات آتی به دست میآورد.
ج – واکنش نتانیاهو به مسائل داخلی: نتانیاهو در پاسخ این مطالبات داخلی، جنگ روانی با حماس، حزب الله و ایران را تشدید کرد. ارتش اسرائیل از ۱۳ آذر با متهم کردن حزبالله لبنان به حفر تونل از جنوب این کشور به مناطق شمالی اسرائیل، از آغاز عملیات «سپر شمالی» برای تخریب آنها خبر داد.
یول هسن، معاون رئیس اپوزیسیون دولت نتانیاهو در پارلمان اسرائیل، در ۴ دسامبر ۲۰۱۸ گفت: “عملیات در مرز اسرائیل بر ضد حزب الله برای منحرف کردن افکار عمومی از گزارش درباره فساد نتانیاهو است، و کمیسیون سیاست خارجی و دفاعی پارلمان باید به این موضوع رسیدگی کند.”
شبکه “سی ان بی سی” نیوز آمریکا در ۶ دسامبر ۲۰۱۸ نوشت، کارشناسان خاورمیانه براین باورند که نتانیاهو عملیات علیه تونلهای حزب الله را برای دور کردن نگاهها از پرونده فساد خانوادگی خود و افزایش مجبوبیت اش پیش از انتخابات پارلمانی به راه انداخته است.
نتانیاهو به اینها بسنده نکرده و رسما در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۸ ایران را به حمله نظامی تهدید کرد و گفت: “اسرائیل اقدام نظامی در داخل مرزهای ایران را در صورتی که احساس کند که برای امنیتش ضروری باشد، رد نمیکند…خط قرمز ما، بقای ما است. هر کاری نیاز باشد برای حفاظت از اسرائیل در برابر رژیم ایران که آشکارا خواستار نابودی دولت یهود است، انجام میدهیم…من از هیچ کاری که برای دفاع از خود لازم باشد، صرف نظر نمیکنم. فعلا اسرائیل تنها ارتشی است که در جهان بهصورت مستقیم با نیروهای ایرانی درگیر شده است. ما این کار را در سوریه انجام داده و آنها را به عقب میرانیم.”
نتانیاهو در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۸ گفت: “به دنبال موج حملات مرگبار تروریستی هفته گذشته در یهودا و سامریه (کرانه باختری)، اقدامهای امنیتی مستحکمی را اجرا کرده و شهرک سازی را در این مناطق ادامه دادهایم. من پیام واضحی به حماس فرستادم. ما وضعیتی که در غزه آتشبس باشد و در یهودا و سامریه (کرانه باختری) عملیات تروریستی صورت گیرد را قبول نخواهیم کرد. ما برای این عملیات تروریستی بهای سنگینی را تحمیل خواهیم کرد.”
نتانیاهو بارها از حضور گسترده نیروهای موساد در ایران و فعالیت هایشان در داخل ایران سخن گفته است. او در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۸ در دیدار با سفرای اسرائیل در سراسر جهان در مقر وزارت امور خارجه گفت:” ماموران ما به عملیاتهای اطلاعاتی خود درون خاک ایران ادامه میدهند تا بلندپروازیهای هستهای این کشور را خنثی کنند. ما در نبردی جهانی علیه برنامه هستهای ایران هستیم… ماموران میدانی ما همچنین به صورت مداوم بر تاسیسات هستهای ایران نظارت دارند.”
رووین ریولین، رئیس جمهور اسرائیل، نیز در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۸ گفت: “ما دولت لبنان را مسئول اتفاقاتی که در خاک این کشور رخ میدهد، میدانیم. به حزبالله هشدار میدهیم که دستور کار ایران را در لبنان اجرا نکند و از آن (لبنان) بهعنوان وسیلهای برای حمله به اسرائیل بهره نجوید. زیرا ارتش اسرائیل آماده پاسخ دادن به هر سناریویی است. تونلهای تهاجمی حزبالله، نقض آشکار حاکمیت اسرائیل است و جامعه بینالمللی باید درک کند که اسرائیل نیز هرکاری برای دفاع از خود نیاز باشد انجام میدهد. حزبالله که خودش را مدافع لبنان نشان میدهد، نهایتا منجر به نابودی آن میشود.”
