پرسش: دیدگاه شما درباره توافق هسته ای ایران و ۵+۱ چیست؟
کورش زعیم: توافقی که بایستی در مذاکرات ۱۳۸۲ (بیانیه سعدآباد در مهرماه و توافق بروکسل در اسپندماه) و نیز توافقنامه پاریس در آبان ۸۳، در زمان دولت خاتمی که همین آقای روحانی مذاکره کننده بود، و دولت حسن نیت خود را با توقف غنی سازی و پذیرش پروتکل الحاقی ان پی تی نشان داد به نتیجه می رسید. ولی دولت جرج بوش بازی را بهم زد و فرش را از زیر پای دولت خاتمی کشید، زیرا آنها قصد تهاجم نظامی داشتند. با به ریاست جمهوری گماشته شدن آقای احمدی نژاد در ۱۳۸۴، دولت پلمب های آژانس بین المللی انرژی اتمی را که در زمان خاتمی نصب کرده بودند شکست و با جدیت بیشتر به غنی سازی و کارها و حرفهای تحریک آمیز دیگر پرداخت، و در طی هشت سال مذاکره هسته ای بجز لات بازی و تحریک بیشتر جامعه بین المللی و خرسند سازی دولت نتانیاهوی اسراییل کاری انجام نداد.
در دور جدید مذاکرات که از یک سال پیش از ریاست جمهوری آقای روحانی بازآغاز شده بود، پس از هیجده ماه دیگر با گذر از توفانهایی که دولت اسراییل، جمهوریخواهان جنگ طلب کنگره امریکا، عربستان، و هواخواهانشان در جناح تندرو داخل ایران ایجاد می کردند، به موفقیت نخستینی دست یافت. این موفقیت به این معنا نیست که از این پس راه برای معامله و مصالحه و همکاری بین المللی با برداشته شدن تحریم ها هموار خواهد شد؛ ولی به این معناست که تا آقای اوباما بر سر کار است و جدیت دارد که این بحران را مدیریت کند، اگر از فرصت پیش آمده بهره برداری بهینه نشود، شاید بار دیگر، مانند توافق هایی که در زمان خاتمی امضاء شد، سرابی بیش نشود.
البته، شورای امنیت می تواند بدون نفوذ کنگره امریکا توافق را تایید کند و تحریم های خود را بردارد، زیرا هر پنج عضو دائمی آن توافق را امضاء کرده اند. اتحادیه اروپا هم که حرکت تهاجمی کنگره امریکا را توهین به شخصیت سازمانی خود و اعضایش بشمار خواهد آورد، چند تحریم خودش را می تواند لغو کند. کاخ سپید هم می تواند تحریم های سازمانهای دولتی مانند وزارت خزانه داری، بجز شمار اندکی که بستگی به تایید کنگره دارد را لغو کند. بنابراین کنگره امریکا اگر رای کافی برای خنثی کردن وتوی رییس جمهور را نتواند گردآوری کند، تنها کنترل چند تحریم هسته ای و نظامی را خواهد داشت. اگر کنگره کل توافق را هم رد کند، اتحادیه اروپا و شورای امنیت کار خود را انجام خواهند داد و اروپا از منافع اقتصادی آن هم، که امریکا از آنها محروم خواهد بود، بهره مند خواهند شد.
دولت روحانی نباید با تحریک امید و انتظارات مردم نوعی ساده انگاری را در رفع زود هنگام تحریم ها و رفع مشکلات مردم القاء کند، که کاری بس خطرآفرین خواهد بود. تنها امید مردم باید این باشد که نظام جمهوری اسلامی تظاهر به ماهییت انقلابی و الوهیت خود را کنار گذارد و از در تعامل و همکاری با همه کشورهای جهان در راستای منافع حقه و زمینی مردم گام بردارد.
روحانی باید انتظار داشته باشد که افراط گرایان نظام حکومتی که خود را در خطر حذف یا محدودیت از قدرت می بینند ممکن است دست به تهاجم دفاعی حتا ضد منافع ملی بزنند و کار دولت را سخت کنند. ولی ترس من اینست که حاکمیت در صورت مشاهده سختگیری ها و یا عدم تصویب توافق در کنگره امریکا، دست به تلافی جویی های کودکانه بزنند و کشور را به نقطه آغازین، که این بار ممکن است پیش زمینه جنگ شود، برگرداند. سیاستگزاران جمهوری اسلامی بارها نشان داده اند که منافع ملی را از روزنه تنگ احساسات و باورها و منافع شخصی می بینند.
در هر حال، من این توافق را فارغ از اینکه تعهدات آن نسبت به ایران کامل اجرا بشود یا نشود، از این جهت مهم میدانم که شاید نشانگر گرایش به خردورزی در حاکمیت جمهوری اسلامی باشد. طی سی و چند سال گذشته یک نظام حکومتی که هنوز دست از شعارهای تاریخ گذشته و نخ نمای “انقلابی” بر نمی دارد، و رفتار امنیتی آن حاکی از ترس از مردم است، ناگهان بخود آمده که کشوری در حال رشد و رفاه را از “جهان دوم” به “جهان سوم” سقوط داده و مردم شاید دیگر تحمل این توهین تاریخی را نداشته باشند.
ما باید این رویداد را اگر حکایتی از “بخود آمدن” نظام حاکم باشد، به فال نیک بگیریم، و امیدوار باشیم که مانند نظام شوروی و رومانی و کوبا تا آخرین لحظه اجبار درنگ نکند. فرهنگ ملی کهن ایران این بیداری و بازگشت به خردورزی را پشتیبانی می کند.
(ایران وایر از چاپ این گفتگو خودداری کرد.)پ
۲۴ تیر ۱۳۹۴ – ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۵م