مقدمه
درحالت عادی دولتها از نوعی موازنه مثبت و یا منفی در روابط خود با کشورهای دیگر تبعیت می کنند. در توازن مثبت که شکل پذیرفته تر مناسبات است ، دولتها در روابط خود بادیگر کشورها نسبت به همه تمایل یکسانی نشان می دهند تا استقلال خود درجهان را حفظ کنند. نمونه بارز چنین سیاستی، عصر پهلوی درایران است، در آن دوره اگر بسیاری از تسلیحات پیشرفته از امریکا خریداری می شد متقابلا تاسیسات زیربنایی ذوب آهن نیز از شوروی خریداری شد. شاه با حفظ این توازن، قدرت چانه زنی برای منافع کشورش را درجهان برای خود محفوظ می داشت.
پیشینه تاریخی درایران
در تاریخ معاصر ایران بدنبال پایان جنگ جهانی اول برخی دولتمردان ایرانی و انگلیسی از خلا ناشی از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه استفاده کرده و درصدد برآمدند تا پیمانی استراتژیک با انگلستان امضا کنند. دراین پیمان تقریبا تمام امور مالی و نظامی ایران توسط مستشاران انگلیسی صورت میگرفت. این قراردادکه به قرارداد۱۹۱۹ موسوم است با مخالفت داخلی وخارجی فراوانی مواجه شد. این درحالیکه بودکه انگلستان درآن زمان کشوری پیشرفته وفاتح جنگ بوده ومی توانست درچارچوب قرارداد به اوضاع درهم برهم آن روز ایران سامان دهد. با این وجود افکارعمومی وفشارهای خارجی کاملا مخالف چنین قراردادی بود زیرا:
۱- سیاستمداران داخلی انحصار داده شده به انگلستان را برخلاف استقلال ایران دانسته و درصورت اجرای این قرارداد ایران را اقمار گوش به فرمان بریتانیا می دیدند.
۲- دولتهای خارجی درراس ایشان امریکا انحصار ایجادشده توسط بریتانیا را برخلاف فضای آزاد رقابت سالم دانسته واین را برخلاف منافع دول خارجی درایران می دیدند.
به همین دلیل قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله بافشارهای داخلی وخارجی عقیم ماند.
قرارداد باچین
حال بپردازیم به قرار دادچین با ایران که نسخه بسیار عقب مانده ای از قرارداد ۱۹۱۹ است. پیرامون این قراردادبیان چند نکته حائز اهمیت است :
۱- انحصاری شدن
هرمجموعه اقتصادی برای داشتن رشد مناسب موظف است، فروش خود را به بالاترین پیشنهاد (مزایده)و خرید خود را به پایین ترین پیشنهاد (مناقصه) البته با رعایت کیفیت، صورت دهد.
موسسات درمورد پدیده های خدماتی و فرهنگی نیز موظف به رعایت فضای رقابتی هستند. قراردادهای استراتژیک با این اصل مترقی که لازمه رقابت سالم است، منافات دارد.
۲- فقدان مشروعیت
هرقراردادی باید درشرایط بهینه یک دولت بسته شود تا منافع وی را تامین کند. درشرایط کنونی که دولت ایران در
الف) پائین ترین سطح مشروعیت خارجی
ب ) پائین ترین سطح مشروعیت داخلی
قرار دارد، بستن چنین قراردادهایی به نفع کشور مقابل است. دولت اسلامی در وضعیت کنونی بهتراست به اصلاح مناسبات خارجی و رفع انسداد سیاسی داخلی وترمیم مشروعیت خود بپردازد که از دل آن قراردادهای متنوع والبته مفید بین المللی بیرون خواهد آمد.
۳- توسعه ناپایدار
چین به دلیل غیردموکراتیک بودن از توسعه ناپایداری برخورداراست. توسعه ناپایدار به توسعه ای گفته می شود که برای محیط زیست هیچ احترامی قائل نیست. درتمام جهان این مردم و تشکل های مردمی هستند که از محیط زیست دفاع می کنند از آنجایی که درچین اساسا جامعه مدنی وجود ندارد، توسعه کاملا سرمایه سالار و بی رحم نسبت به زبست بوم است. ورود چنین تکنولوژی به ایران میراث آیندگان از محیط زیست را دچار لطمات برگشت ناپذیر خواهدکرد.
۴-انتقال فرهنگ مهمان به میزبان
قراردادهای استراتژیک با خودنوعی انتقال فرهنگی نیز به همراه دارد همانگونه که استعمار بریتانیا در میان مستعمراتش مانند هند وپاکستان نظامی پارلمانی (مانند انگلستان) باقی گذاشت، قرارداد استراتژیک با چین می تواند درایران نظام تکحزبی را نهادینه کند.
۵- کمبودسرمایه
قراردادهای استراتژیک چاره کشورهای فاقد سرمایه داخلی محسوب می شوند. برای کشوری مانند ایران که برسرمایه های عظیم نفت، گاز ، معدن ، توریسم و ترانزیتی بنا شده است چنین قراردادهایی و ورود سرمایه ربوی چین چیزی جز فروش کشور نیست.
۶- کاسته شدن قدرت چانه زنی
همانگونه که در مقدمه طرح شدایجاد توازن درروابط با دول جهان موجب حفظ استقلال یک کشور درمناسبات جهانی می شود و بالعکس برهم خوردن توازن موجب وابستگی کشور و کاستن توان چانه زنی وی می شود.
خلاصه بحث
۱- ایران بیش از اینکه نیازمند سرمایه خارجی باشد نیازمند مدیریت سرمایه داخلی است.
۲- ایران نیازمند ایدئولوژی زدایی از روابط بین المللی خود واقتصاد محورشدن مناسباتش با جهان است.
۳- اصول رقابت آزاد و نه انحصار، لازمه اقتصادایران است.
۴- وطن فروشی و وابستگی پایان تمام دولتهایی است که برشکافهای عمیق میان دولت وملت بناشده اند.
درپایان یادی کنیم از تئوریسین انقلاب اسلامی ایران دکتر علی شریعتی که می گفت امضای هیچ معممی را پای قراردادهای استعماری ندیده است. ایکاش وی یا بیشتر درتاریخ غور می کرد و یا به مرگی زودهنگام نمی مرد. زیرا آنچه امروز درایرای روی می دهد مکررتاریخ است.
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - اروپا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است