ساختن یک میدان جدید از سوی اسرائیل برای جنگ با ایران، واکنشهای نخست وزیر لبنان را به دنبال داشت. سعد الحریری، نخستوزیر لبنان، در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۸ در نشستی در اندیشکده «چتم هاوس» لندن سخنرانی کرد و به پرسشهای حاضران پاسخ داد. او به اتهامهای اسرائیل این گونه پاسخ گفت: “برخی رسانهها را دیدهاید که تیتر زدهاند که لبنان تونلهایی دارد که به اسرائیل رفته و ادعاهایی مطرح شده که حزبالله این کار را کرده است. آیا تابحال شنیدهاید که اسرائیل ماهانه چند بار به حریم هوایی لبنان تجاوز میکند؟ آیا تابحال شنیدهاید که اسرائیل چند بار وارد آبهای ما شده؟ شنیدهاید؟ فکر میکنید منصفانه است؟ فکر میکنید منصفانه است که [اسرائیل] در ماه گذشته ۱۵۰ بار به آسمان لبنان تجاوز کرده؟ این منصفانه است که حریم آبهای بینالمللی ما ماهی ۱۰، ۲۰ بار نقض شود؟ و همچنان بخشهایی از اراضی ما، مزارع شبعا، تحت اشغال است. از دید ما به عنوان دولت لبنان، قطعنامه ۱۷۰۱ باید به طور کامل، طبق متن آن، اجرا شود…من همیشه میگویم که این یک مسئله منطقهای است. این یک مسئله ایرانی است. اگر میخواهید این مسئله را حل کنید، بیائید سر میز بنشینید، بیائید این جنگها را متوقف کنید و در مورد نحوه حل این مسائل، صحبت کنید. اگر قرار است راه حلی باشد، باید از طریق اتحادیه عرب به دست آید، اما نتانیاهو خواهان صلح نیست…فکر میکنم نتانیاهو یک تکه از لبنان را میخواهد، یک تکه از جولان، یک تکه از فلسطین، یک تکه از اردن را میخواهد.”
عربستان سعودی بن سلمان
محمد بن سلمان اینک گرفتار مسائلی چون زندانی کردن نخست وزیر لبنان، به راه انداختن جنگ یمن با دهها هزار کشته و زخمی و صدها هزار آواره و میلیونها گرسنه گرفتار بیماری، قتل جمال خاشقجی و قطعه قطعه کردن او، محاصره قطر، تشکیل جبهه ضدایرانی، بازداشت شاهزادههای سعودی و اخذ میلیاردها دلار از آنان، بازداشت فعالان مدنی، و…است. موج جهانی محکومیت نهادهای حقوق بشری و رسانه ها، برای او در خاندان سلطنتی و میان شاهزادهها مشکلاتی آفریده است. بن سلمان مطابق سنت و رویه جاری در خاندان سلطنتی سعودی به ولیعهدی نرسیده است.
دیوید ایگنیشس در مقاله مفصلی در واشنگتنپست ۲۷ نوامبر ۲۰۱۸ به اختلافات شاخههای مختلف آل سعود پرداخت و این که چگونه از دل این نزاعهای خشن ملک سلمان به پادشاهی رسید و با برهم زدن سنتها و رویههای پادشاهی سعودی، فرزندش محمدبن سلمان را ولیعهد کرد. او در پایان نوشت: “پارانویای وحشیانه دیوان سلطنتی محمد بن سلمان یادآور روزهای صدام حسین در بغداد است. چراغی که موضوع قتل خاشقجی روشن کرده، به عربستان سعودی و آمریکا آخرین فرصت را برای ممانعت از سوق یافتن استبدادگری صدام گونه به کل منطقه میدهد. خاندان آل سعود گاه با دستان آغشته به خون حکومت میکند. آمریکا به عنوان متحد کلیدی پادشاهی وظیفه دارد پیش از آنکه خصومت درون خانوادگی پادشاهی آسیب بیشتری به عربستان سعودی و جهان بزند، این دشمنی را بخواباند.”
