۱– اصل ماجرا شبکه قاسم سلیمانی است که با حمایت شخص او باید پول نیروی قدس را جور میکردند. «باغبانی» قاچاق مواد مخدر میکرد، «سیف» اسکناس جعل میکرد، «مهردادی» شرکت پوششی میزد، «آبرومند» پول شهرداری میآورد، «عیسی شریفی» حواله میزد، «قالیباف» پشت همه ایستاده بود.
۲- قالیباف هم رئیس هیات امنای بنیاد تعاون سپاه بوده، هم شهردار تهران. او سالها پول به جیب قاسم سلیمانی میریخت تا از نفوذ او در ساختار سیاسی برای خودش سرمایه بسازد. پول مهمترین ابزار قالیباف برای رهایی از طوفانهای سیاسی بوده. او منطق بازی را بلد است؛ کارچاقکن باش، برو بالا.
۳- شبکه طائب، مهردادی، آبرومند در قراردادهای صداوسیما، قرارداد شرکت رسا و … هم بودند. پشت آنها به آقامجتبی گرم است. طائب سرجایش هست، مهردادی فقط ۲سال زندان الکی گرفت و الان آزاد است، آبرومند قالیباف در مجلس شد، ابراهیمی الان مدیرعامل بانک سپه است: با آقازاده باش، آقایی کن.
۴- در پشت پرده پرونده گمشدن دکلها، مهره امنیتی به اسم محراب بود، پشت پرده بابک زنجانی سه مهره امنیتی (یزدی، هروی و رعیت) ایستاده بودند و اینجا هم دو امنیتی (طائب و کاظمی) نقش اصلی داشتند. مهمترین کار امنیتیهای نظام از دوران فلاحیان تاکنون یا دزدی بوده یا محافظت از دزدی.
۵- همانطور که در اختلاس ۳هزار میلیارد تومانی بانک ملی کانون فساد بود، در پرونده زنجانی بانک جعلی مالزی نقطه ثقل بود، در فساد صندوق فرهنگیان بانک سرمایه مرکز فساد بود، اینجا هم شبکه بانکی ثامن و انصار مثل سیستم عامل فساد بودهاند. مفسدان اگر بانک داشته باشند، مفسد اعظم میشوند.
۶- بنیاد تعاون سپاه جیب قاسم سلیمانی بود و پرونده فساد عظیمش ماله کشیده شد. پرونده فساد همسر او نیز بایگانی شد. قاسم سلیمانی مهمترین جعبه سیاه فساد در ایران بود. او دو میراث برجای گذاشت؛ ویرانی در خاورمیانه و فساد در ایران. این اختاپوس حالا حالاها میخورد و قربانی میگیرد.
۷- در این پرونده جعفری نگران کاظمی بود، ذوالقدر نگران ابراهیمی و طائب، هر دو به حفاظت بنیاد بیاعتماد بودند، نگران بودند پولشان برود قضاییه و خزانه و برنگردد، طائب بیاعتماد به ذوالقدر و آبرومند نگران سعید محمد. این حجم نگرانی و بیاعتمادی مشخصه اصلی مافیاست؛ مافیای خامنهای.
ااز رشتهتوئیتهای رضا حقیقتنژاد، خبرنگار رادیو فردا
مرگ مشکوک سردار سپاه پس ازافشای فایل صوتی محرمانه
به گزارش «روابط عمومی سپاه پاسداران»، عصر روز سهشنبه، ٢۶ بهمن ١۴٠٠، «مهدی مهدوینژاد» جانشین بازرسی سپاه پاسداران، بر اثر عوارض شیمیایی، فوت شده است.
مهدوینژاد از اهل سرخه در استان سمنان بود و از مسئولیتهای وی میتوان به فرماندهی در تیپ قائم آل محمد استان سمنان، تیپ الغدیر استان یزد، لشکر ۱۶ قدس گیلان، لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب، سپاه استان قم و بالاخره مسئولیت جانشینی معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل سپاه پاسداران اشاره کرد.
برخی از منابع خبری از ایران گفتهاند خانواده مهدوینژاد نسبت به مرگ ناگهانی وی مشکوک هستند اما امکان پیگیری برای آنها وجود ندارد. به گفته این منابع، سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، بلافاصله پس از مرگ مهدوینژاد با خانواده وی تماس برقرار و اعلام کرده است که تحت هیچ شرایطی حق ندارند، مواضعی به غیر از مواضع رسمی اعلام شده سپاه، در مورد علت مرگ مهدوینژاد منتشر کنند.
حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، کمیسیون امنیت ملی مجلس و وزارت اطلاعات، پس از افشای فایل صوتی جلسه محرمانه سپاه پاسداران به دنبال عوامل انتشار این فایل هستند. بسیاری از گمانهزنیها در مورد نقش «عزیز جعفری» و «سعید محمد» در انتشار این فایل محرمانه، حکایت دارد.
با این حال مرگ جانشین بازرسی کل سپاه پاسداران، تنها پس از چند روز از پخش فایل صوتی و اعمال فشار به خانواده مهدوینژاد برای سکوت پیرامون مرگ او و همچنین روابط دیرینه این فرمانده سپاه با «حسن روحانی»، احتمال ارتباط این فرمانده با افشای فایل صوتی محرمانه فساد در سپاه و عمدی بودن این مرگ را افزایش داده است.
استانوایر