سالی گذشت وسالی دیگر آغازشد وما همچنان ناامیدانه نوید سالهای بهتری را میدهیم.
هم میهنان عزیز اجازه میخواهم ۲۹ اسفند سالروزملی شدن صنعت نفت روزپیروزی ملت بزرگ ایران براهریمن استعمارکه مقارن است با خجسته نوروز باستانی را ازصمیم قلب تبریک وتهنیت گفته، به امید آنکه سال ۱۳۹۷ را با اتحاد وهمبستگی در کنار هم وبا هم دست دردست هم یکصدا فریاد برآوریم :
« دوباره میسازمت وطن »
سال ۱۳۹۶ باتمام نابسامانیها پایان یافت، سالی که توام بود با مرگ، خفقان، زندان، شکنجه های روحی وجسمی، نبود آزادی، وفشارهای سنگین اقتصادی. دراین سال چه بسیار ازهموطنان ما جامه سیاه برتن کردند وعزادار شدند.
درآخرین روزهای سال بزرگترین اهانت ازطرف شورای شهرتهران برملت ایران انجام شد. پس از گذشت چهل سال خیابانکی را بنام مصدق نامیدند. آن کوته نظران چنین اندیشیدند که با کوچک کردن نام مصدق میتوانند اورا ازخاطره های مردم محو نمایند. آنان سخت دراشتباهند ونمیدانندهرجا نام ایران است نام مصدق کنارآن است. ۲۵ سال شاه با تمام قدرت وتوان تبلیغاتی وچهل سال جمهوری اسلامی با عناوین مختلف سعی بر این داشتند که این نام را از صحنه سیاسی ایران به دور سازند ولی چه بدست آوردند؟ هیچ! هرچه زمان میگذرد او بزرگتر و بزرگتر میشود. مصدق احتیاج به بزرگراه وخیابان ومیدان ندارد جایگاه او دردل انسانهای آزاده این مرزوبوم است.
من نمیدانم چه رمزورازی درمصدق نهفته است که همه دولتمردان درهمه زمانها ازاو و نام او و آرامگاه او می هراسند..! چون نمیتوانند چون او شوند، در برابراو قرار میگیرند.
اجازه میخواهم یادی کنم اززنده یاد استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی. گنگره ای بمناسبت بزرگداشت یکصدمین سالگرد مشروطیت ایران دردانشگاه آکسفورد انگلستان برگزار شد که استاد به دعوت مقامات دانشگاهی درآن نشست شرکت کردند. ایشان طی یک سخنرانی مبسوطی از تاریخ مشروطیت ایران و پیامدهای آن بیاناتی ایراد نمودند که مورد توجه واستقبال آن مجمع علمی، تحقیقی وتاریخی قرار گرفت. استاد دراین سخنرانی اشارهای داشتند به مساله نفت ایران وبا این شعر سخن را آغاز کردند :
مرید پیر مغانم، زمن مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی، او بجا آورد
استاد درادامه فرمودند :« … اگرمن بجای رییس دولتی بودم که بیش از ۸۰٪ بودجه چندین هزار میلیاردی آن ازدرآمد نفت تامین میشد و به برکات همین قطرات نفت میتواند میلیونها کارمند خود را نان بدهد … و دهها میلیارد دلار به مهندسان روسی بدهد که چکمههای خود را درآب گرم بوشهر بشویند … اگرمن رییس چنین دولتی بودم کاری میکردم که کارستان باشد وآن حق شناسی ازآنهاست که نفت را به سرسفرههای ما آوردند … وعلی رغم همه حرفها مجسمه ای از یک نفر میساختم، ازمرحوم دکترمحمد مصدق ازاوکه بعد ازکودتای ۲۸ امرداد ۲۵ سال حکومت شاه بیش از هشتاد میلیارد دلارودر۲۵ سال حکومت انقلاب اسلامی بیش ازسیصد وهشتاد میلیارد دلاردرآمد نفت نصیب دولتهای ایران کرده است. آری شاه نفت ایران نفت مصدق است … باری مجسمه دکترمصدق را درکنار وکیل مدافعش میساختم ودر احمدآباد نصب میکردم … باید اقرار کرد که نه رضا شاه ، نه تقی زاده، نه قوام السلطنه ، نه مشیرالدوله هیچکدام جربزه آن پیرمرد را نداشتند که اعلام کنند نفت ایران باید ملی شود و با این اعلام حقوق ازدست رفته ایران را استیفا کند. آری اگر من چنان بودم چنین میکردم . اما چه باید کرد که تنها یک معلم تاریخ هستم، معلم تاریخ همیشه معلم تاریخ است».
یادش گرامی باد
هر روزتان نوروز نوروزتان پیروز
پاینده ایران
جمال درودی، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
۲۸ اسفند ۱۳۹۶