سنای آمریکا در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۸ دو قطعنامه علیه عربستان سعودی به تصویب رساند. اولی به دولت ترامپ توصیه میکند حمایت نظامی و تسلیحاتی از ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی در جنگ یمن را متوقف کند. این قطعنامه با ۵۶ رای موافق در برابر ۴۱ رای مخالف تصویب شد. دومی محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی را مسئول قتل جمال خاشقجی میشناسد. در این قطعنامه به “رفتارهای نگرانکننده” حکومت سعودی در زمینههای مختلف از جمله استفاده از زور برای بیرون راندن رقبای خود از دولت، نقض حقوق بشر شهروندان سعودی برای تحکیم قدرت خود، دستگیری و زندانی کردن شهروندان عربستان و شکنجه نمودن آنها در هتل ریتز کارلتون ریاض، آغاز جنگ یمن به عنوان وزیر دفاع عربستان و ادامه آن، محاصره دریایی و هوایی یمن و جلوگیری از رسیدن کمکهای انسانی به مردم یمن، مسئولیت برای شرایط ۲۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر مردم یمن که نیاز به کمکهای انسانی دارند، محاهفتاد سال پایداریصره قطر با همدستی امارات متحده و مصر و بحرین، پیچیده نمودن روابط آمریکا با قطر به دلیل محاصره آن کشور، گروگان گرفتن سعد حریری نخست وزیر لبنان و وادار کردن او به “استعفا”، دوبرابر شدن تعداد زندنیان سیاسی در عربستان از زمان ورود بن سلمان به قدرت، دستگیری و زندانی نمودن فعالان حقوق بشر و حقوق زنان، مسئولیت مستقیم برای قتل آقای جمال خاشقجی، و دروغ گفتن بن سلمان و برادر او، سفیر عربستان در واشنگتن، درباره قتل خاشقجی اشاره شده است. این قطعنامه با اجماع کامل سناتورها- بدون مخالف- به تصویب رسید.
شاهزادههای منتقد و مخالف محمدبن سلمان، اینک تمامی سیاستهای مخرب او را در دست دارند. نیکلاس کریستاف پس از سفر به عربستان در نیویورک تایمز ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸ نوشت من از افراد بلند پایهای در عربستان درباره ولیعهد دیوانه و قاتلشان سوال کردم و آنان گفتند قاشقچی به دستور بن سلمان به قتل رسیده است.
تضعیف موقعیت داخلی بن سلمان در گزارشهای معتبر تأیید شده است. روزنامه وال استریت ژونال ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸ گزارش مهمی در مورد سفرهای محرمانه نزدیکترین مشاوران محمدبن سلمان به تلآویو برای برقراری رابطه دو کشور سعودی و اسرائیل منتشر کرد. اما به نقل از منابع موثق نوشت که “جنجال بینالمللی متعاقب قتل جمال قاشقچی و عواقب ناشی از آن در درون دیوان سلطنتی سبب شد که فضای مانور از شاهزاده محمد بن سلمان در برابر رقبایش گرفته شود و همچنین میل او برای اتخاذ یک سیاست خارجی ریسک پذیر در خصوص ایجاد روابط با اسرائیل تعدیل شود”.
با همه این ها، بن سلمان همچنان به دنبال حل مشکلات داخلی از راه خارجی است. پل پیلار، مقام و مامور ارشد سابق سازمان “سی آی ای” و پژوهشگر کنونی دانشگاه جرج تاون، در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۸ در مقالهای نوشت که محمدبن سلمان مدتهاست که میکوشد در لبنان جنگ داخلی با حزب الله به راه بیندازد. او کوشیده است تا نیروهای مسیحیان مارونی درگیر در جنگ داخلی لبنان ۱۹۹۰- ۱۹۷۵ را وادار به جنگ علیه حزب الله کند. همین خواست را از فلسطینیها نیز کرده است. ولی هر دو آن را رد کردهاند. او در ادامه مینویسد تعجب نخواهد کرد اگر ثابت شود گروههایی که در ایران عملیات تروریستی انجام داده اند، با حمایت مستقیم سعودیها دست به این اقدامات زده باشند.
هاآرتص ۳ دسامبر ۲۰۱۸ نیز در مقالهای نوشت که جنگ میان اسرائیل و ایران از سوریه به لبنان منتقل شده است.
