بحران انتقال قدرت در ارمنستان ادامه دارد، اما دو ویژگی مهم این بحران را از بحرانهای مشابه در کشورهایی که جزو اقمار روسیه به شمار می رفتند متمایز می کند:
اول، عدم کاربرد خشونت توسط هردوطرف، هم اپوزیسون و هم دولت؛ و دوم، فقدان بعد خارجی و (به همین دلیل نیز) موضع آرام و خالی از عصبیت روسیه نسبت به رویدادهای اخیر این کشور.
در یک تعداد از تحلیلها و تفسیرهایی که از اعتراضات توده ای اخیر ارمنستان می شود، کوشش می شود که به طور تصنعی این رویدادها را داخل الگوی انقلابهای رنگین جای دهند. به عنوان دلیل و شاهد، به چند گفته پاشینیان، رهبر اپوزیسیون، اشاره می کنند که از “انقلاب رنگین” نام برده است. در سطور زیر به این اظهارات پاشینیان نیز می پردازیم.
آنهایی که آشنایی کافی با تاریخ و ژئوپولتیک ارمنستان دارند، می دانند که چنین الگویی درمورد ارمنستان نمی تواند کاربرد داشته باشد. ارمنستان کشور کوچکی است با منابع محدود، که از شرق و غرب بین دو خصم گرفتار شده و برای امنیت خود ناچار از اتحاد با روسیه است، یعنی قدرتی جهانی که درمنطقه هم حضور فعال دارد. هیچ رهبر سیاسی در ارمنستان، که نخواهد با اعتبار خود بازی کند، نمی تواند سیاستی خصمانه علیه روسیه انتخاب کند، زیرا توده مردم خود از موقعیت خطیر کشورشان آگاهند و چنین رهبری را پذیرا نخواهند بود. این رویکرد، البته به خاطر عشق به آقای پوتین نیست، بلکه به دلیل آگاهی از موقعیت و محدودیتهایی است که از کنترل خود آنها خارج است. در این مورد جالب است به یاد بیآوریم که در بحبوحه فروپاشی اتحاد شوری، زمانی که امواج جدایی طلبی به ارمنستان نیز رسیده بود، سه حزب دیاسپورایی ارمنی، از جمله حزب داشناکسوتیون، که مهمترین این احزاب به شمار می رفت و به داشتن مشی ضدکمونیستی معروف بود، مشترکا بیانیه ای صادر و به دولت و مردم ارمنستان راجع به خطرات جدا شدن از شوروی هشدار دادند. لکن، فروپاشی اتحاد شوروی دیگر، جدا از تمایل یا عدم تمایل هرکسی، به امری حتمی الوقوع تبدیل شده بود. به هرجهت، اکنون ارمنستان از طریق دیاسپورای خود، که چند برابر جمعیت خود ارمنستان است، با غرب نیز ارتباط دارد. لازم به تاکید است که هم اکنون نیز احزاب دیاسپورایی ارمنی و اکثریت قریب به اتفاق ارمنیان خارج، با علم به موقعیت خطیر وطن اجدادی شان، صرف نظر از هر داوری که نسبت به نظام حکومتی روسیه داشته باشند، هیج گاه جدایی از روسیه را به دولت ارمنستان توصیه نمی کنند. روسیه نیر با علم به این واقعیت، نگرانیی درمورد ارتباط ارمنستان با غرب ندارد، چنانکه در سال گذشته، ارمنستان موافقت نامه ای تحت عنوان “موافقت نامه جامع و تجدیدنظرشده مشارکت” با اتحادیه اروپا منعقد ساخت. در عین حال، روسیه، به نوبه خود، به ارمنستان به خاطر موقعیت استراتژیکش در قفقاز، نیاز دارد و درواقع تنها جاپای مطمئنش در منطقه است. درمورد ایران نیز، می تون گفت ارمنستان چنین نقش و موقعیتی را ایفا می کند. درواقع، ارمنستان توانسته است تعادل ظریفی را میان متحد استراتژیک خود، روسیه، و غرب به وجود آورد و این خط مشیی است که هیچ دولت دور اندیشی در این کشور نمی تواند بدون آن امنیت خارجی و داخلی و رفاه و تامین اجتماعی برای مردمش فراهم کند.