آمریکای ترامپ
دونالد ترامپ از همان روز اول گرفتار مسائل داخلی بود. مسائل و مشکلاتی که آفریده خود اوست. به برخی از آنها بنگریم:
الف- پرونده روسیه: دونالد ترامپ گرفتار پرونده زد و بند با پوتین برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری است. پروندهای که مولر علیه نزدیکترین یاران او تشکیل داده، تاکنون به بازداشت و محکومیت چند نفر از چهرههای شاخص تیم ترامپ منتهی شده است. براساس گزارش تازه تحقیقاتی سنای آمریکا، دولت روسیه از تمامی شبکههای اجتماعی در انتخابات به سود ترامپ و جمهوری خواهان و به زیان دموکراتها استفاده کردهاند. قرار بود حکم مایکل فلین، اولین مشاور امنیت ملی ترامپ، در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸ صادر شود. قاضی فدرال، ایمت سالیوان، در واشنگتن جرائم مایکل فلین را “بسیار جدی” توصیف کرد و گفت که نمیتواند “انزجار” خود را از آن پنهان بکند. قاضی سالیوان گفت: “تو در تمام مدتی که مشاور امنیت ملی بودی، عامل غیرمجاز یک کشور خارجی هم بودی…تو کشورت را فروختی.” بدین ترتیب، او جلسه صدور حکم را به ۱۳ مارس سال ۲۰۱۹ موکول کرد و به فلین فرصت داد تا کلیه اطلاعاتش را به بازرس ویژه پرونده ترامپ- روسیه ارائه کند. او در عین حال هشدار داد که نمیتواند تضمین بدهد که برای مایکل فلین حکم زندان صادر نخواهد کرد.
ب- پرونده پرداخت حق السکوت به زنان: پرداخت حق السکوت به زنان پورن جهت عدم افشاگری آنان در دوران انتخابات، جرم دیگری است که انجام شده است. یعنی نه تنها این پولها به دستور ترامپ به این دو زن پرداخت شده، بلکه وکیل او بابت این عمل هدیه مالی از ستاد ترامپ دریافت کرده است. مایکل کوهن – وکیل دانالد ترامپ- در دادگاه به ۳ سال زندان محکوم شد. او به قاضی گفت: “وفاداری کورکورانه من به دونالد ترامپ باعث شد از راه راست منحرف شوم. احساس میکردم که سرپوش گذاشتن بر اعمال کثیف او وظیفه من است.”
ترامپ در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۸ در پاسخ نوشت: “من هرگز مایکل کوهن را به نقض قانون هدایت نکردم. وی (کوهن) وکیل بود و فرض بر این است که از قانون مطلع بوده. به آن “مشاوره” گفته میشود و اگر خطا کند مسئولیت بزرگی متوجه اوست. به همین دلیل است که پول میگیرند”. “کوهن در مورد چند اتهام غیرمرتبط با من گناهکار شناخته شد، اما دو اتهام مربوط به کارزار انتخاباتی را پذیرفت که جنایی نبود. او این اتهامات را پذیرفت تا راهی برای شرمنده کردن شخص رئیس جمهوری و کوتاه شدن دوره مجازاتش شود. کوهن به عنوان یک وکیل از مسئولیت بالایی در نزد وی برخوردار است.”
مایکل کوهن، پس از محکومیت، در مصاحبه با جورج استفانوپولوس، از ایبیسی گفت: “من میدانستم کاری که میکنم نادرست است… در برابر جهان ایستادم و مسئولیت کارهایی را که انجام داده بودم پذیرفتم.” مجری: آیا ترامپ میدانسته پرداخت پولها نادرست است؟ کوهن: “البته…من به کسی وفادار بودم که به واقع لیاقت وفاداری را ندارد. هیچ چیزی در شرکت ترامپ انجام نمیشد مگر با نظارت خودش. او به من دستور داد که پرداختها را انجام دهم و وارد این موضوعات شوم. او واقعیت را میداند. من نیز میدانم و دیگران هم میدانند. و واقعیت این است که مردم آمریکا و مردم جهان به آنچه او میگوید باور ندارند؛ و این غمانگیز است که من باید مسئولیت اقدامات کثیف او را بهعهده بگیرم.”
پ- پرونده مالیاتی: پرونده مالیاتی ترامپ نیز موضوعی است که توسط رسانهها افشا شد و دموکراتها وعده دادهاند که در مجلس نمایندگان به این موضوع رسیدگی کنند. ادعا میشود ترامپ مرتکب فرارهای مالیاتی بزرگی شده و در مقام ریاستجمهوری به ثروت خانواده اش افزوده است. آدام شیف نماینده دمکرات مجلس نمایندگان که به زودی ریاست کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان را برعهده میگیرد، در ۱۶ دسامبر گفت در پی آن که مایکل کوهن وکیل سابق ترامپ تایید کرد که همزمان با شعارهای انتخاباتی ترامپ در مورد لزوم برقراری روابط صمیمانه تر میان آمریکا و روسیه، “سازمان ترامپ” برای ساخت یک برج در مسکو به طور مخفیانه مذاکره میکرد، میخواهد از موقعیت خود برای تحقیق در مورد گردشهای مالی این شرکت استفاده کند. این در حالی است که ترامپ در ژوئیه سال ۲۰۱۷ در گفت و گو با روزنامه نیویورک پست گفته بود که تحقیق در مورد کسب و کار خانوادگی وی، “خط قرمز” اوست. رئیس آتی کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا در گفت و گو با ان بی سی نیوز گفت: “اگر رابرت مولر بازپرس ویژه تحقیقات مداخله روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا نمیخواهد در این باره تحقیق کند، یک نفر باید این کار را بکند زیرا در غیر این صورت، در مورد امنیتمان کوتاهی کرده ایم.” شیف همچنین میخواهد با توجه به اتهامات مربوط به “پولشویی”، درخواست ارائه سوابق مالی ترامپ با دویچه بانک را نیز به دادگاه بدهد. دویچه بانک سال گذشته به خاطر دست داشتن در نقشه پولشویی ۱۰ میلیارد دلاری در روسیه، جریمه شد. شیف میگوید: “این بانک ظاهرا تنها بانکی بود که به معامله با سازمان ترامپ تمایل داشت.” ترامپ در دهه ۹۰ میلادی پس از آن که وال استریت بازار بورس آمریکا، دیگر به شرکت وی که در آستانه فروپاشی مالی بود پول قرض نداد، با دویچه بانک رابطه برقرار کرد.
ت- پرونده عربستان سعودی: حمایت بی قید و شرط ترامپ از محمدبن سلمان- برخلاف گزارش رسمی سازمان “سی آی ای” که بن سلمان را آمر قتل جمال خاشقجی به شمار میآورد- نمایندگان مجلس نمایندگان و سناتورها را به این فکر رسانده که ادعای ترامپ در مورد منافع اقتصادی ۴۵۰ میلیارد دلاری آمریکا از عربستان سعودی نه تنها دروغ است، بلکه پای منافع شخصی و خانوادگی ترامپ در این حمایت شدید در میان است. دیوید کرکپتریک، بن هابارد، مارک لندر و مارک مازتی در نیویورک تایمز ۸ دسامبر ۲۰۱۸ به توضیح این موضوع پرداختند که چگونه سعودیها داماد ترامپ را نماینده خودشان در کاخ سفید کردند؟ به نوشته آنها، جارد کوشنر و محمد بن سلمان با نام کوچک یکدیگر را صدا میزنند. روابط خصوصی این دو پس از قتل خاشقجی هم ادامه یافته و تشکیل “ناتوی عربی” طرح سعودی هاست که توسط دولت ترامپ دنبال میشود.
نیویورک تایمز ۹ دسامبر ۲۰۱۸ در گزارش مفصل ۲ صفحهای ضمن انتقاد شدید از مشارکت آمریکا در جنگ یمن مینویسد: در این جنگ که نزدیک به ۴ سال از آن میگذرد، ۸۵ هزار کودک یمنی جان باختهاند، ۲ میلیون نفر آواره شده اند، ۱۲ میلیون نفر در قحطی و گرسنگی فوق العاده به سر میبرند، یک میلیون نفر دچار بیماری وبا شده اند، و کشور ویران شده است. بدون حمایت آمریکا این اتفاقات امکان وقوع نداشت. نیویورک تایمز مینویسد که این اتفاقات با مالیات مردم آمریکا روی داده است.
دو روز بعد، در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۸، نیویورک تایمز در مقاله دیگری نوشت که کل تراژدی یمن را آمریکا ساخته است. این فاجعه بدون تسلیحات آمریکا و مشارکت آن به وجود نمیآمد.
ث- پیروزی دموکراتها در انتخابات میاندورهای و اکثریت یافتن در مجلس نمایندگان: همان طور که در انتخابات ریاست جمهوری هیلاری کلینتون با حدود ۳ میلیون رأی بیشتر بر دونالد ترامپ پیروز شد (۶۵,۸۵۳,۵۱۴ در برابر ۶۲,۹۸۴,۸۲۸ )، ولی سیستم الکترال ترامپ را رئیس جمهور کرد، در انتخابات میان دورهای اخیر نیز دموکراتها در هر دو انتخابات پیروز شدند. مجلس نمایندگان: ۵۳ میلیون رأی دموکراتها و ۴۸ میلیون رأی جمهوری خواهان. مجلس سنا: ۴۷ میلیون رأی دموکراتها و ۳۴ میلیون رأی جمهوری خواهان. اکثریت یافتن جمهوری خواهان در سنا به این دلیل است که هر ایالت فارغ از جمعیت اش دارای دو نماینده در سنا است. ایالت وایومینگ با ۵۸۰ هزار نفر جمعیت دو سناتور جمهوریخواه و ایالت کالیفرنیا نیز با ۳۹ میلیون نفر جمعیت دو سناتور دموکرات در سنا فرستادند.
در دو سال آینده ترامپ دیگر نمیتواند قوانین مطابق میلش را به تصویب برساند. برای اینکه تصویب هر دو مجلس را نیاز دارد.
ج- انحلال بنیاد ترامپ: دادستان کل نیویورک در ژوئن ۲۰۱۸ بنیاد ترامپ را به اقدامات “به طور مستمر غیرقانونی” متهم کرد و خواهان انحلال آن شد. او خواهان دریافت جریمه یک میلیون و ۸۰۰ هزار دلاری است؛ دادستانی نیویورک همچنین خواهان محرومیت ده ساله رئیس جمهوری آمریکا از مدیریت بنیادهای خیریه در ایالت نیویورک شده و میخواهد محرومیت مشابهی با زمان یک سال علیه فرزندان او اعمال کند.
هفتاد سال پایداری
ترامپ در آن زمان واکنش تندی به این شکایت نشان داد و گفت که “دموکراتهای فاسد نیویورک” برای شکایت از او هرکاری میکنند. او وعده داد که در این پرونده هیچ امتیازی نخواهد داد. با این حال، باربارا آندروود، دادستان کل ایالت نیویورک، در ۱۸ دسامبر گفت دونالد ترامپ موافقت کرده است که بنیاد خیریه او – که به اتهام تاثیر گذاشتن در نتیجه انتخابات سال ۲۰۱۶ تحت پیگرد قانونی قرار دارد – را منحل کند. او گفت که بر روند اهدای سرمایه بنیاد ترامپ نظارت خواهد کرد، هرچند روند تحقیقات درباره این اتهام که ترامپ و فرزندانش از بنیاد خیریه خود برای امور خصوصی و انتخاباتی استفاده کرده اند، ادامه خواهد یافت. او بار دیگر بنیاد خیریه ترامپ را به “هماهنگی غیرقانونی با ستاد انتخاباتی ترامپ و معاملات شخصی عامدانه مکرر” متهم کرد. او انحلال این بنیاد در آینده نزدیک را یک پیروزی بزرگ برای حاکمیت قانون خواند.
بر اساس این شکایت، بنیاد ترامپ برای فیصله دادن به یک شکایت علیه تفرجگاه مارآلاگو رئیس جمهوری در فلوریدا ۱۰۰ هزار دلار پرداخت کرده است. ۱۵۸ هزار دلاردیگر برای فیصله دادن به شکایتی دیگر علیه باشگاه گلف ترامپ پرداخت شده و ۱۰هزار دلار نیز برای خرید تابلویی از رئیس جمهوری و آویختن آن از دیوار یکی از باشگاههای دیگر گلف او هزینه شده است. خرید این تابلو نمونه یکی از “پنج معامله مربوط به شخص رئیس جمهوری” معرفی شده که براساس بیانیه دادستانی قانون مالیات مربوط به بنیادهای خیریه را نقض میکند.
چ- استیضاح یا زندان: آدام شف، رئیس آتی کمیته امور اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا، در مصاحبه با یک برنامه شبکه سی بی اس در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۸ گفت: “این چشم انداز واقعی وجود دارد که زمانی که دونالد ترامپ دوره ریاست جمهوری اش پایان یابد و کاخ سفید را ترک کند، وزارت دادگستری ممکن است علیه وی اعلام جرم کند. این احتمال وجود دارد که ترامپ به اولین رئیس جمهوری آمریکا تبدیل شود که با دوره حبس روبرو شود. ما در مورد موضوع احکام عفوی که رئیس جمهوری امریکا اعلام میکند، صحبت میکنیم در حالی که رئیس جمهوری بعدی آمریکا در این رابطه که آیا ترامپ باید مورد عفو قرار بگیرد یا خیر، تصمیم گیری خواهد کرد.”
خبرگزاری رویترز در مصاحبه ۱۱ دسامبر ۲۰۱۸، نظر ترامپ را درباره اظهارات برخی قانونگذاران دموکرات کنگره این کشور مبنی بر احتمال استیضاح رئیسجمهور جویا شد. ترامپ پاسخ داد: “من نگران [استیضاح] نیستم و فکر میکنم اگر این اتفاق بیافتد، مردم شورش خواهند کرد.”
روز بعد، ۱۳ دسامبر ۲۰۱۸، شبکه «انبیسی» به نقل از چند منبع آگاه دولتی نوشت: “علیرغم اینکه دونالد ترامپ در اظهارات عمومی میگوید که هیچ نگرانی بابت مسئله استیضاح ندارد، اخیراً به برخی از مشاوران نزدیک و افراد معتمد خود گفته است که بهشدت نگران تهدیدهای دموکراتها به استیضاحش است.”
ح- دونالد ترامپ فرد خود شیفتهای است که با هیچ کس نمیسازد. تعداد افرادی بلندپایهای که او ظرف دو سال از کابینه و کاخ سفید اخراج کرده، از احمدی نژاد هم پیش افتاده است. هرکس را که اخراج کرده، فرد افراطی تری را جایگزین او کرده است. وضعیت به گونهای است که مارک چمپیون در بلومبرگ ۹ دسامبر ۲۰۱۸ نوشت: “سگ دیوانه” (متیس)، آخرین مرد عاقلِ باقی مانده در کاخ سفید آمریکا است.” متیس، وزیر دفاع آمریکا، نیز مطلقا با ایران خوب نیست، اما مخالف جنگ با ایران است. متیس هم در ۲۰ دسامبر استعفا کرد و تا دو ماه دیگر خواهد رفت. حالا باید نگران این بود که ترامپ چه کسی را جایگزین او می سازد. نامزدهای ترامپ ( سناتور تام کاتن، سناتور لیندسی گراهام، ژنرال جک کین، سناتور سایق جیم تلنت، و…) برای این پست مهم، در ضدیت با ایران اشتراک نظر دارند.
جنگ با ایران و بالکانیزه کردن ایران؟
دونالد ترامپ چندین بار مردم ایران را “ملت تروریست” نامیده و ورود ایرانیها به آمریکا را ممنوع ساخته است. از برجام خارج شد و شدیدترین تحریمهای تاریخ را علیه مردم ایران به کار گرفت. او به یک نظریه باور دارد. در طی نوامبر ۲۰۱۱ الی نوامبر ۲۰۱۳ بارها در توییتهای مختلف نوشت که باراک اوباما نمیتواند دوباره انتخاب شود، برای این که فاقد پایگاه اجتماعی است. تنها راه پیروزی اوباما، به راه انداختن جنگ با ایران است تا اذهان را از مشکلات داخلی دور ساخته و حول خود گرد آورد. جیم لوب در ۷ سپتامبر ۲۰۱۸ در مقالهای با استناد به تمامی توییتهای ترامپ در این مورد کوشید به این پرسش پاسخ بگوید: آیا ترامپی که به دردسر افتاده، ممکن است به جنگ با ایران برود؟ بدین ترتیب، شاید او مجبور شود که خود به این استراتژیی که اوباما پی نگرفت، عمل کند.
نرخ نارضایتی از ترامپ به ۵۴ درصد رسیده و محبوبیت او از حمایت قطعی تنها ۲۵ درصد جامعه برخوردار است. نظرات جان بولتون، مایک پمپئو، رودی جولیانی، و…، نیز درباره ایران بسیار رادیکال تر از دونالد ترامپ است.
اسرائیلیها نیز نه تنها دائما تهدید به جنگ مستقیم با ایران میکنند، بلکه ایرانیها را به حیوانات وحشی تبدیل میسازند تا کشتن شان مجاز شود. به عنوان مثال به دو نمونه زیر بنگرید:
کارمل شما هاکوهن، سفیر اسرائیل در یونسکو، در ۲۳ جولای ۲۰۱۸ در واکنش به توییت دونالد ترامپ که در آن به رهبران ایران نوشته بود که آمریکا را هرگز تهدید نکنند، گفت: “ترامپ تنها رهبر جهان است که میداند نه تنها با انسانها چگونه رفتار کند، بلکه همچنین با حیوانات“.
به نوشته نیوزویک ۴ اکتبر ۲۰۱۸ روون ریولین، رئیس جمهور اسرائیل، به صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل گفت: “حیوان وحشی ایران باید گرسنگی داده شود و تغذیه نشود، این تنها راهی است که میتوان ثبات جهان را تضمین نمود.”
مواضع سعودی ها- به خصوص محمدبن سلمان- در مورد ایران نیز روشن است. بدین ترتیب، سه راست افراطی ایران ستیز دارای مشکل داخلی، ممکن است برای رهایی مشکلات داخلی حمله نظامی به ایران را رقم بزنند. ممکن است یکی از آنها عملیاتی را آغاز کند که دو کشور دیگر را هم به میدان بکشد.
در این شرایط، باید به شدت عاقلانه رفتار کرد. یک طرف زمامداران جمهوری اسلامی قرار دارند که یک دست نبوده و نیستند و میانشان اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. اما این اعتماد آور نیست و ما را مطمئن نمیسازد که جنگی در نگیرد. یک خطای سرداران متوهم نیز میتواند آتش جنگ گستردهای را بگشاید.
رقبا، منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی در این میان باید بسیار هوشیارانه عمل کنند. هدف؛ گذار مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی به یک جمهوری سکولار عادلانه است، نه جنگ داخلی به راه انداختن و تجزیه ایران. چلبیها مدتهاست که رقابت با یکدیگر را آغاز کردهاند. آنان که فاقد پایگاه اجتماعی در میان مردم ایرانند، قصد دارند بر موج ترامپ- نتانیاهو- محمدبن سلمان سوار شده و به قدرت برسند.
قدرت طلبی شدید مانند عاشقی است که چشم عقلانیت و بیداری را کور میکند. اما به جای همراهی با مثلث ترامپ- نتانیاهو- محمدبن سلمان، و امید بستن به این امام زاده ها، باید به نیروهای اجتماعی فعال ایران- کارگران، معلمان، دانشجویان، زنان، و…- امید بست. هرچه آنان قوی تر شوند و بتوانند نهادهای مدنی و صنفی شان را تشکیل دهند، با ساختن جامعه مدنی قدرتمند ما را گام به گام به دموکراسی نزدیکتر خواهند کرد. بدون جامعه مدنی قوی و گسترده، از دموکراسی هیچ خبری نخواهد بود. پس همه توجهها باید معطوف به جامعه و نیروهای اجتماعی ایران شود، نه همسویی با دولتهای خارجی. آدمی باید کور باشد که آن همه اعتراض و اعتصاب کارگران و معلمان و زنان و دانشجویان را نبیند. آنان در طی این فرایند مسالمت آمیز در حال تأسیس نهادهای مدنی و صنفی دموکراسیساز اند.